ابزارهای هوش تجاری یا سیستم های پشتیبانی تصمیم به تصمیم گیری در سازمان کمک می کنند. یک DSS کارآمد تجزیه و تحلیل بی‌طرفانه داده‌ها، نظارت زمان واقعی و گزارش‌دهی غنی را در اختیار شما قرار می‌دهد و به شما کمک می‌کند در کمترین زمان ممکن تصمیمی آگاهانه بگیرید. یک DSS با طراحی دقیق از مدل های تحلیلی، ابزارهای آماری و اقتصاد سنجی مختلف و البته هوش و بینش انسانی برای حمایت از تصمیم گیری استفاده می کند.

این امر اهمیت فناوری، روش شناسی و رویکرد طراحی و توسعه یک سیستم پشتیبانی تصمیم را اثبات می کند. به عنوان یک تصمیم گیرنده، باید در انتخاب فناوری DSS و متدولوژی توسعه بسیار دقیق باشید. برای به دست آوردن ابزاری قابل اعتماد برای پشتیبانی از اطلاعات متنوع و نیازهای تصمیم گیری، باید اصول اولیه را به درستی دریافت کنید.

از آنجایی که طراحی و توسعه یک سیستم پشتیبانی تصمیم یک فرآیند پیچیده است، ممکن است با تعدادی از مسائل روبرو شوید، مانند:

 

  1. عدم تطابق بین دیدگاه برنامه نویس و تصمیم گیرنده 

    تصمیم گیرندگان، از یک سو، دانش بسیار کمی در مورد آنچه که برای طراحی و توسعه یک سیستم پشتیبانی تصمیم لازم است، دارند. از سوی دیگر، یک برنامه نویس یا توسعه دهنده ممکن است تصور منصفانه ای از پیچیده شدن تصمیمات تجاری در زمان های بسیار آشفته امروزی نداشته باشد. انتخاب فناوری ممکن است برای تصمیم گیرنده گیج کننده و مبهم به نظر برسد، در حالی که ترجیحات، نیازها و انتظارات یک تصمیم گیرنده ممکن است با فرآیند طراحی و توسعه سیستم سازگار نباشد. این عدم تطابق بین دیدگاه ها منجر به پیچیدگی می شود. اما در عین حال، این احتمال ایجاد یک DSS موثر و مناسب را افزایش می دهد.

     

  2. شناسایی الزامات خاص 

    اغلب اوقات، حتی تصمیم گیرندگان هیچ سرنخی در مورد انتظارات از یک سیستم پشتیبانی تصمیم ندارند. این امر به ویژه در مواردی که مدیران به ابزاری برای کمک به حل مشکلات نابسامان یا بدون ساختار نیاز دارند. تصمیم گیری در مورد اینکه یک DSS باید چه عملکردی داشته باشد، زمانی که مشکلات معمولی و ساختاری هستند، آسان است. مدیران می توانند از اعضای تیم خود کمک بگیرند و جلسات طوفان فکری را برگزار کنند تا کارکردها و مزایای یک سیستم پشتیبانی تصمیم را ترسیم کنند.

     

  3. انتخاب فناوری 

    در محیط تجاری بسیار رقابتی امروزی، شما به یک سیستم پشتیبانی تصمیم گیری تعاملی و پاسخگو نیاز دارید که عملکرد شما را به حداکثر برساند. در چنین سناریویی، انتخاب فناوری نقش اساسی دارد. با این حال، همیشه لازم نیست از آخرین نسخه یک پلتفرم خاص استفاده کنید. کاملاً به اهدافی که می خواهید برسید بستگی دارد. با این حال، یک شرکت توسعه DSS ممکن است شما را به سمت جدیدترین فناوری سوق دهد، که مطمئناً بر هزینه های شما خواهد افزود. قانون سرانگشتی این است که از شرکت های مختلف قیمت را بخواهید.

     

  4. رویکرد به طراحی و توسعه نرم افزار 

    همانطور که قبلاً گفته شد، هیچ رویکرد یا روش استانداردی برای طراحی بهترین سیستم پشتیبانی تصمیم وجود ندارد. سه رویکرد اصلی برای طراحی و توسعه سیستم وجود دارد: 1) رویکرد چرخه عمر توسعه سیستم سنتی (SDLC). 2) نمونه سازی سریع و 3) رویکرد کاربر نهایی. ممکن است بخواهید روشی را انتخاب کنید که تضمین کند محصول نهایی به اهداف شما می رسد. اما هر رویکردی مزایا و معایب خود را دارد که انتخاب بهترین را دشوار می کند.

بسیاری از این مشکلات را می توان با موارد زیر حل کرد:

  • تعیین برنامه های روشن
  • طوفان فکری با اعضای تیم
  • انتقال شفاف انتظارات به برنامه نویسان
  • خود را در مورد فن آوری های مختلف مورد استفاده در توسعه DSS آموزش دهید
  • تلاش برای رسیدن به یک پلت فرم مشترک با توسعه دهندگان

تشخیص و امکان سنجی پیش طراحی

چگونه روش توسعه DSS مناسب را ایمن کنیم؟ خوب، تشخیص پیش طراحی یک فرآیند تصمیم گیری و امکان سنجی یک مفهوم DSS می تواند به شما در به دست آوردن وضوح کمک کند. تشخیص و آزمایش امکان سنجی دو فرآیند متفاوت هستند اما در هم تنیده هستند. بسته به نحوه تصمیم گیری در یک سازمان، یک برنامه نویس آزمایش امکان سنجی ایده ای را انجام می دهد که یک DSS باید بر اساس آن توسعه یابد.

تشخیص یک فرآیند تصمیم گیری

مطالعه تشخیصی فرآیند تصمیم گیری در یک سازمان به شفافیت در موارد زیر کمک می کند:

  • فرآیند شناسایی مشکل
  • تکنیک های جمع آوری داده ها
  • نحوه تصمیم گیری
  • که همه در تصمیم گیری دخیل هستند
  • هنجارهای مربوط به تصمیم گیری در سازمان

مطالعه شامل:

  • تعریف انواع تصمیمات
  • نمودار مشاهده بر اساس فرآیند تصمیم گیری رسمی
  • شناسایی نقش اصلی تصمیم گیرنده
  • مصاحبه با تصمیم گیرندگان
  • ارزیابی اثربخشی تکنیک های جمع آوری داده ها
  • ارزیابی عملکرد فرآیند تصمیم گیری
  • نیاز به کمک کامپیوتری برای حمایت از این تصمیمات
  • شناسایی آنچه باید بهبود یابد
  • تعیین اینکه چه چیزی بدون تغییر باقی می ماند

یک مطالعه تشخیصی تصمیم گیری برای ارزیابی فرآیند کلی بسیار مفید است . این به طراحی مجدد فرآیند تصمیم گیری و ترسیم اهداف، عملکرد و انتظارات از یک سیستم پشتیبانی تصمیم کمک می کند.

مطالعه امکان سنجی

آزمایش امکان‌سنجی تصمیم‌گیری، اقتصادی و فناوری یک سیستم پشتیبانی تصمیم پیشنهادی، موفق به مطالعه تشخیصی یک فرآیند تصمیم‌گیری می‌شود. هدف مطالعه امکان سنجی:

  • زنده بودن یا دستیابی به DSS پیشنهادی را کشف کنید
  • کاربران هدف یک نرم افزار سیستم پشتیبانی تصمیم پیشنهادی را کشف کنید
  • شناسایی فرصت ها و تهدیدها برای DSS پیشنهادی
  • تعیین اینکه آیا DSS پیشنهادی با ویژگی های مورد نظر در بودجه سازمان قرار می گیرد یا خیر
  • فناوری هایی را که می توان برای توسعه DSS استفاده کرد را تعیین کنید
  • اندازه گیری کنید که یک DSS پیشنهادی تا چه حد می تواند مشکلات را حل کند
  • زمان در دسترس برای ساخت سیستم را مشخص کنید
  • میزان منابع مورد نیاز برای ساخت سیستم را کشف کنید
  • محدودیت ها و خطرات مرتبط با سیستم پیشنهادی را شناسایی کنید

هر دو تصمیم گیرنده و برنامه نویس به وضوح در مورد اینکه آیا توسعه سیستم را ادامه دهند یا خیر، پس از ارزیابی این عوامل به وضوح می رسند.

انتخاب یک رویکرد توسعه سیستم

همانطور که در بالا ذکر شد، انتخاب یک رویکرد توسعه سیستم یک مسئله اساسی است. این به این دلیل است که هیچ فرآیند واحدی وجود ندارد که بتوان آن را “بهترین” نامید. اینکه چه رویکرد توسعه ای را انتخاب می کنید به نتایج مطالعات امکان سنجی و توافق متقابل بین تصمیم گیرنده و برنامه نویس بستگی دارد.

با این حال، تنها زمانی که تصمیم به ایجاد یک سیستم پشتیبانی تصمیم گیری سفارشی دارید، باید یک رویکرد توسعه ای را انتخاب کنید. اگر تصمیم به خرید راه حل بسته بندی دارید، کافی است با متخصص مشورت کنید، یک سیستم نرم افزاری مناسب را انتخاب کرده و آن را پیاده سازی کنید. هزینه کمتری نسبت به ساخت یک سیستم پشتیبانی دارد.

اما اگر در مورد عملکرد یک راه حل بسته بندی شده قانع نشده اید، ایده آل است که آن را بسازید و به تمام عملکردها و ویژگی های مورد نیاز خود مجهز کنید. در اینجا سه ​​رویکرد برای توسعه سیستم وجود دارد که ممکن است بخواهید در مورد آنها بیاموزید:

 

  1. SDLC – رویکرد چرخه حیات توسعه سیستم 

    SDLC رسمی یک فرآیند متوالی است که با شناسایی اهداف سیستم (نیازهای کاربران نهایی) شروع می شود و مراحل مختلفی از جمله را طی می کند.

    • تجزیه و تحلیل سیستم (اجزای فنی مورد نیاز)
    • طراحی سیستم (معماری)
    • کد نویسی (برنامه نویسی)
    • تست (خطاها و رفع اشکال)
    • پیاده سازی (اجرا در سازمان)
    • استفاده (کاربران نهایی که از DSS استفاده می کنند)
    • ارزیابی (تأیید عملکردها و قابلیت ها)
    • اصلاح (تنظیمات مورد نیاز)

    این متداول ترین و سفت و سخت ترین رویکرد توسعه سیستم است. در شرایط پیچیده، استفاده از این رویکرد دشوار می شود، زیرا نیازهای کاربران دائما در حال تغییر است. توسعه و آزمایش مکرر را ترویج نمی کند.

     

  2. رویکرد نمونه سازی سریع 

    همانطور که از نام آن پیداست، نمونه سازی سریع روشی است که باعث توسعه سریعتر سیستم می شود. علاوه بر این، این تلاش ترکیبی تصمیم گیرنده و تحلیلگر است. یک تحلیلگر DSS از نزدیک با یک تصمیم گیرنده کار می کند تا الزامات خاص را ترسیم کند. اگرچه یک تصمیم گیرنده از اصطلاحات کلی استفاده می کند، اما تحلیلگر از DMS (سیستم مدیریت پایگاه داده) برای پشتیبانی از توسعه سریع برنامه استفاده می کند.

    نمونه سازی سریع از طریق:

    • شناسایی اهداف/نیازهای کاربر
    • در حال توسعه اولین مدل
    • ارزیابی مدل اول، شناسایی تنظیمات مورد نیاز و اصلاح
    • تست DSS توسعه یافته در صورت نیاز به ارزیابی و اصلاح برگردید
    • در حال اجرا

    از آنجایی که خطوط ارتباطی همیشه باز هستند، ارزیابی و اصلاح با سرعتی سریع اتفاق می‌افتد. به همین دلیل است که روشی بهتر از SDLC در شرایط پیچیده در نظر گرفته می شود.

     

  3. رویکرد توسعه DSS کاربر نهایی 

    رویکرد توسعه DSS کاربر نهایی، طراحی و توسعه یک سیستم نرم افزاری را بسته به نیازهای خاص یا فردی یک تصمیم گیرنده ترویج می کند. این مانند شخصی سازی لپ تاپ است. از آنجایی که مدیران به طور گسترده از برنامه های کاربردی مختلف استفاده می کنند، ممکن است سیستمی بخواهند که تمام عملکردهای مورد نیاز آنها را یکپارچه کند.

    جنبه مثبت این رویکرد این است که یک تصمیم گیرنده DSS خود را به تنهایی می سازد. جنبه منفی این است که او ممکن است در نهایت نرم افزار نامناسب را انتخاب کند. علاوه بر این، آنها ممکن است به دلیل فقدان تخصص فنی هنگام توسعه یک سیستم پشتیبانی تصمیم ناآگاهانه مرتکب اشتباه شوند. این رویکرد بسیار به ندرت مورد استفاده قرار می گیرد.

مدیریت پروژه DSS

مدیریت پروژه یک سربار اضافی است. این یک باور رایج است. هیچ کس اهمیت مدیریت پروژه را درک نمی کند تا زمانی که به صورت خود مشت بخورد. کل فرآیند، که از مفهوم سازی، توسعه و پیاده سازی DSS شروع می شود، نیاز به نظارت دقیق دارد تا:

  • هرج و مرج را کاهش دهید
  • ریسک را مدیریت کنید
  • نظارت بر توسعه پروژه
  • کیفیت را مدیریت کند
  • مدیریت یکپارچه سازی روان DSS جدید توسعه یافته با فرآیندهای تجاری
  • الزامات آموزشی کارکنان را شناسایی کنید
  • تغییر را مدیریت کنید

پروژه ها ماهیت آشفته ای دارند. و وقتی تکنولوژی در میان باشد، هرج و مرج چهار برابر می شود. هنگامی که “تغییر” گنجانده شود، فرآیند پیچیده تر می شود. به طور کلی، کارکنان در برابر تغییر مقاومت می کنند. آنها از فناوری می ترسند. به عنوان یک کسب و کار، شما باید یک مدیر پروژه DSS را استخدام کنید تا کل فرآیند را تا حد امکان روان و بدون دردسر انجام دهید.

مشارکت در پروژه DSS

توسعه سیستم پشتیبانی تصمیم یک پروژه جامع است که به مهارت ها و قابلیت های متنوعی نیاز دارد. بنابراین، گردآوری استعدادهای مناسب از حوزه‌های فناوری، مدیریت، مالی، مدیریت پروژه، تجزیه و تحلیل و کاربران بالقوه و اطمینان از مشارکت فعال اعضای تیم ضروری است.

به یاد داشته باشید که نمی توانید به تنهایی از تخصص برنامه نویسان استفاده کنید. این یک تلاش ترکیبی است و نیاز به مشارکت فعال همه افراد درگیر در توسعه پروژه دارد. این تیم معمولاً شامل حامی مالی، مدیران مالی، تحلیلگر DSS، برنامه نویس، حرفه ای پشتیبانی فنی و تصمیم گیرنده/کاربر نهایی است.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *