وقتی به مالیات شرکت ها فکر می کنیم، طبیعتاً به مالیات بر درآمد شرکت ها فکر می کنیم که توسط سازمان ها در سراسر جهان پرداخت می شود. گاهی اوقات ما به مالیات بر فروش، مالیات بر ارزش افزوده و مالیات های دیگر نیز فکر می کنیم. با این حال، شرکت های بزرگ در سراسر جهان مشمول مالیات های دیگری نیز هستند. گاهی اوقات این مالیات ها به سادگی ناکارآمد و بیهوده هستند. اکثر کشورهای جهان اقداماتی را برای حذف برخی از این مالیات ها آغاز کرده اند.

در این مقاله نگاهی خواهیم داشت به انواع مالیات شرکت ها و تاثیر آنها بر اقتصاد .

مالیات بر عایدی سرمایه: همانطور که درآمد افراد را می توان به درآمد حقوق و درآمد حاصل از سرمایه تقسیم کرد، درآمد شرکت ها نیز قابل تقسیم است. از یک طرف سودهایی است که شرکت ها هر سال به دست می آورند. آنها از طریق مالیات شرکتی عادی مشمول مالیات می شوند. با این حال، زمانی که یک شرکت دارایی‌ای را که در اختیار دارد، از بین می‌برد، می‌تواند به سودی نیز برسد. به این سود، سود سرمایه می گویند.

در بسیاری از کشورهای جهان، سود شرکت ها در مقایسه با درآمد عادی به طور جداگانه مشمول مالیات می شود. به عنوان مثال، اگر یک شرکت سهامی در یک شرکت دیگر را برای مدت زمان زیادی نگه دارد و سپس آن را بفروشد، سود حاصل تحت مالیات عایدی سرمایه قرار می گیرد. مشکل مالیات بر عایدی سرمایه این است که تنها زمانی اعمال می شود که شرکت دارایی را بفروشد. به عنوان مثال، تا زمانی که شرکت سهام را در اختیار دارد، نیازی به پرداخت مالیات ندارد. اما به محض اینکه شرکت سهام را بفروشد، مالیات تعلق می گیرد. از مثال بالا، واضح است که شرکت ها به دلیل مالیات بر عایدی سرمایه، انگیزه دارند تا سرمایه گذاری های خود را برای مدت طولانی تری حفظ کنند. این ممکن است به نفع شرکت یا دولت نباشد. زیرا گاهی اوقات ممکن است شرکت به دنبال فروش بخشی از سهام خود و سرمایه گذاری پول در یک کارخانه یا واحد تولیدی دیگر باشد. با این حال، آنها با مالیات بر عایدی سرمایه که می تواند تا 35٪ باشد، دلسرد می شوند. بنابراین، شرکت‌ها ترجیح می‌دهند سرمایه‌گذاری‌های ناکارآمد داشته باشند، زیرا می‌ترسند بدهی مالیاتی هنگفتی که آنها را نقد می‌کند، ایجاد کند.

بسیاری از کشورها متوجه این اشتباه شده اند. در نتیجه، آنها شروع به کاهش دوره های قفل شده کرده اند، که برای رسیدن به نرخ پایین تر مالیات ضروری است. در برخی کشورها، مالیات بر عایدی سرمایه به طور کامل حذف می شود تا سرمایه گذاری بیشتر شرکت ها را تشویق کند.

مالیات بر سرمایه گذاری فرامرزی: درست مانند مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات هایی که بر سرمایه گذاری های فرامرزی تعلق می گیرد نیز معکوس هستند. مالیات بر سرمایه گذاری فرامرزی اساساً نوعی مالیات تکلیفی است. این به این معنی است که وقتی یک شرکت مقداری سود سهام یا سود به سرمایه گذار خارجی می پردازد، قرار است بخش کوچکی از آن درآمد را نزد دولت فدرال واریز کند.

به عنوان مثال، اگر یک شرکت آمریکایی 100 دلار به سرمایه گذار اروپایی به عنوان بهره پرداخت کند، 5 دلار باید نزد خدمات درآمد داخلی واریز شود و باقیمانده 95 دلار به سرمایه گذار داده می شود. موجودی 5 دلاری می تواند توسط سرمایه گذار در تاریخ بعدی با توجه به برخی قوانین مالیاتی مطالبه شود. در بیشتر موارد، سرمایه گذاران مجبورند این مبلغ را از دست بدهند. حتی اگر آنها مبلغ را پس بگیرند، باید پول و تلاش زیادی را برای ثبت اظهارنامه و مطالبه این مبلغ صرف کنند.

دولت ها در گذشته می توانستند از چنین مالیات هایی فرار کنند. با این حال، با ظهور جهانی شدن و رقابت مالیاتی، سرمایه گذاران چنین ترتیباتی را نمی پذیرند. هیچ سرمایه‌گذاری نمی‌خواهد پول خود را در کشوری سرمایه‌گذاری کند که وقتی می‌خواهد آن را ترک کند، هزینه خروج دریافت می‌کند. در چنین مواردی، سرمایه گذار اروپایی به سادگی سرمایه گذاری در شرکت های آمریکایی را متوقف می کند و در عوض ممکن است از سرمایه خود در شرکت های ژاپنی استفاده کند. دولت ها متوجه شدند که در حال از دست دادن مقادیر زیادی از جریان ورودی سرمایه هستند در حالی که تلاش می کنند درآمد مالیاتی بسیار کمتری به دست آورند. به همین دلیل است که این مالیات از اکثر کشورهای جهان حذف شده است.

معافیت های مالیاتی باریک: معافیت های مالیاتی عموماً توسط شرکت ها با دید مثبتی دیده می شود. با این حال، برخی معافیت های مالیاتی وجود دارد که بسیار محدود تعریف شده اند. این بدان معناست که این معافیت‌های مالیاتی تنها به نفع تعداد انگشت شماری از شرکت‌ها یا صنایع است. به عنوان مثال، صنعت فناوری اطلاعات در هند چندین معافیت مالیاتی دریافت می کند.

شرکت های فناوری اطلاعات که در مناطق ویژه اقتصادی مستقر هستند، مجبور به پرداخت عوارض واردات برای بسیاری از محصولات نیستند. همچنین این شرکت ها برای سال های متمادی از مالیات بر درآمد معاف هستند. این مزیت هزینه قابل توجهی ایجاد می کند که شرکت های چند ملیتی را مجبور می کند در این کشورها فروشگاه راه اندازی کنند. با این حال، یک نقطه ضعف نیز دارد. این به این دلیل است که دولت در اینجا منصف نیست. درعوض، دولت به معنای واقعی کلمه برنده و بازنده را با برتری بخشیدن به صنایع خاص نسبت به سایرین انتخاب می کند. این دو مشکل ایجاد می کند. اولاً، در عملکرد بازارهای سرمایه که به تخصیص کارآمد منابع معروف هستند، تداخل می کند. ثانیاً سابقه بدی ایجاد می کند و سایر شرکت ها و صنایع نیز شروع به لابی گری برای معافیت های مالیاتی می کنند.

نکته اصلی این است که شرکت‌ها تحت چندین اشکال مالیات قرار می‌گیرند و بسیاری از این‌ها نتیجه معکوس دارند . این دلیل معروفی است که اینتل ادعا می کند که برای ساخت و راه اندازی یک کارخانه در ایالات متحده 1 میلیارد دلار بیشتر از سایر کشورها نیاز است و بیشتر آن را می توان به مالیات نسبت داد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *