تصمیم ساخت یا خرید توضیح داده شد
تصمیم بساز یا بخر سنگ بنای اقتصاد مدیریتی را تشکیل می دهد که در آن تصمیم برای برون سپاری فرآیندهای کلیدی در مقایسه با انجام آنها در داخل، بر اساس مزایا و جنبه های منفی چنین تصمیماتی گرفته می شود. به عنوان مثال، اجازه دهید روند کنونی شرکت های غربی را برای برون سپاری تولید خود به چین و خدمات به هند را مثال بزنیم. در پس این تصمیم تلاشی حساب شده برای ارزیابی اینکه آیا انجام کار در خارج از ساحل ارزان تر است یا انجام آن در خشکی وجود دارد. این ارزیابی بر اساس چیزی است که به عنوان هزینه فرصت شناخته می شود. در این صورت، اگر یک شرکت غربی احساس کند که زمان و پولی که برای ساخت کالا یا خدمات در کشورش صرف میشود، میتواند در جای دیگری به کار گرفته شود که منجر به سود بیشتر میشود، آنگاه چنین فعالیتهایی را برون سپاری میکند. از سوی دیگر،
اقتصاد تصمیمات منابع انسانی
به طور مشابه، مدیران منابع انسانی باید تصمیم بگیرند که آیا نیاز به استخدام کارکنان دائمی یا قراردادی برای مشاغل خاص دارند. اگر آنها یک منبع دائمی استخدام کنند، علاوه بر حقوق اولیه و سایر کمک هزینه ها، باید تامین اجتماعی، مزایای مراقبت های بهداشتی، مرخصی با حقوق و مزایای دیگر را بپردازند. با این حال، استخدام یک منبع در قرارداد به این معنی است که آنها به سادگی باید مبلغ توافق شده را به آژانسی که مسئول قرار دادن او است پرداخت کنند. البته هزینه و مقرون به صرفه بودن تنها جنبهها نیستند، زیرا متغیرهای دیگری مانند سطح در سلسله مراتب، ارزش افزوده درک شده توسط منبع علاوه بر در دسترس بودن یا غیر آن مجموعه مهارتها باید در نظر گرفته شوند. علاوه بر این، هزینه های نسبی چنین ارزش افزوده ای نیز بخشی از ماتریس اقتصادی مورد استفاده برای ارزیابی را تشکیل می دهد.
اقتصاد تمام وقت در مقابل استخدام قراردادی
مدیران منابع انسانی به طور فزاینده ای ترجیح می دهند منابع قراردادی را به جای کارمندان تمام وقت استخدام کنند زیرا رکود اقتصادی مداوم به این معنی است که کارگران بیشتری در بازار حتی برای مهارت های برتر وجود دارد و همچنین شرکت هایی که چنین کارگرانی را استخدام می کنند نیز تحت فشار هزینه هستند. در واقع، این واقعیت که شرکتها هر کاری که ممکن است برای کاهش هزینههای اضافی انجام میدهند، به این معنی است که تصمیمات خرید یا ساختن به طور فزایندهای به نفع طرف خرید منحرف میشوند. علاوه بر این، استخدام منابع در قرارداد برای رفع کمبود موقت تقاضا مفید است، به این معنی که به جای یک منبع تمام وقت که نمی توان آن را به میل خود اخراج کرد، شرکت می تواند به سادگی قرارداد را لغو کند یا در صورت قراردادی آن را تمدید نکند. منبع علاوه بر این، آنها نیازی به نگرانی در مورد پرداخت مراقبت های بهداشتی، تامین اجتماعی،
برون سپاری فرآیندهای منابع انسانی
تصمیم ساخت یا خرید تا آنجا که به فرآیندهای منابع انسانی مربوط می شود نیز در عمل است. در سالهای اخیر، بسیاری از شرکتها فعالیتهای حقوق و دستمزد، استخدام، مدیریت رویداد و روابط عمومی خود را به آژانسهای خارجی واگذار کردهاند تا هزینهها را کاهش دهند. در حالی که قبلاً این فعالیت ها توسط منابع انسانی انجام می شد، امروزه بسیاری از شرکت ها برای انجام این وظایف با فروشندگان خارجی قرارداد می بندند. باز هم، دلیل این امر ساده است. شرکتها میتوانند به جای رسیدگی به کارکردهای غیر اصلی، روی کارکردهای ضروری تمرکز کنند و در عین حال، میتوانند هزینهها را نیز کاهش دهند، زیرا این کارکردها معمولاً فصلی، دورهای یا یکبار هستند. به عنوان مثال، استخدام در بسیاری از شرکت ها به صورت فصلی انجام می شود، در حالی که حقوق و دستمزد دوره ای است به این معنی که فعالیت پایان ماه است.
مفهوم شایستگی اصلی
مفهوم شایستگی اصلی ارتباط نزدیکی با تصمیم ساخت یا خرید دارد. این اصطلاح که توسط کارشناس مدیریت افسانهای، سیکی پراهلاد ابداع شد، به مزایای شرکتها اشاره میکند که فقط بر عملکردهای اصلی خود تمرکز کنند و هر چیز دیگری را برون سپاری کنند. در مورد فعالیتهای منابع انسانی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، در بسیاری از شرکتها این روند تبدیل شده است که مدیر منابع انسانی به جای اختصاص دادن زمان به فعالیتهای پیرامونی، بر مشارکت افراد و افراد امکاندهنده تمرکز کند. حتی در مورد فرآیندهای منابع انسانی، انجام تنها فرآیندهای اصلی و سپردن به فروشندگان خارجی برای فرآیندهای غیر اصلی به یک امر عادی تبدیل شده است. مفهوم شایستگی اصلی برون سپاری را چه در غرب و چه در شرق هدایت می کند، با تفاوت در درجه و ماهیت فعالیتی که برون سپاری می شود.
نتیجه
همانطور که از بحث قبل مشاهده می شود، تصمیم گیری یا خرید بر اقتصاد تصمیم گیری مدیریتی غالب است و عملکرد منابع انسانی از این امر مصون نیست. برای درک اینکه چگونه تصمیم بخرید یا بخرید بر افراد نیز تأثیر میگذارد، تصمیم به استفاده از حملونقل عمومی در مقابل وسیله نقلیه شخصی، تصمیم برای تهیه غذا در خانه در مقابل سفارش از خارج، تصمیم به تماس با یک دستکار برای تعمیر لولهکشی، برق یا برای پرداختن به سایر اصلاحات، همگی بر اساس تجزیه و تحلیل هزینه فایده در مورد اینکه آیا برون سپاری در مقابل ساختن خود آن ارزان تر است، هدایت می شوند. در واقع، این واقعیت که می توان با برون سپاری در زمان صرفه جویی کرد به جای اینکه خودمان این مسائل را برطرف کنیم، به این معنی است که زمان صرفه جویی شده می تواند برای استفاده های سازنده تری استفاده شود. در نتیجه،
بدون نظر