عنوان کتاب
هیچ یک از مشکلات عمده ای که جهان امروز با آن مواجه است قابل حل نیست مگر اینکه تجارت نقش مهمی ایفا کند.
تجارت تأثیرگذارترین نهاد روزگار ماست. ما به استعداد کسب و کار، سرمایه گذاری، مهارت های حل مسئله و دسترسی جهانی برای پیشرفت در مشکلات حل نشدنی از تغییرات آب و هوا تا نابرابری و تجهیز کارگران برای عصر جدید کار نیاز داریم. این ديدگاه در تجارت نیاز به مقررات دولتی و سرمایه گذاری عمومی را نادیده نمی گیرد. در واقع، تجارت یک تأثیرگذار قدرتمند در سیاست های عمومی نیز هست. کسب و کار از صدای خود برای چه اهدافی استفاده می کند؟
در سال 2018، لری فینک، بنیانگذار و مدیر اجرایی بلك راك، بزرگترین شرکت مدیریت دارایی جهان، از مدیران عامل خواست تا اهداف عمومی شرکت های خود را در نظر بگیرند. او دههها کار دانشمندان و مدافعان را تکرار میکرد و یک سوال تقریباً بیزمان را مطرح میکرد: چرا به شرکتها مجوز فعالیت میدهیم؟ پیام ثابت فینک نشان میدهد که قواعد بازی در دهه گذشته چقدر تغییر کرده است و به ویژه از زمانی که اقتصاددان میلتون فریدمن اعلام کرد که دنبال سود بوده و اصل سازماندهی شرکت را به سهامداران برمیگرداند.
با این حال، همانطور که امروز وارد اکوسیستم کسب و کار می شویم، تغییر عمیقی در نگرش ها و نوع جدیدی از چشم انداز تجاری را تجربه می کنیم. قوانین جدید هم توسط کارمندانی که تغییرات را در داخل ایجاد می کنند و هم توسط سازمان های غیردولتی پیچیده ای که برندهای جهانی آسیب پذیر در برابر زنجیره تامین گسترده را هدف قرار می دهند، استفاده می شود. این قوانین همچنین در اتاقهای هیئتمدیره که بر اساس منافع شخصی متحرک شدهاند از جنگ برای استعدادها گرفته تا تلاش برای یک زنجیره تامین قابل اعتماد تا واقعیت یک آب و هوا در حال تغییر هستند. قوانین جدید قدرت ماندگاری دارند.
این کتاب برای مدیران، و همچنین برای کسانی است که به رهبران کسب و کار مشاوره می دهند یا قصد دارند بر شرکت های تجاری تأثیر بگذارند تا آسیب های وارد شده را ترمیم کنند و اطمینان حاصل کنند که تجارت برای آینده مناسب است. در شش فصل اول، شش روند و قانون جدید و عملکردهای اجباری که سرعت تغییر را افزایش میدهند را بررسی میکنیم. ابزارهای تغییر توسط صدای جمعی مبتنی بر فناوری و رسانه های اجتماعی ساخته می شوند که به نوبه خود ریسک، فرصت ها و الزامات تجاری در حال تغییر را تقویت می کند. هنجارهایی که بر طرز فکر و غرایز رهبران کسب و کار تأثیر می گذارند، بدون شک تغییر کرده اند، اما هنوز جای کار وجود دارد. درفصل 7 و 8، ما به جاده پیش رو نگاه می کنیم بخش هایی از سیستم که وضعیت موجود را تقویت می کنند و در برابر تغییر مقاوم ترین هستند.
آنچه در حال حاضر مورد نیاز است، بازنگری اساسی در قوانین تصمیم گیری و شکستن هنجارهای قدیمی است که ما را به عقب می اندازند، از نحوه آموزش ارزش گذاری در کلاس های مالی گرفته تا اینکه چگونه مدیران مجبور می شوند از طریق مشوق ها و پاداش ها بر قیمت سهام تمرکز کنند. طراحی برای آینده مستلزم مدلهای کسبوکاری است که برای مشارکتکنندگان واقعی ارزش قائل شوند و با مجوز عمومی برای فعالیت سود سهام پرداخت کنند.
اولین مورد از شش قانون جدید را بررسی می کند که در حال حاضر بر این فرضیات و رفتار تجاری تأثیر می گذارد. پشت قانون شماره 1 رشد دارائي نامشهود ارزش است، از دانش و وفاداری کارکنان گرفته تا شهرت و مجوز فعالیت یک شرکت. اندازه گیری این دارایی ها دشوار است و فرمول ها و معیارهای ارزش گذاری سنتی را بر هم میزند. اندازه گیری ارزش واقعی شرکت را به اکوسیستم طبیعی و انسانی که به آن وابسته است متصل میکند.
به بررسی تغییرات عمیقی میپردازد که بهعنوان اصل سازماندهی «ارزش سهامداران» جای خود را به مدیریت عقل سلیم پشت قانون شماره ۲ میدهد و این واقعیت که شرکتها به طور طبیعی به اهداف مختلفی برای شکوفایی خدمت میکنند. دههها بررسی تئوری و عملی در کار لین استوت، مارتی لیپتون، ایرا میلشتاین، لین پین، لئو استرین، و دیگر صداهای مهم، سرانجام موفق شد این باور را مختل کند که قانون شرکتها، معروف به قوانین دلاور، در جایی که بسیاری از شرکتهای سهامی عام ثبت شدهاند، از شرکتهای دولتی میخواهد که شرکت را به گونهای مدیریت کنند که گویی سهامداران مالک خود شرکت هستند، به جای سهامی که دارای حقوق خاص است.
قانون شماره 3 را بررسی می کنیم و اینکه چگونه بازیگرانی مانند جیسون کلی از صندوق جهانی حیات وحش[1] و همتایانش در آکسفام و صلح سبز از رسانه های اجتماعی استفاده می کنند و ارتباطات در زنجیره تامین را استخراج می کنند تا به طور اساسی مسئولیت ها و پتانسیل برندها را بازتعریف و گسترش دهند.
که مربوط به قانون شماره 4 است، ما به این می پردازیم که چگونه ابزارهای مشابه توسط کارمندان به کار گرفته می شوند، تا صدای تازه ای به ریسک کسب و کار بدهند، نگاه رهبران کسب و کار را گسترش دهند، و رابطه بین کسب و کار و کارگران آن تجدید نظر کنند.
که به قانون شماره 5 می پردازد، بر سرمایه مالی تمرکز دارد – و اینکه چگونه این واقعیت که سرمایه فراوان است، نه کمیاب، فرهنگ شرکت ها را تغییر می دهد.
هنجارهای رفتاری جدیدی که در این فصل ها بررسی می شود، در شرکت های تازه سرمایه گذاری شده مشهود است و توسط شبکه های اجتماعی که کارمندان را با فعالان محیط زیست و سازمان های کارگری مرتبط می کند، پیش می رود. قوانین جدید تعامل، مرکزیت سرمایه مالی و تسلط بر بازارهای سرمایه عمومی را به چالش می کشد.
قوانین جدید بر عوامل تغییری که در داخل کسب و کار عمل میکنند یا از بیرون آن را به چالش میکشند، تأثیر میگذارند و تحت تأثیر قرار میگیرند. آنها پاسخی به انتقادات خشک سرمایه داری و کاهش اعتماد به تجارت به عنوان یک نهاد ارائه می دهند. پایان بازی تضمین ظرفیت قابل توجه کسب و کار برای حرکت دادن سوزن به اهداف حیاتی اجتماعی و محیطی است.
وقتی کسب و کار متوقف می شود، ظرفیت اصلی خود را برای سرمایه گذاری در آینده از دست می دهیم. نمونههای دلسردکننده کسبوکار در حاشیه شامل شکست گروههای تجاری در سازماندهی حول یک سیاست منسجم در مورد تغییرات آب و هوا و انتخاب بسیاری از شرکتهای دولتی برای صرف کاهش مالیات در سال 2018 برای بازخرید سهام به جای سرمایهگذاری در آینده اقتصادی ما، از طریق نیروی کار و زیرساخت است.
برای استفاده از ظرفیت تجاری برای کار دنیا چه چیزی باید درست باشد؟ تعامل فعالان شهروند و کارمند؛ رهبران غیر معمول؛ و نوآوریهای مفید و سودمند مبتنی بر کسبوکار، عامل تغییر است و به ما کمک میکند تا بفهمیم تغییر چگونه ریشه میگیرد و رشد میکند. آنچه در حال حاضر مورد نیاز است، افزایش سرعت تغییراتی است که قوانین جدید امکان پذیر می کند - جدا کردن ارزش واقعی از معیارهای زودگذر و عقب مانده ارزش مالی.
و مهمتر از همه، زمانی که سیستم خود یک ریسک است، زمانی که بازارها در مسیر انقراض قرار دارند، می بینیم که خلق ارزش نیازمند همکاری و ایجاد مشترک برای تثبیت شرایط، افشای منبع مشکل و طراحی مجدد مدل کسب و کار است.
قانون شماره 6 را بررسی می کند، که در مورد مسیر ایجاد مشترک، شیوه ها و پروتکل ها و کتاب بازی است که در نهایت سطح یک صنعت را بالا می برد و پذیرش گسترده مدل های تجاری جدید را تضمین می کند. گاهی اوقات معمار اصلی برندی است که بیشترین تهدید را دارد. اغلب، این تغییر مستلزم یک دلال قابل اعتماد از صنعت بیرونی، یک ائتلاف سرپرستی از تولیدکنندگان همفکر، و یک مشتری یا مشتری است که مایل است - یا به اجبار - دیدگاهی بلندمدت داشته باشد و برای همسو کردن بازار با محدودیتهای موجود تلاش کند.
امیدوارم این کتاب به رهبران کسبوکار و همچنین سازمانهای غیردولتی و بنیادها کمک کند تا درباره نقش خود بهعنوان عوامل تغییر و اینکه چقدر این قوانین جدید برای آینده تجارت و بازارهای پایدار حیاتی هستند فکر کنند. امیدوارم هنجارهای قدیمی و قوانین حاکم را که آنها را عقب نگه می دارد روشن کند و این کتاب با افرادی که به دنبال تغییر هستند، اما همچنان به جای تعیین یک مسیر کاملاً جدید، بر چیدمان مجدد صندلیهای عرشه تمرکز میکنند، تاثیر بگذارد. امیدوارم داستانها تغییر را قابل مشاهده و قابل دسترس کنند و کمک کنند تا قوانین قدیمی استخراج ارزش در مرتع قرار گیرند. امیدوارم داستان تغییر آنچه را که اکنون ممکن است نشان دهد.
دههها کار دانشمندان و مبارزان و رهبران تجاری همفکر در حال ثمربخشی است. قوانین جدید اکنون به هوا، صدا، بورس تحصیلی و تمرین نیاز دارند. که درفصل 7 و 8ما به راه پیش رو نگاه می کنیم و اینکه چگونه قوانین جدید باید توسط مجریان قوانین قدیمی دیده و درک شود شرکت های استراتژی و بانک های سرمایه گذاری و مشاوران جبران خسارت و حسابداران و دانشمندانی که قوانین تصمیم گیری بهبود وضعیت موجود را زنده نگه می دارند.
در فصل هفتم، ما نگاهی دقیق تر به طراحی سیستم ها، به ویژه نقش مشوق ها و پاداش ها برای مدیران می اندازیم. تغییر گسترده به سمت دستمزد مبتنی بر حقوق صاحبان سهام که در دهه 1980 آغاز شد، دستمزد مدیران عامل و حق بیمه را برای سهامداران به قیمت کارمندان و سرمایه گذاری بلندمدت ایجاد کرد. این سیگنالهایی را ارسال میکند که مستقیماً قوانین جدید را تضعیف میکند و درخواست فوری مدیران عامل را برای رهبری مسائلی که هم برای تجارت و هم برای جامعه مهم است، ارسال میکند. مدیر عامل مهم است؛ اینکه او چگونه فکر می کند یا برای چه چیزی ارزش قائل است، نقطه شروع بسیار مهمی برای تغییر است. ما باید دستمزدها را دوباره طراحی کنیم تا به اهداف مدیران برای خدمت به جامعه برسیم.
ما به نقش معلمان در مدارس بازرگانی باز میگردیم که از راههای مهمی پیش میآیند و استعدادهای جدیدی را آزاد میکنند اما کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد. ما بهویژه باید کلاسهای مالی را که روشهای قرون وسطایی تفکر سهامدار محور را حفظ میکنند و داستان قدیمی را تقویت میکنند، بشکنیم. آنها به استخدامکنندگان از خدمات مالی و سایر خدمات حرفهای پاسخ میدهند که هنوز پیچها را روی مشخصات قدیمی محکم میکنند. همانطور که توماس بری می گوید، داستان قدیمی به درستی کار نمی کند و ما داستان جدید را یاد نگرفته ایم.
شرکتهایی که در بازارهای جهانی عمل میکنند، این قدرت را دارند که تغییرات کوچک را به پروتکلهای تأثیرگذار و در مقیاس صنعتی تبدیل کنند. در اقدامات فزاینده اما مهم، از طریق قدرت گروههای کوچک اما تأثیرگذار که همآفرینی را در رقابتهای رقابتی تا پایان پذیرفتهاند، ما شاهد تغییری در تصمیمات تجاری با کیفیت بالا هستیم که در آزمون ایستاده است
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.