عدم وجود اختلاف با اجماع یکسان نیست. تیم هایی که از رهبری خود مرعوب می شوند ممکن است در برابر تصمیم وحشتناک بد رئیس خود ساکت بمانند، اما این بدان معنا نیست که یک اجماع وجود دارد (فراتر از صرفاً “موج ایجاد نکردن”).

فقط به این دلیل که همه موافق هستند به این معنی نیست که به دلایل درست موافق هستند. 

اجماع زمانی اتفاق می‌افتد که دیدگاه‌های متفاوت با نتیجه اهداف مشترک وارد گفتگو شوند. همه به آنچه که ابتدا می خواستند نمی رسند، اما اهداف مشترک باید تمام علایق مرتبط ذینفعان را برآورده کند.

رهبری اجرایی که برای ارتباطات ارزش قائل است و می داند چگونه گوش دهد برای ایجاد اجماع ضروری است و برخی از برنامه های توسعه رهبری شامل ماژول هایی در این زمینه هستند. ایجاد اجماع مزایا و معایبی دارد   و راه‌هایی برای انجام آن برای به دست آوردن نتایجی که کارها را به جلو می‌برد، وجود دارد.

مزایای اجماع سازی

هنگامی که ایجاد اجماع واقعی صورت می‌گیرد، شرکت‌کنندگان از قبل برای حمایت از تصمیم نهایی توافق می‌کنند – مشابه زمانی که میانجیگری استفاده می‌شود. وقتی به درستی انجام شود، همه شرکت‌کنندگان مزایای مستقیم یا غیرمستقیم را خواهند دید. همچنین می تواند منجر به یک جبهه متحد شود، که می تواند زمانی مهم باشد که مثلاً یک تیم باید تصمیماتی بگیرد که ممکن است در بین تیم های دیگر محبوب نباشد.

ایجاد اجماع بین ذینفعان مختلف باعث ایجاد حس انسجام و روحیه همکاری می شود که هر دو برای اقدام بر روی تصمیمات اتخاذ شده مهم هستند. خود فرآیند تلاش می‌کند تا دیدگاه‌های مختلف را درک کند و ایده‌هایی را از همه افراد درگیر درخواست کند، نه این که هیچ یک از شرکت‌کنندگان را مستثنی کند و نه انکارناپذیر. در نهایت، همه باید احساس کنند که حرف خود را گفته اند و شنیده شده اند.

وقتی اجماع سازی اشتباه می شود

شاید ساده‌ترین راه برای اشتباه اجماع‌سازی این باشد که مردم موضع خود را به نمایش بگذارند و سپس با حفظ وضعیت موجود موافقت کنند. بی نیاز است و تضمین می کند که جلسه به سرعت تمام می شود.

توافق برای پایان دادن به یک جلسه خسته کننده با اجماع یکسان نیست. 

با این حال، راه‌های دیگری وجود دارد که ایجاد اجماع ممکن است به اشتباه انجام شود. گاهی اوقات افراد ابتکار عمل را بر عهده نمی گیرند، یا عدم تصمیم گیری، پیشرفت را محدود می کند. گاهی اوقات مردم پاسخ هایی می دهند که فکر می کنند دیگران (یا رهبران آنها) می خواهند بشنوند. و گاه گروه ها به تصمیمی می رسند و نمی توانند برنامه ای عملی برای اجرای تصمیم و پیامدهای آن داشته باشند.

و در نهایت، مواردی وجود دارد که گروهی اسماً مسئول رسیدن به اجماع هستند، اما آنها از تجربه گذشته با رهبران خود می دانند که اجماع “صحیح” چیست، بنابراین هیچ ایده جدیدی در واقع معرفی نمی شود.

تسهیل کننده های شخص ثالث ایده خوبی هستند

یکی از راه‌هایی که شرکت‌ها از ایجاد اجماع متوقف یا بی‌اثر جلوگیری می‌کنند، استفاده از تسهیل‌کننده شخص ثالث (فردی از بخش دیگری است، یا کسی که نتیجه را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد) برای کمک در گفتگو، تنظیم قوانین اساسی، و جلسه را در مسیر خود نگه دارید یک تسهیل‌کننده همچنین می‌تواند با اطمینان از اینکه یک یا دو شرکت‌کننده آوازی مشارکت دیگران را خفه نمی‌کنند کمک کند. تسهیل کننده ممکن است یادداشت برداری کند یا ممکن است شخصی را همراهی کند که تنها هدفش یادداشت برداری است.

با یک تسهیل‌گر، آهنگ صحبت، گوش دادن، تصمیم‌گیری می‌تواند ادامه داشته باشد، و کمتر احتمال دارد که جلسه بدون بیان و ضبط مراحل بعدی قابل اجرا توسط گروه به پایان برسد. و تسهیل‌کننده‌ها می‌توانند طرف‌های بی‌طرف ارزشمندی باشند که مسائل دشوار یا بحث‌انگیز پیش می‌آیند.

رهبری اجرایی هنوز ضروری است

حتی در سازمان هایی با عملکرد برجسته در ایجاد اجماع، رهبری اجرایی مانند هر سازمان دیگری ضروری است. رهبری اجرایی که اجماع‌سازی را درک کرده و از آن حمایت می‌کند، می‌تواند برای تغییرات توصیه‌شده توسط گروه‌های اجماع موافق باشد و به اطمینان حاصل شود که تلاش‌های این گروه‌ها هدر نمی‌رود.

برنامه‌های مربیگری رهبری که در مورد ایجاد اجماع بحث می‌کنند یا شرکت‌کنندگان را در هنر تسهیل شخص ثالث در چنین تلاش‌هایی آموزش می‌دهند، بسیار ارزشمند هستند. ایجاد اجماع به این معنا نیست که اختلاف نظر وجود نداشته باشد، یا خطر حذف شده است، اما سازمان‌ها را منسجم‌تر و متحدتر می‌سازد و احتمال بیشتری برای رسیدن به اهدافی که با انصاف و همکاری ایجاد شده‌اند را افزایش می‌دهد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *