این یک باور رایج در میان عموم مردم است که اتحادیه های کارگری به نفع کارگران کار می کنند. در واقع، آنها بر این باورند که قدرتی که چانه زنی جمعی به این کارگران می دهد، احتمالاً تنها چیزی است که از استثمار آنها به دست شرکت های حریص جلوگیری می کند. همه آنها در مورد تاریخچه دستمزدهای معیشتی، ساعات طولانی کار و همچنین شرایط غیرانسانی کار شنیده بودند که زمانی که بارون های دزد پول خود را به دست می آوردند عادی بود.

بهرحال آن مورد مد نظر نیست. وقتی به آنچه اتحادیه های کارگری انجام می دهند دقت شود، مشخص می شود که این تشکل ها به نفع کارگران کار نمی کنند. در عوض، آنها بر خلاف منافع خود کار می کنند .

اتحادیه ها به عنوان انحصار عمل می کنند

کارگران انتخابی برای انتخاب دموکراتیک اتحادیه خود ندارند. وقتی آنها به یک سازمان می پیوندند، تنها یک اتحادیه در آن شرکت وجود دارد. بنابراین کارگران باید بخشی از آن اتحادیه شوند. انتخاب نکردن اتحادیه یا انتخاب اتحادیه متفاوت، گزینه هایی نیست که به کارگران داده می شود! از این رو اتحادیه ها در نهایت به عنوان یک انحصار عمل می کنند. از آنجایی که رقیب ندارند، می توانند هر مبلغی را که بخواهند به نام حق دریافت کنند. همچنین، از آنجایی که اتحادیه های کارگری در انحصار هستند، چندین تاجر فاسد از آنها برای جلوگیری از درگیری استفاده کرده اند. آنها به انتخاب رهبر اتحادیه ای کمک می کنند که با منافع آنها موافق باشد. از آنجایی که کارگران حق انتخابی ندارند، باید از آنچه اتحادیه می گوید پیروی کنند، حتی اگر در کوتاه مدت مخالف منافع آنها باشد.

اتحادیه ها باعث تورم می شوند

حتی اگر اتحادیه ها فاسد نباشند، تمایل به ایجاد اثرات منفی دارند. به عنوان مثال، آنها تقریباً به تنهایی مسئول ایجاد تورم قیمت هستند. آنها تمایل دارند برای دستمزدهای غیر منطقی بالا مذاکره کنند، حتی اگر هیچ افزایش متناظری در بهره وری وجود نداشته باشد. از آنجایی که این اتفاق در کل اقتصاد رخ می دهد، دولت مجبور به چاپ پول است. در نتیجه، دستمزدهای بالاتری که کارگران دریافت می‌کنند، از آنجایی که قیمت‌های واقعی افزایش یافته و در نتیجه دستمزد واقعی کاهش یافته، ارزشی ندارد. اتحادیه ها ممکن است فکر کنند که با افزایش اجباری دستمزدها به کارگران کمک می کنند. با این حال، در واقعیت، آنها فقط باعث تورم می شوند.

اتحادیه ها باعث اخراج کارکنان می شوند

اکثر محصولات در بازار رقابتی به فروش می رسند. این به این معنی است که شرکت ها با عرضه کنندگان داخلی و بین المللی با رقابت روبرو هستند. آنها نمی توانند افزایش قیمت ناشی از هزینه های نیروی کار بالاتر را به مشتریان منتقل کنند. در نتیجه، آنها باید از شر کارگران خلاص شوند و هزینه های خود را کاهش دهند. اغلب اوقات، شرکت ها ترجیح می دهند به سمت مکانیزاسیون و اتوماسیون بروند. ماشین‌ها کمی ارزان‌تر از انسان‌ها هستند (به دلیل تورم دستمزد مصنوعی ناشی از اتحادیه‌ها). مشاغل پایین تر مانند نظافت، سرایداری و امور اداری کاملاً خودکار شده اند. دلیل اصلی این اتوماسیون این است که شرکت ها از برخورد با اتحادیه های کارگری و خواسته های غیرمنطقی آنها خسته شده اند. آنها در عوض به کارگران اخراج می‌کردند و سپس با کمک ماشین‌هایی که هیچ اختلالی ایجاد نمی‌کردند به کار خود ادامه می‌دادند.

اتحادیه ها باعث ورشکستگی می شوند

صنعت خودرو یکی از بارزترین نمونه های این است که چگونه اتحادیه های کارگری عملاً نیروی کار آمریکا را نابود کرده اند. صنعت خودرو عملا در آمریکا متولد شد. شرکت هایی مانند فورد، جنرال موتورز و سایرین ابتدا در این کشور اقدام به راه اندازی کردند. در مورد خودرو، آمریکا همچنان بزرگترین پایگاه مصرف کننده در جهان را دارد. با این حال، شرکت ها در آستانه ورشکستگی قرار دارند و باید توسط مالیات دهندگان نجات می یابند.

این به این دلیل است که هزینه های نیروی کار به قدری افزایش یافته است که تولید خودرو در ایالات متحده بسیار گران شده است. ساخت ماشینی در هزاران مایل دورتر و سپس حمل و نقل آن بسیار ارزانتر است تا اینکه ماشین را درست در آنجا بسازید! صنعت خودرو از هر سو با افزایش قیمت مواجه است. حتی کارگران صنایع فولاد و لاستیک (که به عنوان ورودی وسایل نقلیه عمل می کنند) اتحادیه هستند. این امر هزینه تولید را در آمریکا افزایش می دهد در حالی که تولید آن در سایر کشورها ارزان تر است. به همین دلیل است که کشورهایی مانند ژاپن توانستند بازارهای آمریکا را هجوم آورند و به بازیگران مسلط تبدیل شوند.

اتحادیه ها باعث برون سپاری می شوند

در دهه 1990، تقریباً تمام صنایع کشور از تاکتیک های ظالمانه استفاده شده توسط اتحادیه های کارگری خسته شده بودند. اتحادیه های کارگری هرگز علاقه ای به شرایط برد-برد نداشتند. در عوض، آنها علاقه مند بودند که به قیمت دیگران به دست آورند. این دلیلی است که کابل های فیبر نوری دنیا را تغییر دادند!

هنگامی که کار از مکان های دور امکان پذیر شد، شرکت ها در صف قرار گرفتند تا کار خود را برون سپاری کنند. برون سپاری به دو دلیل بسیار ارزان بود. اولاً تفاوت در نرخ ارز دو کشور وجود داشت. این باعث شد که پول یک کشور در کشور دیگر ارزشمندتر شود. اما دلیل اصلی این بود که کشورهای جهان سوم اتحادیه های کارگری برای افزایش قیمت نداشتند. از این رو، برون سپاری به پیشنهادی تبدیل شد که برای رد آن خیلی خوب بود.

افزایش غیرمنطقی دستمزدها با از دست دادن شغل میلیون‌ها نفر به پایان رسید زیرا شرکت‌ها جایگزین‌های مناسبی را در مکان‌های فراساحلی یافتند!

به طور خلاصه، اتحادیه های کارگری دقیقا برعکس آنچه قرار است انجام دهند، عمل می کنند. آنها به جای حفظ منافع کارگر، در نهایت به آنها آسیب می رسانند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *