تمرکز بر بلوغ رهبری در محل کار

کوچینگ چیست؟ رشته روانشناسی کوچینگ چگونه تعریف می شود؟ به عنوان مربی حرفه ای چه چیزی را باید بخوانید؟ در این صفحه ما به سوالات متداول پاسخ می دهیم، تعریف و محدودیت های صنعت خود را ارائه می دهیم.

روانشناسی کوچینگ چیست؟

روانشناسی کوچینگ شاخه ای مدرن و گسترده از علم روانشناسی است که برای جمعیت غیر بالینی با هدف افزایش عملکرد و توسعه حرفه ای اعمال می شود. به طور خاص تر، روانشناسی مربیگری به صورت زیر تعریف می شود:

  • مطالعه علمی رفتارها، باورها و احساساتی است که در تمرین مربیگری به منظور تعمیق دانش و ارتقای عملکرد متخصصان پدیدار می شود (Passmore, 2010).
  • هدف روانشناسی کوچینگ افزایش رفاه و عملکرد افراد، چه از نظر شخصی و چه از نظر حرفه ای، از طریق مدل های مربیگری مبتنی بر رویکردهای آموزش بزرگسالان و روانشناسی است (گرانت و پالمر، 2002).
  • روانشناسی کوچینگ کاربرد سیستماتیک علوم رفتاری در ارتقای عملکرد شغلی و رفاه در سطح فردی، تیمی و سازمانی است. هدف آن افرادی است که مشکلات سلامت روانی جدی یا سطوح غیرطبیعی استرس و ناراحتی ندارند (گرانت، 2006).
  • روانشناسی کوچینگ با به کارگیری روش های علمی و معتبر به افرادی که با مشکلات روانی جدی مواجه نیستند کمک می کند تا به اهداف خود برسند و در زندگی خود تغییر و تحول پیدا کنند. با این حال، در عین حال، این یک رشته دانشگاهی است که به طور علمی فرآیند تغییر، بهبود عملکرد و رفاه در زندگی انسان را مطالعه می کند (گرانت و کاوانا، 2007).
  • روان‌شناسی کوچینگ به‌عنوان یک روان‌شناسی مثبت کاربردی، از رویکردهای روان‌شناختی جامعی نشأت می‌گیرد و توسعه می‌دهد و می‌توان آن را کاربرد نظام‌مند علوم رفتاری در ارتقای عملکرد شغلی و بهزیستی فردی، گروهی و سازمانی دانست. برای افرادی که مشکلات سلامت روانی قابل توجه یا سطوح غیرعادی استرس و ناراحتی ندارند (انجمن روانشناسی استرالیا 2018) هدف قرار گرفته است.
کوچینگ چیست؟

کوچینگ کاربرد عملی رشته روانشناسی کوچینگ هم در جلسات خصوصی و هم در سازمانها و شرکتها در مدیریت، رهبری و توانمندسازی منابع انسانی است. به طور خاص تر، کوچینگ به صورت زیر تعریف می شود:

  • کوچینگ یک رابطه حمایتی بین مربی (مشتری) است که مدیریت فیزیکی را در یک سازمان اعمال می کند و مشاوری که طیف وسیعی از استراتژی ها را برای کمک به دستیابی به اهداف تعیین شده از طریق همکاری آنها اجرا می کند (Kilburg, 1996).
  • کوچینگ یک فرآیند متمرکز بر نتیجه است که یادگیری مستقل را از طریق تعیین هدف مشترک، طوفان فکری و طراحی برنامه تشویق می کند (گرین و گرانت، 2006).
  • کوچینگ یک فرآیند بازتابی بین مربیان و مربیان است که به کمک و تسهیل تغییرات مثبت از طریق گفتگوی مداوم به منظور دستیابی به اهداف حرفه ای و شخصی (لای، 2014)
  • به گفته  انجمن کوچینگ، کوچینگ یک فرآیند دیالکتیکی توسعه و یادگیری است که آگاهی را افزایش می دهد، به اهداف می رسد و تغییر را تسهیل می کند. این یک فرآیند مشارکتی و سیستماتیک، نتیجه گرا و فرآیند محور است که در آن کوچ افزایش عملکرد، تجربه، یادگیری مستقل و توسعه شخصی مربی را تسهیل می کند.
  • طبق گفته  انجمن کوچینگ یونان / شورای مربیگری و مربیگری اروپا ، کوچینگ فرآیندی خلاقانه است که به دنبال حمایت از ذینفعان برای توسعه و دستیابی به اهداف مورد نظر است. می تواند هم بر افراد و هم بر گروه ها تمرکز کند و با مسائل مربوط به توسعه حرفه ای و شخصی سروکار دارد.
  • به گفته  فدراسیون بین المللی مربیان ، کوچینگ مشارکتی است در فرآیند تفکر خلاق که افراد را برای به حداکثر رساندن پتانسیل شخصی و حرفه ای خود الهام می بخشد. کوچینگ یک خدمت متمایز است که با روان درمانی، مشاوره، راهنمایی و آموزش متفاوت است. این به یک علم و عمل مهم تبدیل شده است که توانایی های افراد را آزاد می کند و رشد می دهد.
امروز چه کسی مربیگری می کند؟

مربیان دانش خود را برای افزایش عملکرد شغلی و توسعه حرفه ای به طور کلی به کار می گیرند. به طور مشخص تر و مشخص تر، آنها جلسات دودویی (یک به یک) یا گروهی را ارائه می دهند (Palmer S., & Whybrow A., 2006):

  • برای حمایت از افراد برای ایجاد استراتژی های موثر برای اهداف خاص، مانند ارائه، هماهنگی گروهی و رهبری.
  • حمایت از دستیابی به اهداف توسعه شخصی و حرفه ای.
  • کمک به طراحی و اجرای برنامه های موثر کوچینگ در سازمان ها و شرکت ها.

کوچینگ برای مدیران کسب‌وکار، متخصصان، دانشمندانی که می‌خواهند اهدافی را تعیین کرده و به آنها دست یابند، عملکرد خود را افزایش دهند، مهارت‌های خود تنظیمی، مهارت‌های رهبری را پرورش دهند، توسعه حرفه‌ای خود را برنامه‌ریزی کنند، اعمال می‌شود. در جلسات باینری یا گروهی و کارگاه های ساخت یافته ارائه می شود.

کوچینگ مبتنی بر شواهد چیست؟

کوچینگ مبتنی بر شواهد، روش علمی اثبات شده ای است که در آن کوچ با استفاده آگاهانه از بهترین دانش ممکن ارائه شده توسط تحقیقات علمی، در ترکیب با تجربه و مشخصات خاص مشتری خود، تصمیم می گیرد. یعنی با مطالعه و آموزش خود چارچوب مرجعی را تشکیل داده است که از آن دانش استخراج می کند، آن را پردازش می کند و با تجربیات خود و ویژگی های خاص مشتری خود آن را تنظیم می کند تا در مورد نحوه پاسخگویی به یک واقعیت واقعی تصمیم گیری کند. زمان (گرانت و استوبر، 2006).

این جنبش به موازات حوزه روانشناسی کوچینگ در پاسخ به روانشناسی پاپ، شبه علم و شبه کوچینگ ایجاد شد. ویژگی‌های روان‌شناسی پاپ و مربی‌گری زندگی پاپ عبارتند از رواج افسانه‌هایی درباره جهان و طبیعت انسان که به‌عنوان قوانینی غیرقابل انکار ارائه می‌شوند، تصور خودمحورانه از خود، رویکردی سطحی و سطحی به شادی، خودنمایی افرادی که به عنوان «مقامات» معرفی می‌شوند. ، تسهیل کننده ها “، محرک ها “، سخنرانان “و” گوروها “. همین افراد، با انتخاب عنوان “مربی زندگی”، فقط یک برچسب برای فروش خوراک خود اضافه کردند. این یک صنعت بسیار سازمان یافته است که از کوچ زندگی به عنوان نشانه دیگری برای تبلیغ محصولاتی که قبلاً تبلیغ می کرد استفاده می کرد. “روانشناسی پاپ” حوزه ای است که تحت سلطه آشفتگی، قطعیت های مطلق، تفسیر نادرست از نتایج تحقیقات است. ایده هایی مانند “باورش کن و می توانی”، “10 راه آسان برای مرکز شرکت”، “رازهای موفقیت”، “مرکز دنیا خودم هستم”، “چگونه شاد باشیم” را ایجاد می کند که اختلال وسواس فکری-اجباری در مورد موفقیت و شادی (پتراس، 2015).

چه رابطه ای بین کوچینگ و روان درمانی وجود دارد؟

کوچینگ افراد بدون مشکلات روانی جدی را هدف قرار می دهد، بر درمان اختلالات روانی و سایر مشکلات رفتاری تمرکز نمی کند، شناسایی نمی کند و به عنوان جایگزینی برای روان درمانی عمل نمی کند. این یک روش جدید برای توسعه، تغییر، دستیابی به اهداف و افزایش عملکرد در سطح حرفه ای است. این یک روش یا بخشی از یک رویکرد روان درمانی نیست و برای افرادی که به کمک متخصصان سلامت روان نیاز دارند اعمال نمی شود.

“آموزش و گواهینامه” در مربیگری به چه معناست؟

آموزش کوچینگ به عنوان یک تخصص و بازآموزی بخشی از یادگیری مادام العمر است. برنامه های آموزشی به دو سطح اصلی تقسیم می شوند، مربی تمرین کننده که شامل 150 تا 300 ساعت تدریس است و مربی استاد  که بیش از 800 ساعت تدریس را شامل می شود. آنها معمولا یک تا دو سال طول می کشند و آموزش های تئوری، تجربی و کارآموزی اجباری را با مشتریان ارائه می دهند.

گواهینامه (مربی گواهی شده) تکمیل موفقیت آمیز برنامه های آموزشی و بازآموزی حرفه ای سازمان یافته و شناخته شده در کوچینگ توسط ارگان های شناخته شده تلقی می شود. اعتبار سنجی فردی سطح تجربه مربی را تأیید می کند و توسط انجمن های صنعتی (AC، EMCC، ICF، ISCP و غیره) ارائه می شود.

آموزش‌ها، گواهینامه‌ها و اعتبارنامه‌ها به ساختار صنعت کمک می‌کنند، اما غیررسمی هستند  و منجر به کسب حقوق حرفه‌ای نهادینه نمی‌شوند. انجمن های موجود خصوصی هستند و اشخاص حقوقی رسمیت یافته را تشکیل نمی دهند.

منابع و کتابشناسی توصیه شده
  1. انجمن روانشناسی استرالیا (2018) تعریف روانشناسی مربیگری. در دسترس www.groups.psychology.org.au/igcp/ (9، ژوئیه 2018).
  2. گرانت، ام، و کاوانا، ام. (2007). مربیگری مبتنی بر شواهد: شکوفایی یا رو به زوال؟ روانشناس استرالیایی، 42 (4)، 239-254.
  3. گرانت، ا.، (2006). دیدگاه شخصی در مورد مربیگری حرفه ای و توسعه روانشناسی مربیگری. International Coaching Psycholgoy Review, Vo. 1 (1): 12-22.
  4. گرانت، ام و پالمر، اس. (2002). روانشناسی مربیگری. کارگاه و جلسه در کنفرانس سالانه بخش روانشناسی مشاوره، انجمن روانشناسی بریتانیا، تورکی، 18 مه برگزار شد.
  5. گرین، جی و گرانت، ا. (2006). کوچینگ متمرکز بر راه حل: مدیریت افراد در دنیای پیچیده (ویرایش 2) . لندن: Pearson Education Ltd.
  6. Kilburg, R. (1996). به سوی درک مفهومی و تعریف کوچینگ اجرایی. مجله روانشناسی مشاوره: عمل و تحقیق ، 48 (2)، 134-144.
  7. Lai, Y. (2014) تقویت مربیگری مبتنی بر شواهد از طریق توسعه چارچوب شایستگی روانشناسی مربیگری: تمرکز بر رابطه مربیگری . دانشکده روانشناسی، دانشگاه ساری، گیلدفورد، انگلستان
  8. پالمر اس.، و چرابرو ا.، (2006). جنبش روانشناسی مربیگری و توسعه آن در انجمن روانشناسی بریتانیا. International Coaching Psycholgoy Review, Vo. 1 (1): 141-156.
  9. پاسمور، جی (2010). مطالعه تئوری زمینه ای تجربه مربی: پیامدهای آموزش و تمرین در روانشناسی مربیگری بررسی روانشناسی مربیگری بین المللی ، 5 (1)، (ص 48-62).
  10. استوبر، دی، گرانت، ا.، (2006). معرفی. در Stober, D., Grant, A., (ed). کتاب راهنمای مربیگری مبتنی بر شواهد. بهترین روش ها را برای مشتریان خود به کار ببرید. ویلی، ایالات متحده و کانادا
  11. آرلوسکی، م.، (2007). مربیگری سلامتی برای تغییر پایدار سبک زندگی. WholePersonAssociates، ایالات متحده آمریکا.
  12. باچکیرووا، تی.، (2007). نقش روانشناسی مربیگری در تعیین مرزهای بین مشاوره و مربیگری، فصل 18 در S. Palmer & A. Whybrow, (Eds.), Handbook of Coaching Psychology , London: Routledge, pp.325-350.
  13. بارون، ال.، مورین، ال.، (2009). رابطه مربی و مربی در مربیگری اجرایی: مطالعه میدانی. فصلنامه توسعه منابع انسانی، ش. 20، شماره 1.
  14. بنت، جی، و بوش، ام.، (2009). مربیگری در سازمان ها روندهای فعلی و فرصت های آینده OD Practitioner Vol. 41 شماره 1.
  15. Biswas-Diener R.، (2010). تمرین کوچینگ روانشناسی مثبت: ارزیابی، فعالیت ها و استراتژی های موفقیت. وایلی و پسران
  16. Bonauito، M.، Gregorio، E.، Gentile، ASD، (2008). ارزیابی اثربخشی کوچینگ اجرایی: نظریه، پژوهش و مسائل انتقادی. بولتن روانشناسی کاربردی 254 ص 3-17 .
  17. بوزر، جی، و ساروس، جی.، (2012). بررسی اثربخشی کوچینگ اجرایی بر عملکرد مربیان در بستر اسرائیل. International Journal of Evidence-based Coaching & Mentoring, Vol. 10، شماره 1.
  18. Briner R., Rousaeu D., (2011). روانشناسی IO مبتنی بر شواهد. هنوز وجود ندارد. روانشناسی صنعتی و سازمانی 4، 3-22. انجمن روانشناسی صنعتی و سازمانی.
  19. براون، اس.، گرانت، ا.، (2010). از GROW تا GROUP: مسائل نظری و مدلی عملی برای مربیگری گروهی در سازمان ها. مربیگری: مجله بین المللی نظریه، تحقیق و عمل، جلد. 3، شماره 1، صص. 30-45.
  20. براک ویکی، (2012). منبع تاریخچه مربیگری. C reate Space Independent Publishing Platform، ویرایش دوم.
  21. Burweel، R.، Chen CP، (2006). به کارگیری اصول و تکنیک های درمان راه حل محور در مشاوره شغلی. فصلنامه روانشناسی مشاوره، 19 (2).
  22. کاردون، ا.، (1993). کل نگری سازمانی مجله تحلیل تراکنش ، جلد. 23، شماره 2.
  23. کاسپی جاناتان، (2005). مربیگری و مددکاری اجتماعی: چالش ها و نگرانی ها. مددکاری اجتماعی ، جلد. 50، شماره 4.
  24. کاوانا، ام.، گرانت، ا.، کمپ، تی، (2005). کوچینگ مبتنی بر شواهد جلد 1: نظریه، تحقیق و عمل از علوم رفتاری. انتشارات دانشگاهی استرالیا
  25. مربی یو، (2005). ابزارهای ضروری مربیگری Coach U، منابع تمرینی کامل شما. ویلی، ایالات متحده آمریکا
  26. Cox E., Bachirova, T., Clutterbuck, D., (ed), (2010). کتاب راهنمای کامل کوچینگ SagePublicationsUK.
  27. کرلی، م.، (2002). کتاب راهنمای کوچینگ زندگی، هر آنچه که برای اینکه یک مربی کارآمد باشید نیاز دارید. CrownHouse Publishing.
  28. دیوید، اس.، کلاترباک، دی، و مگینسون، دی، (ویرایش)، (2013). فراتر از اهداف: استراتژی های موثر برای مربیگری و منتورینگ . Gower Pub Co. ص 21-36. 
  29. دانبار، ا.، (2009).  مهارت های ضروری مربیگری زندگی راتلج.
  30. انیس، اس..، هاجتس، اچ.، اتو، جی.، استرن، آر.، ویتی، ام.، و یاهاندا، ن.، (2008). کتاب راهنمای کوچینگ اجرایی: اصول و رهنمودهایی برای یک مشارکت کوچینگ موفق . انجمن مربیگری اجرایی
  31. گارسیا، جی ام دی هارو، (2012). نتایج کوچینگ اجرایی: یک پیشنهاد طبقه بندی. Papeless del Psychologist، جلد. 33 (3)، صص. 221 – 226.
  32. Passmore, J., Association for Coaching (ویرایش)، ( ویرایش دوم ). تعالی در مربیگری. راهنمای صنعت. کوگان پیج
  33. Grant، AM (2005) محل کار، مدیریت اجرایی و زندگی: کتابشناسی مشروح از ادبیات علوم رفتاری (مارس 2005) مقاله منتشر نشده، واحد روانشناسی مربیگری، دانشگاه سیدنی، استرالیا.
  34. گرانت، AM (2011). آیا زمان آن رسیده است که مدل GROW را دوباره رشد کنیم؟ صادر شده مربوط به آموزش ساختارهای جلسه مربیگری. روانشناس مربی، 7، شماره. 2، صص 118-126.
  35. Grant، AM (2011) محل کار، مدیریت اجرایی و زندگی: کتابشناسی مشروح از ادبیات علوم رفتاری (ژوئیه 2011) مقاله منتشر نشده، واحد روانشناسی مربیگری، دانشگاه سیدنی، استرالیا.
  36. گرانت، AM (2012). یک مدل یکپارچه از مربیگری متمرکز بر هدف: یک چارچوب مبتنی بر شواهد برای آموزش و تمرین بررسی روانشناسی مربیگری بین المللی، جلد 7. شماره 2. صص. 146-165.
  37. Grant A., Cavanagh M., (2004). به سوی یک حرفه مربیگری: شصت و پنج سال پیشرفت و چالش های آینده International Journal of Evidence-based Coaching and Mintoring, Vol. 2، شماره 1، صص. 1-16.
  38. Grant A., Cavanagh M., (2007). روانشناسی مربیگری: چگونه به اینجا رسیدیم و به کجا می رویم؟ InPsych، ژوئن 2007. انجمن روانشناسی استرالیا.
  39. Grant، A.، Cavanagh، M.، Kleitman، S.، Spence، G.، Lakota، M.، Yu، N. (2012). توسعه و اعتبار سنجی موجودی متمرکز بر راه حل. مجله روانشناسی مثبت: اختصاص یافته به پیشبرد تحقیقات و ترویج عملکرد خوب ، 7 (4)، ص. 334-348
  40. گرانت، ا.، هارتلی، ام.، (2013). توسعه رهبر به عنوان مربی: بینش، استراتژی‌ها و نکاتی برای تعبیه مهارت‌های مربیگری در محل کار. کوچینگ: مجله بین المللی تئوری، تحقیق و عمل . جلد 6، شماره 2، 102-115.
  41. هارت، وی، بلاتنر، جی و لایپسیک، اس. (2010). کوچینگ در مقابل درمان یک دیدگاه مجله روانشناسی مشاوره: عمل و تحقیق، جلد. 53، شماره 4، صص. 229-237.
  42. هاگ، ام.، (2011). رابطه بین مداخلات مربیگری و اثربخشی تیم چیست؟ مجله بین المللی مربیگری و راهنمایی مبتنی بر شواهد، شماره ویژه شماره 5، صص. 89-101.
  43. هاوکینز، پی.، (2011). مربیگری تیم رهبری: توسعه رهبری تحول آفرین جمعی. کوگان پیج.
  44. هافمنز، دبلیو، (2011). بازگشت سرمایه در کوچینگ اجرایی. بررسی رهبری کسب و کار .  VIII: DBA، pp1 – 12 .
  45. Jarosz, J. (2017). بررسی ادبیات یکپارچه در مورد تأثیر مربیگری زندگی بر شجاعت، ترس و اضطراب. International Journal of Evidence Based Coaching and Mintoring , 15 (2), pp. 86-110.
  46. جردن، ام.، (2013). چگونه یک مربی سلامت باشیم یک رویکرد سلامتی یکپارچه شرکت های جهانی پزشکی، ایالات متحده
  47. جوزف، اس.، (2006). روانشناسی مربیگری شخص محور: دیدگاه فرانظری. بررسی روانشناسی مربیگری بین المللی، Vo. 1، شماره 1، صص. 47-54.
  48. Kets de Vries، M.، (2005). مربیگری رهبری در عمل: ذات ایجاد تیم های با عملکرد بالا. آکادمی مدیریت، جلد. 19، شماره 1، صص. 61-76.
  49. Kets de Vries, M. (2014). معمای مربیگری گروهی مجله بین المللی مربیگری و راهنمایی مبتنی بر شواهد. 12، شماره 1، صص. 79-91.
  50. Kombarakaram, F., Yang, J., Baker, M., & Fernandes, P., (2008). کوچینگ اجرایی: کار می کند! مجله روانشناسی مشاوره: عمل و تحقیق، ش. 60، شماره 1، صص 78-90.
  51. لئونتیف دی.، سالیخوا، ا.، (2010)، نگاه کردن به خود به عنوان گفتگوی درونی، مجله بین المللی علوم دیالوژیک جلد. 4، 2010.
  52. لنارد، دی.، (2010). مدل های مربیگری: یک دیدگاه فرهنگی. راهنمای توسعه مدل برای شاغلین و دانشجویان کوچینگ. روتلج، نیویورک.
  53. ماشین اس.، (2010). ماهیت رابطه مربیگری داخلی International Journal of Evidence-based Coaching & Mentoring, ویژه شماره 4, pp. 37-52.
  54. MaslowA.، H.، (1998). مزلو در مورد مدیریت وایلی.
  55. Palmer S. & Whybrow A., (eds) Handbook of Coaching Psychology: A Guide for Practitioners. راتلج.
  56. پالمر، اس (2007). تمرین: مدلی مناسب برای مربیگری، مشاوره، روان درمانی و مدیریت استرس. روانشناس مربی , 3, 2, pp. 71-77.
  57. پالمر، اس (2008). مدل تمرین مربیگری: به سمت یک رویکرد راه حل محور. مربیگری روانشناسی بین المللی , 1, 1, pp. 4-8.
  58. پالمر، اس (2011). بازبینی P در مدل مربیگری PRACTICE. روانشناس مربی , 7, 2, pp. 156-158.
  59. پالمر اس.، چرابرو ا.، (2006). ارزیابی: بررسی عملکردها و دیدگاه های روانشناسان مربیگری. بررسی روانشناسی مربیگری بین المللی، جلد 1، ص. 56-70.
  60. پاسمور، جی.، (ویرایش)، (2013). روان‌سنجی در کوچینگ: استفاده از ابزارهای روان‌شناختی و روان‌سنجی برای توسعه. انجمن مربیگری، صفحه کوگان، ویرایش دوم .
  61. Passmore, J., Association for Coaching (ویرایش)، ( ویرایش دوم ). تعالی در مربیگری. راهنمای صنعت. کوگان پیج.
  62. Passmore, J., Peterson, D., Freire, T., (ed). کتاب راهنمای روانشناسی مربیگری و مربیگری ویلی-بلکول ، صص. 285-297. وایلی-بلکول.
  63. پل بارت، کارین کلنکه، و جیمز سی. هوآگ، “کوچینگ و تناسب اندام رهبری: یک رویکرد جامع آدلری به اثربخشی رهبری”، موسسه رهبری کراویس، بررسی رهبری ، جلد. 11، بهار 2011، صص. 190-213.
  64. Schulz, F., & Steyaert, C. (2011). مربیگری کسب و کار: ترجمه عادت درمانی به قلمرو مدیریتی. در بیست و هفتمین کنفرانس EGOS: مونتاژ مجدد سازمان ها. برلین: گروه اروپایی EGOS برای مطالعات سازمانی.
  65. سلیگمن، مارتین ای پی، (2007). کوچینگ و روانشناسی مثبت. روانشناس استرالیایی، دسامبر 2007، 42 (4). پ. 266 – 267.
  66. Simon, J. and Berg, I. (1999). درمان مختصر مبتنی بر راه حل با مشکلات طولانی مدت. دستورالعمل در مشاوره توانبخشی . جلد 10، درس 10، صص. 117-127.
  67. اسپری، ال.، (2004). کوچینگ اجرایی: راهنمای ضروری برای متخصصان سلامت روان. تیلور و فرانسیس
  68. Stober D., Wildflower L., Drake D. (2006). تمرین مبتنی بر شواهد: رویکردی بالقوه برای مربیگری مؤثر. International Journal of Evidence-based Coaching & Mentoring Vol. 4، شماره 1.
  69. Stober, D. & Grant, A. (ed). کتاب راهنمای مربیگری مبتنی بر شواهد، به کارگیری بهترین روش ها برای مشتریان شما. وایلی.
  70. ثک، ای.، (2012). تأثیر کوچینگ اجرایی و بازخورد 360 درجه بر اثربخشی رهبری. مجله توسعه رهبری و سازمان، 23 (4), pp. 215-214.
  71. توبیاس، LL (1996). مربیان اجرایی مجله روانشناسی مشاوره: عمل و تحقیق ، 48 (2)، 87-95.
  72. ویتمور، سر جی.، (2009). مربیگری برای عملکرد رشد پتانسیل و هدف انسانی اصول و عملکرد مربیگری و رهبری. انتشارات نیکلاس بریلی، چاپ چهارم .
  73. ویلیامز، پی، منندز، دی، (2007). تبدیل شدن به یک مربی حرفه ای زندگی: درس هایی از موسسه آموزش مربی زندگی. WW Norton & Company. 
  74. ویلیامز، اچ، پالمر، اس.، و اوکانل، بی. (2011). “معرفی راه حل و تمرکز: دو مدل مربیگری متمرکز بر راه حل”. مربیگری روانشناسی بین المللی، 4 (1)، 6-9.
  75. یوسی، آی.، (2008). کوچینگ چیست؟ کاوشی از پارادایم های متضاد. مجله بین المللی مربیگری و راهنمایی مبتنی بر شواهد. جلد 6، شماره 2، صص. 100-113.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *