سنجش از دور کاربردی در ArcMAP
ارتفاع پرواز(Flight altitude) : فاصلة قائم بين مركز دوربين يا مركزتصوير تا سطح زمين یا سطح مبنا را ارتفاع پرواز گويند.
اطلاعات مکانی (Spatial information):اطلاعاتی که توسط تغییرات مکانی پاسخ طیفی یک منظره حمل می شود.
انرژی تابشی(Radiant energy): انرژی حمل شده توسط تابش الکترومغناطیس. به آن انرژی تابش نیز می گویند.
آنالوگ (Analogue):صورتی از ثبت داده ها که بر اساس اصل اندازه گیری پیوسته به جای شمارش گسسته عمل می کند. به آن مانسته نیز می گویند.
بارزسازی لبه(Edge enhancement):استفاده از تکنیکها یا فنون تحلیلی برای تاکید کردن بر تحول فضائی تن تصویر.
بازتاب(Reflection):تابش الکترومغناطیسی که نه جذب می شود و نه تراگسیل.
بازتابندگی(Reflectance):نسبت انرژی تابشی از یک جسم به انرژی تابشی فرودی بر آن. گاهی به اشتباه جای تابندگی به کار می رود.
بسط تباین(Contrast stretching):افزایش دادن تباین تصاویر با بسط دادن گستره اولیه مقادیر یا تنها به منظور استفاده از کل گستره تباین فیلم ثبت کننده یا وسیله نمایش.
بیضوی مرجع(Datum): بیضوی دورانی که به بهترین وجه , شکل زمین و مرکز آن ، دوران زمین و میدان ثقل آن را توصیف می کند و بر اساس آن سیستم مختصات تعریف می شود تا نقاط روی سطح زمین در آن سیستم مختصات تعیین موقعیت گردند.( مانند بیضویهای WGS84 وHayford ) برای تعیین موقعیت مسطحاتی ازبیضوی مبنا بعنوان سطح مبنای مسطحاتی استفاده می شود.
پردازش تصاویر (image processing) : به مجموعه عملیاتهای انجام شده بر روی تصاویر که باعث افزایش کیفیت داده ها و پیش درآمدی برای تفسیر بهتر داده ها باشد پردازش تصاویر گویند. با انجام پردازش رقومی می توان بطور اتوماتیک و بدون استفاده از عامل انسانی (روش دستی) عوارض را شناسایی کرده و اطلاعات لازم را استخراج نمود.
پردازش داده ها(Data processing):بکارگیری روشهای مکانیکی، الکتریکی و یا محاسباتی برای تبدیل داده ها از صورتی به صورت دیگر که به آن داده پردازی می گویند.
پیش پردازش(preprocessing) : معمولاً دادههای سنجش از دور که توسط سیستمهای سنجش از دور دریافت میشوند، تحت تأثیر دو خطای مهم شامل خطای رادیومتریک و هندسی قرار میگیرند. خطای رادیومتریک خطایی است که محتوای اطلاعاتی ثبت شده توسط سیستمهای سنجش از دور را تحت تأثیر قرار داده و موجب میگردد، مقدار عددی هر پیکسل (DN) با مقدار بازتاب واقعی پدیده متناظر مغایرت داشته باشد. خطای هندسی، وضعیت هندسی تصویر، شامل شکل واندازه را دستخوش تغییر مینماید. این خطا موجب میگردد، ابعاد و شکل پیکسل تصویر با اندازه و شکل واقعی پدیده در روی زمین مغایرت داشته باشد.علاوهبر این تصویر خام اخذ شده توسط ماهواره در سیستم مختصات پیکسلی بوده که میبایست به سیستم مختصات جهانی وصل گردد.حذف و تصحیح خطاهای هندسی و رادیومتریک را از روی دادههای سنجش از دور تحت عنوان پیشپردازش یا Preprocessing عنوان میکنند. تصویری که بر روی آن پیشپردازش انجام شده است، تا حد ممکن از جهت رادیومتریک و هندسی به واقعیت نزدیک میباشد.
پیکسل(pixel) : کوچکترین المان یا جزء یک تصویر رقومی که اطلاعات توصیفی در مورد آن موجود است.
پیچش مکعبی(Cubic convolution):تکنیک نمونه برداری مجدد که برای تصحیح هندسی تصویرها به کار می رود.
پيشينه(history): خلاصهاي از مراحل انجام و نحوه تهيه اطلاعات مکاني.
تابش الکترومغناطیسی (Electromagnetic radiation):انرژی انتشار یافته از طریق فضا یا محیطهای مادی به صورت برهم کنشس پیشرونده بین میدانهای الکتریکی و مغناطیسی.
تاريخ آخرين تغييرات (Date of Last changes): تاريخ آخرين بازنگري مجموعه دادهها (تاريخ هجري شمسي).
تابیدگی (Irradiance):اندازه از تابش الکترومغناطیسی فرودی بر یک سطح در واحد توان. پرتو افکنی نیز گفته می شود.
تاريخ تهيه(Date of Provided): تاريخ تهيه مجموعه دادهها (تاريخ هجري شمسي).
تاريخ عکسبرداري (Date of photography): تاريخي که عکسبرداري از منطقه صورت گرفته است (تاريخ هجري شمسي).
تباین(Contrast):اختلاف در مقدار یا تن بین سایه و روشنیها در یک تصویر .
تحلیل مولفه های اصلی(Principal components analysis):صورتی آماری از متراکم نمودن داده ها.
ترکیب رنگی (Color composite):تصویری رنگی که با نسبت دادن یک رنگ به هر یک از تصویرهای متعدد یک منظره و بر هم نهی اپتیکی یا رقومی نتیجه، تولید می شود.
تصاویر آشکارسازی تغییر(Change image detection):تصاویری که از مقایسه نوری یا رقومی دو تصویر که در زمانهای مختلف بدست آمده اند، تهیه می شوند.
تصویر (Image): نمایشی از یک شئ به وسیله چیز دیگر. معمولا به نمایشی از یک پدیده با وسیله ای اپتیکی، الکترو اپتیکی، اپتیکی مکانیکی یا الکترونیکی اطلاق می شود.
تمام رنگ (Panchromatic):فیلمهایی که نسبت به کا ناحیه مرئی طیف الکترومغناطیس حساس هستند.
جذب (Absorption):فرایندی که طی آن انرژی تابشی جذب شده و به صورتهای دیگر انرژی تبدیل می شود.
داده (data) : نوعی از اطلاعات که قابل تفسیر و تشریح بوده و به نحو مناسبی برای نقل و انتقال , تفسیر یا پردازش دسته بندی شده باشد.
داده های رقومی(Digital data):داده هایی که در نماد دودویی نمایش داده شده، ثبت و یا ذخیره می گردند.
رادار(Radar):نام اختصاری برای آشکار سازی رادیویی و تعیین گستره که از عبارت انگلیسی آن Radio detection & Ranging گرفته شده است. روش، سیستم یا تکنیکی برای استفاده از باریکه تابش الکترومغناطیس بازتابی و زمانبندی شده در محدوده طول موجهای میکرو موج برای آشکار سازی و تعیین ابعاد اشیاء و تهیه تصویر آنها.
روشنایی(Brightness):استنباطی بصری که بر طبق آن چنین نمودار می شود که سطحی نور را کم یا زیاد از خود گسیل می کند.
ساختار داده(Data structure) : ساختار داده ها مکانی را به طور کلی می توان به دودسته ی داده های رستری (سلولی) وداده های وکتوری (برداری) تقسیم بندی کرد:1- داده های رستری(Raster data): این نوع داده ها دارای ساختارسلولی هستند. به کوچکترین جزء این داده ها یک سلول یا پیکسل گفته می شود. قرارگرفتن مجمو عه ای از این سلول ها درکنارهم موجب شکل گیری ونمایش یکسری اطلاعات به صورت یک لایه رستری می گردد . هرسلول مشخصه هایی داردیکی ازاین مشخصات مربوط به شماره سطروستون آن پیکسل نسبت به مبدا مختصات فرضی می باشد این مبدا درنرم افزارهای مختلف متفاوت است ومی تواند دریکی ازچهارگوشه مجموعه پیکسلها واقع شده باشد.داده های رستری رامی توان به صورت یک ماتریسی درنظرگرفت که هرپیکسل آن یک کد ازسطرویک کد ازستون را به خود اختصاص می دهد. هرپیکسل داده رستری دارای یک کد می باشد که نشان دهنده ی ارزش آن پیکسل (نمایشگر نوع عارضه یا ویژگی موجود در آن موقعیت) است که به آن عدد رقومی ) (DN ,Digital Number گفته می شود. تصاویرماهواره ای ، مدل رقومی ارتفاعی زمین (DEM) ، نقشه های اسکن شده و… مثال هایی ازداده های رستری می باشند. داده های رستری به صورت فرمت های بسیارمتنوعی وجود دارند که در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره می شود : grid, img ,tiff, geotif, bmp, jpeg , pix , و … 2- داده های وکتوری(Vector data): در این ساختار اشیاء یا عوارض در جهان واقعی بوسیله عناصر هندسی نمایش داده میشوند. بدین معنا که موقعیت هر شی به وسيله مختصات آن و توسط نقاط (چاه)، خطوط (جاده) و سطوح (درياچه) مشخص مي شود. در اين مدل، موقعيت هر نقطه به طور دقيق با يک جفت مختصات در يک سيستم مختصات معين ارائه مي شود. داده های وکتوری دارای فرمتهای مختلفی است که در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره می شود: Coverage , Shape , DWG , DGN DXF,
سطح مبنای ارتفاعی(Altitude level): سطح مبنای ارتفاعات ارتومتریک کشور، سطح متوسط آبهای آزاد است و ایستگاه ” بندر عباس” بعنوان مبنای ارتفاعات ایران انتخاب شده است. لازم به ذکر است ارتفاعات ارتومتریک منسوب به ژئویید با ارتفاعات ارتومتریک منسوب به سطح متوسط دریاها حداکثر یک متر اختلاف دارند.
سنجش از دور (دورکاوی) (Remote sensing): علم و هنر کسب اطلاعات درباره جسم ، منطقه یا پدیده از طریق تجزیه و تحلیل داده های اخذ شده توسط ابزار بخصوص بدون تماس با جسم ، منطقه یا پدیده مورد نظر را دورکاوی گویند. تهیه نقشه های مورد نیاز از روی تصاویر ماهواره ای در حیطه کاری سنجش از دور قرار می گیرد.
سنجنده(Sensor):هر وسیله ای که تابش الکترومغناطیسی را دریافت، آن را به یک سیگنال تبدیل کرده و به صورتی مناسب برای حصول اطلاعات مربوط به زیست محیط نمایش دهد.
سیستم تصویر (projection system) : روشی که با آن سطح دارای انحنای زمین ( بیضوی یا کره) بر روی یک صفحه تصویر می شود را سیستم تصویر گویند.این روش عمدتاً نیازمند تبدیل ریاضی سیستماتیک خطوط شبکه نصف النهارات و مدارات بر روی صفحه است.(مانند سیستم تصویر TM,UTM,Lambert)
سیستم غیر فعال(Passive system):سیستم سنجش که تابش بازتابیده یا گسیل شده از سطح زمین را آشکارسازی می کند.
سیستم فعال (Active system):سیستم سنجش از دوری که تابش الکترومغناطیسی را خود گسیل می کند. مانند رادار
شکست(Refraction):خمش یا انحراف مسیر پرتوهای تابش الکترومغناطیسی هنگام عبور از یک محیط به یک محیط دیگر که ضریب شکست یا ضریب دی الکتریک متفاوتی نسبت به هم دارند که به آن انکسار گفته می شود.
شماره رقومی (Digital number):عدد صحیحی که به هر نقطه بر روی تصویر گسسته سنجش از دور نسبت داده می شود.
شماره قاچ(zone number) : شماره زون سیستم تصویر
صحت (Accuracy): 1- میزان موفقیت در برآورد ارزش حقیقی 2- میزان نزدیکی برآورد یک مشخصه به ارزش حقیقی مشخصه در جمعیت
طبقه بندی نظارت شده(Supervised classification):فرایندی کامپیوتری که از طریق آن هر جزء تصویری بر طبق قاعده تصمیم خاصی به یک رده نسبت داده می شود.
طبقه بندی(Classification):فرایند اختصاص دادن ناحیه های تصویر (یعنی جزءهای تصویری یا پیکسلها) به رده ها، که عموما بر اساس مشخصه های بازتابندگی یا پس پراکندگی انجام می گیرد.
طول موج (Wavelength):طول یک موج از تابش الکترومغناطیسی.
طول موجهای مرئی (Visible wavelengths):گستره تابشی که چشم انسان نسبت به آن حساس بوده و تقریبا بین طول موجهای 4/0 تا 7/0 میکرو متر واقع است.
طیف الکترومغناطیسی Electromagnetic spectrum) ):آرایه منظم تابش الکترومغناطیسی که از موجهای کیهانی کوتاه تا موجهای رادیویی بلند گستردگی دارد.
عکس (photo): تصوير مركزي نقاط سطح زمين بر روي يك صفحة مسطح را عكس گويند.
عنوان نقشه يا اطلاعات مکاني (Map title or spatial information): نام اصلي نقشه يا اطلاعات مکاني موجود و در دست تهيه.
عوارض زیر زمينی(Underground feature): عوارضي مانند خطوط انتقال آب و فاضلاب، برق، گاز، مخابرات، نفت و… که در زير سطح زمين قرار دارند.
عوارض سطحی(Surface feature): عوارضي مانند بلوک آماري، پارسل، بلوک ساختماني، خطوط انتقال برق و مخابرات، کانالهاي آب روزميني و هوايي و کليه عوارضي از اين نوع که در سطح زمين يا بالاي سطح زمين قرار دارند.
فاصله کانونی(Focal length): فاصله مرکز تصوير تا سطح فيلم را فاصله کانوني گويند .
فتوگرامتری(Photogrammetry) : علم تهیه اطلاعات قابل اعتماد عوارض از طریق ثبت ،اندازه گیری و تفسیر بر روی عکس و یا سایر مدارکی که با استفاده از انرژی الکترومغناطیسی تابشی ثبت شده باشند. این روش که بعضاً با عنوان نقشه برداری هوایی شناخته می شود ؛ بعنوان یکی از روشهای تهیه نقشه های مورد نیاز با استفاده از عکسهای هوایی مورد استفاده قرار می گیرد.
فرکانس(Frequency):تعداد طول موجهایی که در واحد زمان از یک نقطه عبور می کنند.
فروسرخ(Infrared):بخشی از طیف الکترومغناطیس که بین انتهای سرخ طیف مرئی و تابش میکرو موج قرار دارد. در سنجش از دور، طول موجهای فروسرخ غالبا به طول موجهای فروسرخ نزدیک (7/0 تا 3/1 میکرو متر)، فروسرخ میانی (3/1 تا 3 میکرومتر) و فرو سرخ گرمایی( 3تا 14 میکرو متر) تقسیم می شوند که به آن مادون قرمز گفته می شود.
فیلتر بالا گذر(High pass Filter):یک فیلتر مکانی که فراوانیها یا فرکانسهای مکانی بالا را بارزتر می کند و در نتیجه وضوح تصویر بیشتر می شود که به آن صافی بالا گذرنیز می گویند.
فیلتر پائین گذر(Low pass filter):فیلتر مکانی که فراوانیها یا فرکانسهای مکانی کم را بارزتر می کند و در نتیجه تصویر همواری به دست می دهد.
فیلتر کردن(Filtering):1- حذف کردن بعضی فرکانسها یا فراوانیهای طیفی یا فضایی به منظور بارزسازی عوارض در بقیه تصویر 2- حذف کردن طول موجی معین از باریکه ای از تابش الکترومغناطیس.
فیلتر مکانی(Spatial filter):نوعی فیلتر که برای بارزسازی بعضی مشخصه ای مکانی یا فضایی یک تصویر به کار می رود که به آن صافی مکانی نیز می گویند.
فیلتر(Filter):هر ماده که با جذب یا بارتاب، بطور انتخابی تابش عبور از یک سیستم اپتیکی را تغییر می دهد به آن صافی گفته می شود.
فیلم رنگ واقعی (True color film):اصطلاحی برای متمایز ساختن فیلم رنگی معمولی از فیلم فروسرخ نزدیک کاذب رنگ، که دلالت برآن دارد که رنگهای ثبت شده بر روی فیلم در واقع همان رنگهای اولیه منظره مورد نظر هستند. به جای این اصطلاح معمولا ترجیح داده می شود که از اصطلاح فیلم رنگی استفاده شود.
قدرت تفكيك راديومتريك(Radiometric resolution) : ﻣﻌﺮﻑ ﺗﻮﺍﻧﺎﺋﻲ ﺳﻨﺠﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﻭ ﺛﺒﺖﺷﺪﺕ ﺍﻧﺮﮊﻱ ﺩﺭﻳﺎﻓﺘﻲ ﺍﺳﺖ. ﺍﻳﻦ ﺗﻮﺍﻧﺎﺋﻲ ﻣﻌﻤﻮﻻ” ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺣﺎﻓﻈﻪ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﭘﻴﻜﺴﻞﺗﺼﻮﻳﺮ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﻲﺷﻮﺩو درنهايت تعداد سطوح خاكستري كه توسط سنجنده قابل تشكيل شدن است را با واحد بيت نشان می دهد.
تفكيك زمانی(Temporal resolution) : حداقل زمان مورد نیاز برای دوبار اخذ متوالی داده توسط سنجنده از یک منطقه مشخص.
قدرت تفكيك طيفي(Spectral resolution): ﻗﺪﺭﺕ ﺗﻔﻜﻴﻚ ﻃﻴﻔﻲ ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺑﺎﻧﺪﻫﺎ ﻭ ﻋﺮﺽ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﻳﻚ ﺳﻨﺠﻨﺪﻩ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﻲﻛﻨﺪ (توانايي سنجنده در ثبت محدوده هاي مختلف طول موج است).
قدرت تفكيك(رزولوشن) هندسی(Geometric resolution): کوچکترین مساحت قابل اندازه گیری توسط سنجنده که همان اندازه پیکسل تصویر اخذ شده است. با این مشخصه، میزان جزییات عوارض قابل تشخیص زمینی تعیین می شود.
کاذب رنگ(False color):استفاده از یک رنگ غیر معمول برای نمایش دادن رنگی یک عارضه. به آن فالس کالر نیز می گویند.
کاربری زمین(Land use):استفاده از زمین. به آن کاربری اراضی نیز گفته شده که اغلب با پوشش زمینی اشتباه می شود.
لبه (Edge):مرز یا محدوده یک شی در تصویر
ماهواره(Satellite):شئ در حال گردش دور یک جرم آسمانی که به آن مر مصنوعی نیز گفته می شود.
متاديتا(meta data): هر پروژه تهيه نقشه ( اطلاعات مکاني) شامل اطلاعاتي درباره دادههاي آن پروژه نظير تاريخ شروع و خاتمه پروژه، نحوه تهيه اطلاعات مکاني، سيستم تصوير، مقياس و … ميباشد که به اين اطلاعات متاديتا يا فراداده گويند.
محدوده جغرافیایی منطقه(Geographical area of the region): حداقل و حداکثر طول و عرض جغرافیایی ( مختصات در سیستم تصویر مورد نظر) در برگیرنده منطقه.
مختصات جغرافیایی(Geographical coordinates) : در تعیین موقعیت مسطحاتی , موقعیت مسطحاتی عوارض روی سطح زمین نسبت به بیضوی مبنا تعیین میشوند.مختصات مسطحاتی نقاط بر روی بیضوی مرجع، به مختصات جغرافیایی(Φ,λ) معروف است. عرض جغرافیایی (Φ) یک نقطه برابر با زاویه شعاع آن نقطه در راستای قائم (شاغولی)با سطح استوا بوده و طول جغرافیایی(λ) یک نقطه برابر با زاویه نصف النهار آن نقطه از نصف النهار مرجع گرینویچ می باشد.
مقیاس خاکستری(Grey scale) :نواری تکفام یا مونوکرومیک از سایه ها که از سفید تا سیاه با سایه های حد میانی خاکستری گستردگی دارد.
مقیاس(Scale): نسبتی را که بین ابعاد روی نقشه و اندازه متناظرشان بر روی زمین وجود دارد؛ مقیاس می گویند.( نسبت کوچک شدکی عوارض بر روی نقشه)
موزائیک(Mosaic):اجتماعی از تصاویر های همپوشانی کننده که لبه ای آنها به منظور ایجاد نمایش پیوسته ای از بخش سطح زمین با یکدیگر جفت شده اند.
میکروموج (Microwave):بخشی از طیف الکترومغناطیس که بین انتهای گرمایی طیف فروسرخ و موجهای رادیویی قرار دارد.
نام منطقه جغرافيايي(Name of geographic region): نام منطقهاي که مجموعه دادهها به آن تعلق دارد.
نقشه (map): تصویر قائم عوارض سطح زمین است بر روی صفحه ای افقی که پدیده های سطح زمین بطور یکسان در آن کوچک شده باشد.
نقشه برداری (زمینی) (Surveying (Ground): عبارتست از یک مجموعه اندازه گیریهای طولی و زاویه ای (با استفاده از تجهیزاتی نظیر Total Station , GPSو …) و انجام محاسبات بر روی این اندازه گیریها و سرانجام ترسیم نتایج حاصله بر صفحه تصویر
نقشه برداری(Mapping): رشته ایست از ریاضیات عملی که هدف از آن تعیین شکل مسطحاتی و/یا ارتفاعی عوارض زمین و یا قطعاتی از آنست.
نمودار ستونی(Histogram): نمایش ترسیمی یا گرافیکی مجموعه ای از داده های که فراوانی وقوع (روی محور قائم) مقدارهای منفرد (روی محور افقی) را نشان می دهد، به هیستوگرام معروف است.
نمونه برداری دوباره (Resampling ):تصحیح هندسی به وسیله بازسازی تصویر بر یایه ای جدید، که معمولا یک نقشه است.
نمونه های تمرینی (Training samples):نمونه داده هایی که از یک موجودیت معلوم که برای تعیین مرزهای تصمیم به عنوان بخشی از طبقه بندی نظارت شده مورد استفاده قرار می گیرد.
نوع نقشه(اطلاعات مکاني) (((( Type of map (spatial information: نوع کاربري نقشه يا اطلاعات مکاني را بيان مينمايد. مانند: توپوگرافي، کاداستر، آماري، پروفيل مسير و …
وقتي که تمام اشعه هاي تصوير از نقطه اي ثابت بگذرند و بر صفحه تصوير ثبت شوند ، تصویر مرکزی ایجاد می شود. اين نقطه ثابت را مرکز تصوير گويند. در فتوگرامتري هوائي از تصوير مركزي استفاده مي شود.
هدر فایل (Header file یا فایل اطلاعات تصویر ماهواره ای) : فایل جانبی تصاویر ماهواره ای که اطلاعاتی نظیر تعداد سطرها ،ستون تصویر،اطلاعات هندسی تصویر نظیر سیستم تصویر،اندازه پیکسل،نام باند هاوتوصیف تصویرو…را در بر دارد.
فصل اول
سنجش از دور
1-1 سنجش از دور[1]
اینک که شما در حال خواندن این عبارات هستید، در واقع از روش سنجش از دور استفاده میکنید. چشمان شما به عنوان سنجندههایی عمل میکند که نسبت به بازتاب نور از این صفحه واکنش نشان میدهند. این اطلاعات توسط کامپیوتر مغزتان تحلیل و تفسیر شده و شما میتوانید با جمعبندی حروف سازنده عبارات توضیحاتی را در مورد خطوط تیره این صفحه بیان کنید. علاوه بر این میتوانید تشخیص دهید که این کلمات جملاتی را تشکیل میدهند و شما به تفسیر اطلاعاتی که توسط این جملات انتقال داده میشوند میپردازید.
در اغلب متون علمی پاسخ سؤالاتی از قبیل: علّت استفاده، مزایا و ویژگیهای دادههای سنجش از دور را به سادگی میتوان یافت. اما این سؤال که آیا سنجش از دور علم، هنر و یا فناوري است، مطرح میشود. چراکه روشهای مرتبط با تحقیق در هرکدام از این سه دیدگاه کاملاً متفاوتاند. در بسیاري از منابع ترجیح داده میشود که سنجشازدور را با صورت” علم و هنر به دست آوردن و تفسیر اطلاعات در مورد اشیاء، نواحی و یا پدیدهها از طریق تجزیه و تحلیل “تعریف نمایند(جنسن ، 2006).
با این حال سنجشازدور ترکیبی کامل از علم، فناوري و هنر است. لیلسند و همکاران( ٢٠٠٧ ) سنجشازدور را ” علم،فناوري و هنر به دست آوردن اطلاعات در مورد اشیاء، سطح، یا پدیدهها بهوسیله تحلیل دادههای اخذ شده از وسایلی که در تماس مستقیم با شیء، سطح و پدیده تحت بررسی نباشد” تعریف میکنند. سنجش از دور دانش پردازش و تفسیر تصاویری است که حاصل ثبت تعامل انرژی الکترومغناطیس و اشیاء میباشند (سابینز، 1997). سنجشازدور بر سنجیدن اشیاء از مسافتی خاص، یعنی تشخیص و اندازهگیری ویژگیهای یک جسم بدون تماس بالفعل با آن جسم، دلالت دارد(هارپر و همکاران، 1983).
در بسیاری موارد سنجشازدور را میتوان بهعنوان بخشی از فرایند خواندن بهحساب آورد که در آن اطلاعاتی با استفاده از سنجندههای متنوع جمعآوری شده و برای کسب اطلاعات درباره پدیده، سطح و یا شیء مورد نظر مورد بررسی قرار میگیرند(لیلسند وکیفر،2007 ). طبقهبندی سیستمهای سنجش از دور بهطور خلاصه در شکل 1-1 بهطورکلی نمایش داده شده است.
شکل 1-1 نمای کلی سیستمهای سنجشازدور از آغاز تاکنون
1-2 مراحل رشد تاریخی سنجش از دور
در تاریخ سنجش از دور، در سال 1859 اولین عکس هوایی توسط گاسپارد فلیکس از یک بالون هوایی تهیه شد. در سال 1903 از کبوترهای جاسوس در مأموریتهای نظامی استفاده شد. در سال 1908 ویلبررایت اولین هواپیمای عکاس را رهبری نمود و بونویلان عکسهای هوایی را تهیه کرد.
در سالهای آخر جنگ جهانی اول عکسهای هوایی بهسرعت برای اهداف شناسایی بکار گرفته شدند. اما جنگ جهانی دوم دوره جدیدی برای عکسبرداریهای هوایی به همراه داشت. بطوریکه پیشرفتهای مهمی در صنعت عکسبرداری حاصل شد و استفاده از فیلمهای حساس مادونقرمز رایج گردید.
در دهه 1960 آمریکا از طریق ماهوارههای جاسوسی خود شروع به جمعآوری اطلاعات علیه کوبا و شوروی سابق نمود. در سال 1972 ناسا اولین ماهواره ارزیابی منابع زمینی بنام ERTS-1 را به فضا پرتاب کرد که بعدها تحت نام LANDSAT شناخته شد.
در سال 1972 اولین سری ماهوارههای لندست با دوربین و سنجندههای RBV (Return Beam Vidicon)، MSS (Multi spectral sensor و (TM (Thematic Mapper در چهار و هفت باند توسط ایالاتمتحده آمریکا در مدار زمین قرارگرفته، از این مرحله که تصویربرداری از حالت آنالوگ خارج و بهصورت رقومی درآمد، دریچهای جدید برای پردازش تصاویر و نهایتاً تعبیر و تفسیر آنها به روی بشر گشوده شد.
فرانسه در سال 1986 اولین سری ماهوارههای SPOT خود را باقدرت تفکیک 10 و 20 متر (در سه باند) در مدار کره زمین قرارداد.
هندوستان سری ماهوارههای (IRS (Indian Remote Sensing را در سال 1988 تکمیل نمود.
در این میان کشور ژاپن و آژانس فضایی اروپا در سال 1991 به ترتیب اقدام به ساخت سری ماهوارههای (ERS(European RS Satellites), MOS (Marine Observatio Satellites نموده و ماهوارههای مشاهده زمین خود را در مدار کره زمین قرار دادند.
در سال 1991 با ظهور سنجنده های راداری، کشور کانادا سری ماهوارههای RadarSat را تکمیل و به فضا پرتاب نمود.
در سال 1995، با مشارکت کشورهای برزیل و چین، ماهواره CBERS (China-Brazil Earth Resource Satellite) به فضا پرتاب شد.
با پرتاب ماهواره IKONOS (با توان تفکیک مکانی 0.8 متر و 2.3 متر) در سال 1999 و ماهواره QuickBird (با توان تفکیک مکانی 0.6 متر و 2.44 متر) در سال 2001، قدم بزرگی در جهت تولید و بهکارگیری تصاویر ماهوارهای با توان تفکیک مکانی بالا برداشته شد.
در سال 2003 با ساخت و پرتاب ماهواره پیشرفته OrbView (توان تفکیک مکانی 1 متر و 4 متر) قدم جدیدی در عرصه تصویربرداری ماهوارهای برداشته شد.
سازمان فضایی هند (ISRO)، در حال تحقیق درباره پروژه ماهوارههایی است که دارای قابلیت ارسال به فضا و بازگشت مجدد به زمین هستند. این پروژه در حال سپری کردن سیر تکاملی خود در ISRO است و انتظار میرود در سال 2005 بهرهبرداری شود.
در سال 2008 ماهواره GeoEye (با توان تفکیک مکانی 0.4 متر و 1.6 متر) در مدار زمین قرار گرفت. تاکنون این ماهواره جزو مدرنترین ماهوارههای سنجشازدور با توان تفکیک مکانی بسیار بالا محسوب میگردد که کاربردهای فراوانی در علم سنجشازدور و مشاهدات زمین دارد.
طیف الکترومغناطیس، شامل طولموجهای کوتاه از اشعههای گاما و X تا طولموجهای بلندتر شامل امواج ماکروویو و امواج رادیویی است. با شناخت دقیق محدودههای طیف الکترومغناطیس فرایندهای پردازش و تفسیر تصاویر امکانپذیر میشود. در شکل زیر طیف الکترومغناطیس نمایش دادهشده است.
شکل 1-2 طیف الکترومغناطیس
در سنجشازدور، طبقهبندی امواج الكترومغناطيسي بر اساس موقعيت طولموج آنها در طيف الكترومغناطيس انجام ميگيرد. متداولترين واحدي كه براي اندازهگیری طولموج در طيف الكترومغناطيس مورداستفاده قرار میگیرد، ميكرومتر است. يك ميكرومتر معادل يك ميليونيم متر است. همچنين بايد توجه داشت كه بخشهای طيف الكترومغناطيسي بهکار رفته در سنجشازدور در امتداد يك طيف پيوسته قرار میگیرند كه مقدار آنها نسبت به يكديگر تا حد توان ده (بهطور پیدرپی) تفاوت دارد.
فناوري سنجشازدور باعث از محدوده وسيعي در طيف الکترومغناطيسي شامل امواجي با طولموج بسيار کوتاه(اشعه گاما) تا بسيار بلند(امواج راديويي) ميشود.
محدوده طولموج طيف الکترومغناطيس داراي محدودهاي با اسامي متفاوت از اشعه گاما، اشعه X، اشعه فرابنفش، نور مرئي، اشعه مادونقرمز تا امواج راديويي(به ترتیب از طولموجهای کوتاهتر به بلندتر) است. بخش مرئي چنين نموداري بینهایت كوچك است، زيرا حساسيت طيفي چشم انسان بين 4/0 ميكرومتر تا 7/0 ميكرومتر است. بطوريكه رنگ آبي تقريباً بين طولموج 4/0 ميكرومتر تا 5/0 ميكرومتر، رنگ سبز تقريباً بين طولموج 5/0 ميكرومتر تا 6/0 ميكرومتر و رنگ قرمز تقريباً بين طولموج 6/0 ميكرومتر تا 7/0 ميكرومتر است.
محدوده طيف الکترومغناطيس قابل ديد توسط چشم انسان(سيگنالها از طريق گیرندههای چشم به مغز برده ميشود و تفاوت بين آنها، حس تشخيص رنگها را به انسان میدهد).
انرژي ماوراءبنفش به انتهاي نور آبي بخش طيف مرئي متصل است. در انتهاي نور قرمز محدوده طيف مرئي، سه نوع امواج مادونقرمز وجود دارد كه عبارت هستند از:
1) مادونقرمز نزديك: از 7/0 ميكرومتر تا 3/1 ميكرومتر
2) مادونقرمز مياني: از 3/1 ميكرومتر تا 3 ميكرومتر
3) مادونقرمز حرارتي: بيش از 3 ميكرومتر.
در طولموجهای بيشتر (1 میلیمتر تا 1 متر)، بخش امواج كوتاه(ماکروویو) طيف وجود دارد.
اكثر سیستمهای سنجش متداول در يك يا چندين بخش از قسمتهای مرئي، مادونقرمز يا ماکروویو طيف الكترومغناطيس فعاليت میکنند. بهعبارتدیگر هر يك از سیستمهای سنجنده(Sensor) به نواحي خاصي از طيف الكترومغناطيس حساس بوده و قسمتي از خصوصيات طيفي اجسام را ثبت میکنند.
بهعنوانمثال دستگاههای عكسبرداري معمولي نسبت به انرژي نور مرئي و نزديك به آن يعني طولموجهای 3/0 تا 2/1 ميكرون حساسيت دارند؛ سنجنده هاي اسکنکننده مادونقرمز حرارتي عموماً به طول موجهاي بين 1 تا 2 ميكرون و دستگاههاي رادار به باندهايي با طول موجهاي خيلي بلندتر(ميلي متر و متر) حساس هستند.
ارتباط بين طول موج با انرژي و فركانس: طول موج کوتاهتر، انرژي و فرکانس بيشتر و بالعکس.
ارتباط بين طول موج با انرژي وفركانس: بيشترين انرژي و فركانس و امواج با طول موج كوتاه درمحدوده مرئي قرار دارد.
بطور خلاصه، لازمه عملیات دورسنجی، برخورد انرژی ساطع شده از یک منبع انرژی با شیء و یا پدیدهها و سپس ثبت و تجزیه و تحلیل واکنشهای مشاهده شده به منظور شناخت شیء و یا پدیده مذکور است. برای اینکه سنجش از دور امکانپذیر شود، توالی فرآیندهای هفتگانه ضروری است. در ادامه به هر یک از این عوامل اشاره شده است:
منبع انرژی در سنجش از دور به عنوان نیاز اولیه و اساسی به شمار میرود تا نور، یا به عبارت بهتر، انرژی الکترومغناطیس بر روی اهداف مورد نظر بتابد. در طبیعت مهمترین منبع تولید انرژی الکترومغناطیس خورشید است. محدوده تشعشعات ساطعه از خورشید از طول موجهای بسیار کوتاه تا بسیار بلند در نوسان است.
انرژی الکترومغناطیس هنگام انتقال از منبع اصلی به سوی اهداف مورد نظر در مسیر عبور، ضمن برخورد با ذرات اتمسفری تحت تاثیر قرار میگیرد. این برخورد ممکن است هنگام بازتابش یا انتشار انری از اهداف به فضا صورت گیرد. در عبور تشعشعات از خورشید به کره زمین، واکنشهای ویژهای صورت میگیرد که ممکن است چیستی انرژی عبور کننده را تا حد قابل ملاحظهای تغییر دهد.
انرزی بعد از عبور از اتمسفر، با اشیای زمین برخورد میکند، در این صورت با توجه به چیستی طیف انرژی الکترومغناطیس و ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی مواد، فرآیندهای انعکاس و تشعشع مجدد صورت میگیرد. فعل و انفعالات انری و ماده در نتیجه برخورد امواج با پدیدههای مختلف، شامل انعکاس، جذب و عبور انرژی برخورد کننده خواهد بود.
1-4-4 دریافت و ثبت انرژی بهوسیله سنجندهها
بعد از انتشار انرزی از منبع اصلی یا از طریق انعکاس انرزی از سوی اشیای زمینی به فضا، برای جمعآوری ثبت تشعشعات الکترومغناطیس سنجندهها به کار گرفته میشوند. دریافت و ثبت امواج از انعکاس یا تشعشع مجدد از پدیدهها توسط سنجندههای مختلف انجام میگیرد.
1-4-5 انتقال، سنجش و پردازش دادهها
انرژی دریافتی توسط سنجندهها اغلب بهصورت دادههای الکترونیکی به ایستگاههای زمینی ارسال میشود. در این ایستگاهها، اطلاعات در مراحل اولیه، پردازش شده، به انواع مختلف تبدیل و نگهداری میشوند. در کل، فرآیند اطلاعات گرفته شده و تبدیل آن به اطلاعات قابل استفاده از لوازم یک مدل سنجش از دور است.
1-4-6 تجزیه و تحلیل و تفسیر اطلاعات
در این مرحله، دادههای رقومی تجزیه و تحلیل میگردند و برای توصیف اصولی و تفسیر منطقی آنالیز میشوند تا اطلاعات تازهای در مورد اهدافی که در معرض انری قرار میگیرند، به دست میآید.
نتیجه نهایی پردازش تصویر و تفسیرهای اعمال شده بر روی دادهها به فهم هر چه بهتر چیستی پدیدهها و ارائه خدمات خاص منجر میگردد. در کل، حل یک مشکل ویژه به مفهوم کاربرد تعبیر میگردد. فرآیندهای موثر در مقوله سنجش از دور به ترتیب در فصلهای بعدی با طرح جزئیات بیشتری مورد بحث قرار میگیرد.
1-5 انواع سنجندهها و سنجش از دور
جمعآوری امواج الکترومغناطیس جهت اندازهگیری و ثبت، از وظایف سنجندهها محسوب میشوند. سنجندها در دنیای سنجش از دور از دیدگاههای مختلف دستهبندی میشوند. شناخت اینکه هر سنجنده در کدام دسته قرار میگیرد، میتواند به پیشبینی بسیاری از خصوصیات هندسی و یا طیفی آنها کمک کند. سنجنده ها از لحاظ منبع انرژی، نوع و روش جمعآوری دادهها و از لحاظ هندسه تصویربرداری تقسیمبندی میشوند.
سنجنده ها از لحاظ منبع انرژی به دو دسته سنجنده های فعال (Active) و سنجنده های غیر فعال(Passive) تقسیم می گردند. سنجنده های غیر فعال، به منبع نور خورشید و سایر پارامترهای مرتبط با آن وابستگی شدید دارند.در مقابل سنجندههای فعال قرار داشته که از لحاظ تامین انرژی الکترومغناطیس و سایر عوامل جوی و اتمسفری کاملا مستقل عمل مینمایند. بعنوان مثال، سنجندههای راداری از این نوع هستند.
سنجندهها به گونهای طراحی شدهاند که اطلاعات لازم در ارتباط با سیگنالهای رسیده را فراهم آورد. سیگنال تابعی از مواد و پدیدههایی است که در سطح زمین وجود داشته و از ترکیب مولکولی و شکل منحصر بفردی برخوردار است. تابش الکترومغناطیس، بازتاب، جذب و همچنین گسیل میشود که این امر تابعی از ویژگیهای پدیدههای مختلف است. سنجندههای سنجش از دور میتوانند دیدهای مختلفی از سطح زمین ایجاد نمایند. این تفاوت از طریق توانهای تفکیک مکانی، طیفی، رادیومتریکی، زمانی، زاویه دید، قطبش، طولموج، پدیدهها و اثرات اتمسفر حاصل میشود(Christine Pohl, 2017).
مزیت استفاده از سنجندههای فضابرد سنجش از دور قابلیت اخذ داده از فضای وسیع است که میتواند دید سینوپتیک از سیاره زمین را ایجاد نماید. با استفاده از سنجش از دور فضابرد امکان آشکارسازی تغییرات در بازههای زمانی مختلف در مکانهای گوناگون فراهم میشود. سنجش از دور از بعد سنجندهها به دستههای مختلفی طبقهبندی میشود. سنجش از دور فعال و سنجش از دور غیر فعال.
سنجش از دور غیرفعال بر اساس سنجندههایی ایجاد شده که ازخورشید به عنوان منبع انرژی استفاده میکنند. بر همین اساس این دسته از سنجندهها در محدوده بازتابی و حرارتی طیف الکترومغناطیس میتوانند تصویربرداری نمایند. به عبارت دیگر سنجش از دور اپتیکال، سنجش از دور مادون قرمز بازتابی، سنجش از دور مادون قرمز حرارتی و سنجش از دور مایکروویو غیرفعال بواسطه سنجندههای غیرفعال ایجاد شدهاند. با این حال سنجش از دور فعال بر اساس سنجندههایی ایجاد شده که خود دارای منبع انرژی هستند و بر همین اساس سنجش از دور لایدار و سنجش از دور مایکروویو فعال ایجاد شده است. سنجندههای غیرفعال امواج بازتابی و گسیل شده را شناسایی و دریافت مینمایند. سنجندههای فعال تنها میتوانند امواج بازتابی را ثبت نمایند. امواج الکترومغناطیسی مورد استفاده در سنجش از دور به این صورت دستهبندی میشوند:
سنجش از دور اپتیک: بصورت کلی سنجش از دور اپتیک شامل بازتاب محدوده مرئی و مادون قرمز نزدیک است. محدوده مرئی به سه قسمت طول موج آبی، سبز و قرمز در بازه 400 تا 700 نانومتر دستهبندی میشود. محدوده مادون قرمز نزدیک بازه بین 700 تا 1100 نانومتر را پوشش میدهد.
سنجش از دور مادون قرمز: به صورت کلی به دو دسته تقسیمبندی میشود. سنجش از دور بازتابی و سنجش از دور حرارتی. سنجش از دور بازتابی بازه بین 700 تا 3000 نانومتر را شامل میشود که خود شامل سه بخش مجزا است. مادون قرمز نزدیک (700 تا 1100 نانومتر)، مادون قرمز میانی (1100 تا 1500 نانومتر) و سنجش از دور طول موج کوتاه (1500 تا 3000 نانومتر). مادون قرمز حرارتی نیز به دو دسته تقسیم میشود: مادون قرمز حرارتی طول موج کوتاه (3000 تا 5000 نانومتر) و سنجش از دور حرارتی طول موج بلند (8000 تا 14000 نانومتر).
سنجش از دور مایکروویو: شامل امواج 1میلیمتر تا 1 متر را شامل میشود.
شکل 1– 3
همانطور که پیش تر به آن اشاره شد محدوده مرئی و مادون قرمز نزدیک به عنوان امواج الکترومغناطیسی مورد استفاده برای سنجش از دور اپتیکی است. یکی از مهم ترین مزیت های این بخش از طیف، بیشینه بودن تابش انرژی خورشیدی در طول موج های کوتاه است. تمامی انرژی های بازتاب، گسیل شده از سطح زمین در این محدوده توسط سنجنده های الکترونیکی جذب شده و به سیگنال های الکترونیکی تبدیل میشود. اصول سنجش از دور اپتیکی را میتوان در شکل 1-4 مشاهده نمود. سپس سیگنال های ثبت شده توسط سنجنده برای پردازش های بیشتر به ایستگاههای زمینی انتقال داده میشود.
شکل 1-4
در سنجش از دور اپتیکی میتوان با استفاده از امواج الکترومغناطیسی بازتاب شده از پدیده های مختلف سطح زمین به رفتار طیفی آنها پی برد. با استفاده از رفتار طیفی پدیده ها میتوان نسبت به ویژگی های پدیده ها از نظر شیمیایی و فیزیکی پی برد و تغییرات مربوط به آن را آشکارسازی نمود. با این حال رفتارهای طیفی پدیده های مختلف به عنوان یک پارامتر پویا در نظر گرفته میشود که نسبت به تغییرات فصلی، محیطی و آب وهوایی بسیار حساس است.
باند¬های مورد استفاده در سنجش از دور اپتیکی از توان تفکیک مکانی بالایی میتوانند برخوردار باشند و دلیل این امر نیز بیشینه بودن تابش خورشیدی در محدوده مرئی و مادون قرمز نزدیک است. بر همین اساس میزان اطلاعات و جزییات مکانی در باندهای اپتیکی نسبت به سایر باندها بیشتر است.
یکی از مهم ترین محدودیت هایی که در سنجش از دور اپتیکال و باندهای آن وجود دارد عدم نفوذ از پوشش های ابری است. وجود پوشش ابر در مناطق تصویربردار توسط سنجنده مانع از استخراج اطلاعات کافی و مفید در ارتباط با پدیده های مختلف میگردد. بر همین اساس در طراحی ماهواره ها همواره سعی میشود که در فرایند تصویربرداری کمتر با شرایط ابری مواجه شود.
در عرض های بالا در فصل زمستان روشنایی در روز به اندازه کافی وجود ندارد و این عامل باعث کاهش کیفیت اطلاعات باند های اپتیکال است که نور خورشید به عنوان منبع اصلی تامین انرژی آنها محسوب میشود. این در حالی است که در سنجنده های فعال بدلیل اینکه خود دارای منبع انرژی هستند اخذ اطلاعات در هر ساعتی از شبانه روز و در هر شرایط آب و هوایی با مشکل مواجه نمیشود.
اصول سنجش از دور راداری با سنجش از دور اپتیکی کاملا متفاوت است. مهمترین تفاوت بین آن دو در نوع منبع انرژی و طول موجهای مورد استفاده در آنها است. در سنجش از دور راداری معمولا از سنجندههای فعال استفاده میشود که خود دارای منبع انرژی هستند. و برهمین اساس در هر شرایط زمانی از شبانهروز و در هر فصلی میتوانند نسبت به تصویربرداری از پدیدههای مختلف سطح زمین اقدام نمایند. در سنجش از دور راداری امواج مایکروویو توسط سنجنده تولید و به سمت هدف ارسال شده و سپس بازپراکنش آن توسط سنجنده دریافت و تبدیل به سیگنال الکترونیکی شده و سپس به ایستگاه زمینی منتقل میشود(شکل1-5).
شکل 1-5
تصویربرداری در محدوده مایکروویو میتواند بصورت فعال و غیر فعال صورت بگیرد. زمین بصورت طبیعی امواج مایکروویو گسیل مینماید اما میزان این گسیل شدگی بسیار بسیار اندک بوده و بر همین اساس تصاویر مایکروویو غیرفعال بدست آمده از توان تفکیک مکانی بسیار پایینی برخودار هستند و میتوان از آنها یرای مطالعات قارهای استفاده نمود. در مایکروویو فعال نیز انرژی به اندازه کافی بصورت مصنوعی تولید شده و دادهها از توان تفکیک مکانی بسیار بالاتری در مقایسه با دادههای مایکروویو غیرفعال برخوردار هستند. با این حال در سنجندههای فعال که از نوع رادار میباشند، توان تفکیک مکانی تابعی از طول آنتن دریافت کننده انرژی است. هرچه طول آنتن بیشتر باشد سنجنده از توان تفکیک مکانی بالاتری نیز برخودار است. همین امر ایجاد کننده نوعی محدودیت در پردازش دادههای راداری و همچنین طراحی سنسورهای آن گردیده است. برای حل این مشکل سیستمهای راداری دریچه مصنوعی ارائه شد که از آن با عنوان سیستم SAR یاد میشود. در این سیستمهای نوین برای حل مشکل طول آنتن از آنتنهای مجازی استفاده شده است که امکان طراحی سنجندههای راداری با توان تفکیک مکانی بالاتر را به گونه مطلوبی فراهم آورده است.
طول موج بکار برده شده در سنجش از دور راداری، مایکروویو است. این دسته از امواج در میان تمامی امواج الکترومغناطیسی بکاربرده شده در سنجش از دور از بیشترین طول موج برخوردار هستند و بر همین اساس از قابلیت نفوذپذیری بیشتری برخوردار هستند و امکان تصویربرداری در محدودههای ابری و غباری را در شرایط جوی مختلف به همراه میآورد.از سوی دیگر امواج مایکروویو اطلاعات با ارزشی را در ارتباط با ویژگیهای فیزیکی پدیدههای مختلف از جمله توپوگرافی، ناهمواری، زبری، شکل، جهت و همچنین رطوبت پدیدهها میتواند در اختیار کاربران قرار دهد. همانطور که پیشتر نیز اشاره شد در محدوده اپتیک ویژگیهای جذب و بازتاب امواج برای شناسایی و ارزیابی پدیدهها مورد استفاده قرار میگیرد با این حال در محدوده مایکروویو طول موج، میزان بازپراکنش، قطبش، زاویه دید و زاویه برخورد امواج، نوع سطح از جمله موارد موثر در استخراج اطلاعات در نظر گرفته میشوند. طول موج و فرکانسهای مورد استفاده در سنجش از دور رادار و لایدار را میتوان در شکل 1-6 ملاحظه کرد.
شکل 1-6
تصاویر بدست آمده از سنجندههای راداری بصورت سیاه و سفید است. آن دسته از مناطقی که سطح هموار و بدون پستی و بلندی داشته باشند به صورت تیره مشاهده میشوند چرا که میزان بازپراکنش امواج راداری در آنها چندان زیاد نیست. در عین حال هرچقدر بر زبری و ناهمواری در سطح زمین افزوده شود میزان بازپراکنش به شکل قابل توجهی افزایش پیدا مینماید و در تصویر به رنگ روشنتر ظاهر میشود(شکل 1-7).
شکل 1-7
سنجش از دور ابرطیفی در ارتباط با سنجندههایی بکاربرده میشود که از توان تفکیک طیفی بسیار بالایی برخوردار باشند. توان تفکیک طیفی در سنجش از دور تابعی از تعداد باند و پهنای باند است. هرچه تعداد باند بیشتر و پهنای آن کمتر باشد، توان تفکیک طیفی نیز بالاتر است. سنجندههای ابرطیفی معمولا بیش از 100 باند با پهنای کمتر از 10 نانومتر را دارا هستند. در مقابل سنجش از دور ابرطیفی سنجش از دور چندطیفی قرار دارد که در آن تعداد باندها کمتر و پهنای باندها نیز بیشتر است. تفاوت بین سنجنده چندطیفی و ابرطیفی را میتوان در شکل 1-8 مشاهده نمود.
شکل 1-8
مهمترین مزیت سنجندههای ابرطیفی در این است که امکان مطالعه طیفی پدیدههای مختلف را با دقت بسیار بالاتری فراهم میآورد. اما در عین حال مهمترین محدودیت ایجاد شده توسط این سنجندهها در افزونگی دادهها است. میزان افزونگی در دادههای این سنجندهها بسیار زیاد بوده و میزان همبستگی بین باندی را افزایش داده است. به همین منظور دادههای ابرطیفی به منظور استخراج اطلاعات از آنها باید تحت روشهای پردازشی خاصی در این زمینه قرار بگیرند. عموم الگوریتمهای بکاربرده شده در این زمینه به 4 دسته کلی تقسیمبندی میشود:
- آشکارسازی آنومالیها
- آشکار سازی تغییرات
- طبقهبندی
- اختلاط زدایی طیفی
بالا بودن تعداد باندها در تصاویر دادههای ابرطیفی باعث افزایش پیچیدگی در فرایند پردازش دادههای ابرطیفی میشود. در همین راستا به منظور کاهش ابعاد دادهها در پردازش تصاویر ابرطیفی از دو روش عموما استفاده میشود:
- روش انتخاب باند
- روش استخراج ویژگی
همانطور که پیشتر بیان شد محدوده مادون قرمز به دو بخش مادون قرمزبازتابی و مادون قرمز حرارتی دستهبندی و طبقهبندی میشود. مادون قرمز بازتابی شامل امواج مادون قرمزی است که از پدیدههای مختلف بازتاب و توسط سنجنده ثبت شده است. امواج مادون قرمز حرارتی نیز شامل آن دسته از امواج مادون قرمزی است که از پدیدههای مختلف سطح زمین پس از جذب، گسیل شده است. محدوده مادون قرمز حرارتی از 3 تا 35 میکرومتر را در طیف به خود اختصاص داده است. با این حال محدوده 3 تا 5 و 8 تا 14 میکرومتر در دورسنجی سیاره زمین مورد استفاده قرار میگیرد. محدوده 3 تا 5 میکرومتر اثر تابش خورشید در آن بیشتر بوده و در نتیجه تفسیر تصاویر این محدوده طیفی در مقایسه با سایر محدودهها از پیچیدگیهایی برخوردار است. از این محدوده برای مطالعات آتشسوزیها و همچنین آتشفشانها استفاده میشود بدلیل اینکه از طول موج کوتاهتر و فرکانس بالاتری در مقایسه با سایر امواج حرارتی برخوردار است. محدوده 8 تا 14 میکرومتر نیز به دلیل اینکه در بازه بیشترین تابش حرارتی زمین قرار دارد برای مطالعات زمین گرمایی و همچنین حرارت سطح زمین بسیار مناسب و کاربردی است(شکل1-9).
پس از اینکه تابش خورشید به سطح زمین میرسد بخشی از آن توسط پدیدهها جذب شده و جنبش مولکولی و بدنیال آن درجه حرارت پدیدهها افزایش مییابد، سپس انرژی حرارتی از پدیدهها در قالب طول موج بلند منتشر شده و توسط سنجنده حرارتی دریافت میگردد.
شکل 1-9
در سنجش از دور حرارتی فرض بر این است که هر پدیدهای که از درجه حرارت بیش از 0 کلوین (273.15- درجه سلسیوس) برخوردار است دارای جنبش مولکولی بوده و بواسطه این جنبش از خود انرژی ساطع میکند. دادههای حرارتی بدست آمده از سنجندهها به عنوان یک داده مکمل برای دادههای مایکروویو و اپتیکال در سنجش از دور محسوب میشود.
میزان انرژی حرارتی گسیل شده از پدیدههای مختلف تابعی از گسیلمندی و حرارت جنبشی پدیدهها است. گسیلمندی اشاره میزان تابش یک پدیده در مقایسه با جسم سیاه را شامل میشود. جسم سیاه به عنوان یک جسم فرضی است که تمامی انرژی الکترومغناطیسی رسیده به آن جذب شده و سپس تمامی انرژی جذب شده گسیل میشود(میزان گسیلمندی برابر با 1). مقدار گسیلمندی بین 0 تا 1 متغییر است. هرچه گسیلمندی بیشتر باشد اصطلاحا مقدار آن به یک نزدیکتر خواهد شد.
[1] – Remote Sensing
Reviews
There are no reviews yet.