این ماژول نیاز به مدیریت تداوم کسب و کار را به عنوان الگویی که توسط شرکت ها دنبال می شود پوشش داده است. این مقاله به مشکلات عدم وجود برنامه های مدیریت تداوم کسب و کار مناسب می پردازد. ابتدا، اجازه دهید مورد سونی را در نظر بگیریم که در آن اطلاعات مشتری از وب سایت آن هک شد. این حادثه مربوط به سرقت گسترده اطلاعات کارت اعتباری مشتری و اطلاعات هویت شخصی بود که منجر به خشم گسترده مشتریان و ناظران صنعت شد. از آنجایی که سونی برنامه تداوم مناسبی برای مقابله با پیامدهای این حادثه نداشت، بسیاری از مشتریان برای نیازهای خود به سادگی از سونی به سایر شرکت های بازی رفتند. در واقع، این یک مثال گویا از نداشتن برنامه های تداوم کسب و کار مناسب است.
دوم، پیامدهای ناشی از بدترین فاجعه صنعتی قرن بیستم، تراژدی گاز بوپال، عمدتاً به این دلیل است که این شرکت یک طرح تداوم کسبوکار بیهدف ندارد که بتواند به پاکسازی محل و متعاقباً توانبخشی قربانیان رسیدگی کند. این بدان معناست که این شرکت در انظار عمومی متضرر شده و تصویر آن ضربه خورده است.
در واقع، شرکت داو که اکنون مالک این تاسیسات است، به دلیل عدم مدیریت مناسب تداوم در سایتی که کارخانه در آن جابهجا شده است، تحت فشار قرار گرفته است. از این رو، درس برای شرکت ها واضح است: به نیازهای جوامعی که در کنار امکانات شما زندگی می کنند توجه داشته باشید و برنامه های کافی برای مراقبت از مدیریت تداوم در صورت بروز بلایا داشته باشید.
سوم، سونامی ژاپن در مارس 2011 آمادگی TEPCO یا شرکتی که رآکتور هستهای فوکوشیما را در اختیار دارد، در برابر بلایا آشکار کرد. حتی یک سال پس از این حادثه، پاکسازی و دفع صحیح پسماندهای رادیواکتیو همچنان باعث نگرانی است که بسیاری از کارشناسان از TEPCO می خواهند از حقوق خود در مورد نیروگاه چشم پوشی کند و اطمینان حاصل کند که یک سازمان ذیصلاح دیگر مدیریت تداوم نیروگاه را بر عهده خواهد گرفت. راکتور همه این مثال ها نیاز به برنامه ریزی و نظارت کافی را در مواقع بروز بلایا نشان می دهد. اگرچه حادثه سونی به عنوان مثال ذکر شد، اما دو حادثه دیگر قابل توجه هستند، زیرا منجر به تلفات انسانی می شوند و از این رو بسیار فوری و ضروری هستند.
نکته اینجاست که مدیریت تداوم کسب و کار پس از کاهش فاجعه و پایان وضعیت اضطراری متوقف نمی شود. درعوض، کار بیشتری برای انجام وجود دارد و تنها زمانی که کل فرآیند مراقبت شود، شرکتها میتوانند نفس راحتی بکشند و به خود برای انجام یک کار عالی تبریک بگویند . نقش رسانهها از آنجایی اهمیت ویژهای دارد که پیشرفتهای پس از فاجعه را رصد میکنند و در این روزهای پوشش خبری و اینترنتی شبانهروزی، بهانهجویی برای شرکتها سخت است. در نتیجه، آزمون واقعی شخصیت برای شرکتها زمانی است که بلایا و واکنشها به چنین بلایایی بهطور کامل و جامع پاسخ داده میشوند و نحوه واکنش شرکتها به شرایط اضطراری نشان دهنده توانایی شرکتها است.
بدون نظر