چگونگی، چیستی و چرایی فعالیت کارکنان در گوگل
در ماههای اخیر، شرکت برجسته فناوری و Behemoth در دره سیلیکون در خبرها بوده است که چگونه کارکنانش به فعال تبدیل شدهاند و مدیریت خود را مجبور میکنند تا برخی از پروژهها را کنار بگذارند و همچنین اعتراضهایی را علیه آنچه که آنها تصور میکنند به عنوان یک مدیر ارشد ارشد سابق اجازه داده میشود رهبری کند. به خاطر یک مورد ادعایی تبعیض جنسی.
همه چیز در ابتدای سال جاری شروع شد، زمانی که گوگل، که به خود افتخار می کند یک شرکت باز است که در آن کارکنان تشویق می شوند نظرات و نظرات خود را در مورد هر چیزی و هر چیزی در کانال های ارتباطی رسمی و غیررسمی بیان کنند، مجبور شد از پیشنهادی کنار بکشد. پروژه با پنتاگون در مواجهه با مخالفت مداوم کارکنانش.
در آن زمان، بسیاری از کارشناسان بر این عقیده بودند که این یک منادی و آزمایشی برای چگونگی مدیریت فعالیتهای کارکنان در محل کار و همچنین اشارهای به نحوه برخورد سایر شرکتها با نیروی کار فزایندهای است.
در واقع، هنگامی که گوگل از این پروژه خارج شد، توسط بسیاری از کارشناسان گرایش چپ به عنوان ظهور شکل جدیدی از اتحادیه گرایی در دورانی که اتحادیه های سنتی و قدرت آنها تضعیف شده و همچنین آغاز نوعی اتحادیه گرایی در بسیاری از کشورها مورد استقبال قرار گرفت. شرکت های بزرگ فناوری را تحسین کرد.
افول اتحادیه ها و اینکه چگونه شرکت های بزرگ مخالفت کارکنان را کانالیزه می کنند
برای چندین دهه، همانطور که انقلاب خدمات مالی و فناوری در سراسر جهان در حال گسترش است، بسیاری از کسانی بودند که در مورد فقدان یک انجمن یا خروجی برای کارمندان در این شرکتها هشدار میدادند، زیرا انتظار نمیرفت که آنها متخصصان یقه سفید باشند که بخشی از یک جلسه رسمی باشند. اتحادیه کارمندان
به همین دلیل است که بسیاری از شرکتهای فناوری مانند مایکروسافت، اینفوسیس، فیسبوک و گوگل دارای یک صفحه اعلانات داخلی قوی و رسانه صدای کارکنان بودند تا به کارمندان اجازه میداد در مورد جنبههای خوب، بد و زشت محل کار خود و همچنین کارفرمایشان بحث کنند. سیاست ها در قبال آنها و سایر ذینفعان.
در واقع، در تجربه شخصی خود در Infosys، متوجه شدیم که تابلوی اعلانات داخلی مانند یک سوپاپ ایمنی است که به کارمندان اجازه میدهد ناامیدی خود را در جنبههای مختلف زمان خود در شرکت تخلیه کنند.
البته، BB یا تابلوی اعلانات به طور منظم نظارت می شد و نیازی به گفتن نیست، مدیران منابع انسانی یا منابع انسانی هر زمان که بحث ها فراتر از وظایف اصول بیان آزاد و صراحت می رفت، مداخله می کردند.
این موضوع در مورد بسیاری از شرکتهای دیگر نیز صدق میکرد که در آنها کارکنان و انگیزههای فعالانه آنها با نهایت دقت مدیریت و مدیریت میشدند.
کارگران دانش، کنشگری، آزادی بیان، و محدودیت های مشابه
با این اوصاف، همچنین این مورد نیز وجود دارد که بسیاری از کارمندان در شرکتهای کار دانش، اغلب نسبت به همتایان و همتایان خود در سایر شرکتها، فعالتر و قاطعتر هستند، زیرا آنها اغلب کرم دولا کرم حرفهای هستند که در معرض دید جهانیان قرار گرفتهاند. و همچنین در مؤسساتی تحصیل کرده اند که مخالفت جنبه جدایی ناپذیر زمان آنها در آنجا است.
به عبارت دیگر، همانطور که گوگل متوجه شد، کارمندانش گروهی به خصوص فعال بودند که با چشیدن طعم پیروزی، با اصرار بر عدم فعالیت در چین و سایر مستبدان، شرکت را برای ایجاد تغییرات در روشهای داخلی رفاه کارکنان و همچنین در رفتار خارجی تحت فشار قرار دادند. کشورهایی که باید تعهد خود به آزادی بیان و آزادی را کنار بگذارد.
علاوه بر این، در هفتههای اخیر، کارمندان Google در اعتراض به آزار و اذیت و تبعیض جنسی و همچنین درگیر مناظرهای داغ در مورد اینکه آیا فرهنگ گوگل علیه مردان تبعیض قائل میشود یا خیر، اقدام به پیادهروی کردهاند.
این موارد اکنون زنگ خطر را هم در میان رهبری ارشد گوگل و هم در سایر شرکتها به صدا در میآورند که مدیران نگران اکنون به شانههای خود نگاه میکنند تا بررسی کنند که آیا کارمندانشان از این کار پیروی میکنند یا خیر.
بازگشت اعتراضات سازمان یافته در محل کار در دوره ترامپ
بنابراین، تجارب Google با فعالیتهای کارکنان میتواند منادی شکل جدیدی از اتحادیهگرایی باشد که در آن کارگران دانش یقه سفید با حقوق و دستمزد خوب شروع به ابراز وجود میکنند.
این می تواند به اعتصاب ها و تعطیلی ها منجر شود به شیوه ای که یادآور دهه های 1970 و 1980 است، زمانی که اتحادیه ها در شرکت های تولیدی کارفرمایان خود را به شیوه ای مشابه باج می دادند. همانطور که قبلا ذکر شد.
فعالیتهای کارکنان در Google بهشدت توسط کارشناسان و رهبران کسبوکار مشاهده میشود و درباره آن اظهارنظر میشود و مدیران منابع انسانی عصبی با سایر چهرههای رهبری ملاقات میکنند تا راهها و روشهایی برای مقابله با این فعالیتها در شرکتهایشان رخ ندهد.
علاوه بر این، سایر شرکتها در سیلیکون ولی و جاهای دیگر نیز به دنبال نشانههای بالقوه نارضایتی کارکنان هستند، بهویژه از آنجایی که اکثر محلهای کاری پس از انتخاب پرزیدنت ترامپ به شدت قطبی شدهاند.
در حالی که برخی معتقدند گوگل با کارمندان خود با دستکشهای بچه رفتار میکند و به آنها اجازه میدهد بیحوصله کار کنند، عدهای هم هستند که کارمندان و شرکتها را در موضع قاطعانه برای ارزشهای اخلاقی و وجدانی تحسین میکنند.
نتیجه
در نهایت، مدیریت مخالفت کارکنان و خشم کارکنان، نقطه قوت مدیران منابع انسانی در نسل قبلی بود.
طعنه آمیز است که متخصصان منابع انسانی امروزی روش ها و تاکتیک های نسل های گذشته را مجدداً مرور می کنند تا از تجربیات آنها بیاموزند و به نوعی چرخش کامل شده است.
علاوه بر این، در شرکت های فناوری هند، بسیاری از افراد معتقدند که باید اتحادیه نیز تشکیل دهند.
بنابراین، تا آنجا که به نئویونیونیسم مربوط می شود، ممکن است گوگل قناری در معدن زغال سنگ باشد.
برای نتیجه گیری، « فعالیت کارمندی» در ماههای اخیر به یک کلمه کلیدی تبدیل شده است و در حالی که میتواند از اینجا به هرجایی برود یا از بین برود، مورد Google درسهای مهمی برای سایر شرکتها و مدیران منابع انسانی در آنها دارد.
بدون نظر