کوچینگ چیست و چه چیزی با آن امکان پذیر است؟:با مربیگری، افراد مختلف بسیاری چیزهای مختلف را درک می کنند . اغلب به عنوان یک اصطلاح جمعی برای روش های مختلف کار با مردم استفاده می شود. علاوه بر این، “مربی” هنوز یک عنوان شغلی محافظت شده نبوده است – هر کسی که مایل است خود را یک مربی بنامد، در ابتدا آزاد است که این کار را انجام دهد، حتی بدون آموزش مربیگری مستدل . در نتیجه، عدم قطعیت نسبتاً زیادی در مورد اینکه مربیگری واقعاً چیست – و چه چیزی نیست، وجود دارد. در این صفحه سعی می کنیم برخی از اصول اساسی را روشن کنیم و نوری به تاریکی بتابانیم.
کلمه کوچ از انگلیسی گرفته شده و در اصل به معنای اتوبوس یا کالسکه است. مانند کلمه آلمانی “Kutsche”، احتمالاً به شهر مجارستانی Kocs (تلفظ تقریباً Kotsch ) برمیگردد، که از قرن پانزدهم در سراسر اروپا برای تولید واگنهای درجه یک و فنری شناخته شد. بعدها این کلمه به خود کاوشگر نیز اطلاق شد که هدایت می کند، حرکت می کند، مراقب است و راه را به اسب ها نشان می دهد. به عنوان یک قاعده، این مربی نیست که هدف را تعیین می کند، بلکه مشتری یا مسافر است. یک کالسکه سوار محلی می تواند مسافران خود را با خیال راحت از A به B برساند و زمانی که مقصد جسورانه است، پیشنهادات الهام بخش ارائه دهد. پس او یک «همنشین» به بهترین معنای کلمه است.
سفر همراه با یک مربی می تواند کوتاه باشد و فقط در چند ساعت و چند جلسه طول بکشد ، پس از آن مشتری مطمئن است که می تواند و می خواهد به تنهایی سفر را ادامه دهد. در موارد دیگر، فرآیند کوچینگ می تواند برای مدت زمان طولانی تر و حتی سال ها ادامه یابد. مربی پس از آن تبدیل به یک همراه دائمی می شود که همیشه می تواند به مشتری خود کمک کند و از او در بخش های سخت و صخره ای حمایت کند.
چه نوع مربی هایی وجود دارد؟
در این مقاله می خواهیم چندین جنبه از مربیگری را روشن کنیم. از یک طرف ما کوچ و کوچینگ را به عنوان یک زمینه حرفه ای داریم، به عنوان پشتیبان فرآیند حرفه ای برای موضوعات و مناسبت های مختلف که به آن نگاه می کنیم. و از طرف دیگر کوچینگ و اصطلاح کوچ را مثلاً به عنوان یک ترند در تلویزیون مییابیم . مربی آواز ، مربی بازی و بسیاری از انواع دیگر مربیان وجود دارد. شما این احساس را دارید که همه می توانند و ممکن است خود را مربی بنامند. باید بین این دو جنبه تمایز قائل شد : آیا میتوانید خود را اینگونه بنامید یا میتوانید در یک زمینه حرفهای ادغام شوید.می توان. و سپس این اصطلاح را در ورزش پیدا می کنیم، به عنوان مربی برای یک تیم فوتبال، تیم دیگری و همچنین در ورزش های انفرادی. البته، این تمایز نیز وجود دارد، به موجب آن، ما در اینجا از پشتیبانی فرآیند حرفه ای خود به عنوان یک مربی می گوییم که این کوچینگ بیشتر نوعی آموزش است . اصطلاح صحیح تر در اینجا “مربی” خواهد بود .
تفاوت بین مربیگری و آموزش چیست؟
دقیقاً تفاوت بین مربیگری و آموزش چیست؟ بزرگترین تفاوت در صلاحیت مرتبط با محتوا است : یک مربی تخصص و دانش ویژه ای را در زمینه خاصی کسب کرده و این تخصص را در قالب آموزش به فرد یا گروهی از افراد دیگر منتقل می کند. به عبارت دیگر، محتوای دانش توسط یک متخصص منتقل می شود. از طرف دیگر یک کوچ در تغییرات و فرآیندهای مرتبط با آن متخصص است. با کوچینگ حرفه ای به معنای پشتیبانی فرآیند، پشتیبانی بدون تعصب و بدون تمرکز بر انتقال صریح دانش ارائه می شود.
این اصل صادق است که مشتری برای راه حلی که برای او مناسب است متخصص است . مربی که او را همراهی می کند به مشتری خود کمک می کند تا این راه حل را پیدا کند و به آن دست یابد . لازم نیست مربی در زمینه ای که مشتری در آن فعالیت می کند متخصص باشد. به نوعی، مربی از بالا به تصویر بزرگ نگاه می کند و با مهارت های مربیگری خود می تواند بسیار انعطاف پذیر با موقعیت ها و صورت فلکی بسیار متفاوت برخورد کند.رسیدگی. از این نظر کوچینگ و آموزش دو مقوله کاملا متفاوت هستند که به راحتی قابل تشخیص هستند و هر دو در بازار حضور دارند. در آکادمی مربیگری برلین، ما آموزش مربیگری سیستمی و همچنین آموزش تبدیل شدن به یک مربی سیستمی را ارائه می دهیم. دوره های آموزشی به پروفایل های شغلی “مربی” و “مربی” منتهی می شود و نباید اشتباه شود.
کوچینگ به عنوان پشتیبان فرآیند
در زمینه پشتیبانی فرآیند، چندین زیرگروه و رویکرد کوچینگ در 15 سال گذشته توسعه یافته است ، مانند کوچینگ کسب و کار، مربیگری شخصی، کوچینگ یکپارچه، کوچینگ یکپارچه، مربیگری مدیریت، کوچینگ اجرایی، کوچینگ زندگی و بسیاری موارد دیگر. بسیاری از این مدل ها از ایالات متحده آمریکا یا بریتانیا و برخی نیز از آلمان می آیند.
به عنوان یک مربی، می توانید بسته به علاقه خود به این موضوعات نگاه دقیق تری بیندازید . این مفید است که بدانیم در مورد چیست و چه شباهتی دارد. خواهید دید که این همیشه نوعی پشتیبانی از فرآیند است . معنی آن چیست؟ نقطه شروع همیشه دلیل خاصی است که مشتری از مربی بازدید می کند. هدف راه حل است – و مربی روندی را که منجر به این راه حل می شود همراهی می کند. او مشتری خود را از A به B می آورد، درست مانند کالسکه سوار مسافرانش. از این نظر کوچینگ یک فرآیند راه حل محور است، جایی که افراد برای رسیدن از A به B و رسیدن به اهداف خود همراه می شوند. فرآیندی که در آن شایستگیها توسعه مییابند، نقاط قوت تجربه میشوند، جایی که راهحلها پدیدار میشوند، جایی که لحظات آها به وجود میآیند.
تفاوت بین کوچینگ و مشاوره چیست؟
کوچینگ باید از مشاوره یا مشاوره متمایز شود . در کوچینگ اصلا توصیه محتوایی وجود ندارد. این بدان معناست که اگر شخصی با موضوع یا مشکل خاصی بیاید و راه حلی برای آن بخواهد، مربی عملاً نمی تواند از نظر محتوا به او کمک کند . با این حال , می تواند به فرد کمک کند تا راه حل مناسبی برای خود پیدا کند و بتواند راه خود را در آنجا پیدا کند . مربی صرفا این روند را همراهی می کند. از این منظر، تقسیم بندی مشخصی از وظایف بین کوچ و مشتری در کوچینگ وجود دارد: مشتری در محتوا ، راه حل مشکل خود متخصص است.خواب های پنهان در درون خودش . از سوی دیگر، مربی کسی است که از فرآیند ، یعنی روشی که می توان راه حل را آشکار کرد و به آن دست یافت، آگاهی دارد. او از مشتریان خود در تصمیم گیری صحیح بر اساس تخصص و در پیش گرفتن راه ها و گام های صحیح برای راه حل حمایت می کند.
به طور کلی دلایل ممکن برای مربیگری چیست؟
همانطور که قبلاً از عناوین روش ها و انواع مختلف مربیگری دیدیم، مناسبت های بسیار متنوعی نیز برای مربیگری وجود دارد. اساساً، شما می توانید قبل از هر چیز بین کوچینگ برای موضوعات و مناسبت های شخصی و کوچینگ در زمینه کسب و کار ، یعنی در یک زمینه کارآفرینی، یک زمینه تجاری-سازمانی تمایز قائل شوید. در آموزش خود نیز بین کوچینگ شخصی و کوچینگ تجاری تمایز قائل می شویم. با این حال، این بدان معنا نیست که روش شناسی در اینجا کاملاً متفاوت خواهد بود، برعکس. به سادگی به این معنی است که مناسبت های مربیگری مشتریان و موضوعات آنها متفاوت است.
مربیگری کسب و کار در مقابل مربیگری شخصی
در آموزش و همچنین در کار عملی به عنوان یک مربی، تصمیم به تخصص در نهایت صرفاً یک تصمیم فردی مربی مربوطه است : یک مربی با مسائل شخصی بیشتر احساس می کند که در خانه است و دیگری بیشتر در خانه با مسائل تجاری. هیچ راهی وجود ندارد که بتوانید بگویید یکی یا دیگری در کل بهتر است و بنابراین ترجیح داده می شود – این در واقع فقط یک موضوع ترجیح شخصی است. در زمینه تحلیل بازار، وضعیت بازار در مکان مربوطه ممکن است گهگاه نقشی در تصمیم گیری داشته باشد، اما هرگز نباید عامل تعیین کننده باشد.
موضوعات و مناسبت های مربیگری شخصی
یک مربی شخصی سیستمی با چه چیزی سر و کار دارد؟ مناسبتهای شخصی میتوانند بسیار متنوع باشند و معمولاً شامل چالشهای شخصی در یک زمینه خصوصی، شاید مربوط به خانواده یا رشد شخصی باشند . اینها می تواند به عنوان مثال، درگیری در حوزه خصوصی، مسائل مربوط به روابط، نارضایتی از وضعیت زندگی خود یا احساس تجربه یک انسداد یا گیر افتادن در یک موضوع خاص باشد.
موضوعاتی مانند تعادل بین کار و زندگی، غرق بودن یا پیشرفت شغلی اغلب نقش دارند، همچنین ناامنی، ابهام، مشکلات تصمیم گیری یا حتی علائم فیزیکی.
موضوعات احتمالی دیگر می توانند به عنوان مثال:
- نمی تواند به اهداف برسد
- نگرانی های مالی
- تغییر شغل
- برخورد با الگوهای خود
- یافتن معنا/هدف
- دوستیابی
- درگیری در خانواده یا دوستان
- مقابله با از دست دادن یا بیماری
- برخورد با محدودیت ها
- تغییر زندگی و دگرگونی شخصی
پشتیبانی را می توان در کوچینگ شخصی یافت تا مشتریان بتوانند به راه حل فردی و هدف خود برسند.
موضوعات و مناسبت های مربیگری کسب و کار
از سوی دیگر، در زمینه کسب و کار، به مسائل کارآفرینی پرداخته می شود، به عنوان مثال در کوچینگ اجرایی برای مدیران. روش مورد استفاده در کوچینگ کسب و کار تفاوت چندانی با کوچینگ شخصی ندارد، اما محتوا معمولاً بسیار متفاوت است. این در درجه اول در مورد موضوعاتی در محیط حرفه ای است، مانند رهبری، مدیریت تعارض، مذاکرات، توسعه سازمانی و مدیریت تغییر.
مربیگری مدیریت به ویژه نقش اصلی را ایفا می کند. هدف در اینجا کمک به مدیران برای اتخاذ دیدگاه های مختلف، همراهی آنها در فرآیندها، بهبود یا ایجاد مهارت ها و نگرش آنها است. موضوعات عمیق تر می تواند به عنوان مثال، درگیری با کارمندان یا سایر مدیران اجرایی یا سرپرستان باشد، جایی که مربی از حل تعارض حمایت می کند. اهداف نیز در مربیگری کسب و کار بسیار مهم هستند. به عنوان مثال، موضوع شغل اغلب از اهمیت بالایی برخوردار است.
وظایف معمول در مربیگری کسب و کار، به عنوان مثال، مربیگری مدیریت برای سطح مدیریت یا مربیگری اجرایی یا رهبری است. برای این موارد خاص، ابزارهای خاصی وجود دارد که می تواند به حمایت از مشتریان کمک کند.
همچنین میتوان یک مربی کسبوکار را مأمور کرد که به یک شرکت برود و کارکنان را برای رسیدن به اهدافشان راهنمایی کند. این شکل از کوچینگ می تواند به خصوص جالب باشد زیرا ممکن است علایق یا مشتریان متفاوتی وجود داشته باشد . همین امر در مورد مربیگری تیم نیز صدق می کند، جایی که اقدامات توسعه تیم انجام می شود. این نوع مربیگری کسب و کار اغلب در توسعه سازمانی اتفاق می افتد. از آنجایی که اغلب اهداف و ایده های افراد در اینجا نیز متفاوت است، مهارت ها و روش های بسیار خاصی از مربی مورد نیاز است.
در عین حال، گاهی اوقات مرزها محو می شوند و همچنین می توانند با حوزه خصوصی همپوشانی داشته باشند ، به عنوان مثال در مورد قلدری و مسائل مشابه. در مسیر توسعه موبایل و فناوری جامعه ما (کلمات کلیدی: دیجیتالی شدن، کار با موبایل، در دسترس بودن ثابت و غیره)، تقسیمات بین حوزه های خصوصی و حرفه ای در حال از بین رفتن و محو شدن است – و ما نیز این را تا حدی احساس می کنیم. مربیگری آخرین اما نه کماهمیت، در زمینه کسبوکار، ما همیشه با افرادی سروکار داریم، با شخصیتهایی که با یکدیگر مرتبط هستند و در تعامل هستند. مربی کسب و کار با همین نگرش باز و قدردانانه با این افراد ملاقات می کندمانند مربی شخصی برای مشتریانی که با یک موضوع خصوصی به او مراجعه می کنند، و او به طور کلی بر اساس روش های بسیار مشابه کار می کند – تفاوت در درجه اول در دلیل کوچینگ است.
کوچینگ در مقابل درمان
در مورد مسائل شخصی باید توجه داشت که مراجعین با تشخیص پاتولوژیک مانند درمان به جلسه کوچینگ مراجعه نکنند . وقتی مربیگری در اوایل دهه 2000 شروع شد، بسیاری از مردم نمی دانستند با آن چه کنند. اغلب با یک درمان اشتباه گرفته می شد و فرض بر این بود که حتی بیمه درمانی نیز هزینه ها را پوشش می دهد. با این حال، کوچینگ ادعا می کند که یک سرویس حرفه ای است که برای مشتری نتیجه گرا است. با این حال، برای درمان موارد درمانی یا همراهی با یک روند بهبودی در نظر گرفته نشده است. این برای درمانگران و روانشناسان ادامه داردرزرو شده است.
افرادی که به اصطلاح ایمپرینت دارند و هیچ علت آسیب شناسی ندارند نیز به کوچینگ مراجعه می کنند. در اینجا هیچ تشخیصی انتظار نمی رود، اما به سادگی به دنبال توسعه بیشتر است . یا انسدادهایی وجود دارد که کسی دوست دارد آنها را حل کند. حتی اگر این مربوط به بخشهای شخصی باشد، هیچ شباهتی با درمان ندارد. به این معنی که اگر درمان می خواهید، به درمان می روید و اگر کوچینگ می خواهید، به سراغ مربی می روید.
مربیگری – فقط یک روند؟
می توان مشاهده کرد که در سه تا چهار سال اخیر تقاضای فزاینده ای برای کوچینگ از سوی شرکت ها، یعنی در تجارت، وجود داشته است. در سال 2018، رشد درخواستها از کسب و کار به مربیان در آلمان بیش از 30 درصد در مقایسه با سال قبل بود – یک افزایش بسیار قابل توجه. البته، این لزوماً به این واقعیت مربوط نمی شود که مربیان یاد گرفته اند خود را به خوبی بازاریابی کنند، بلکه مهمتر از همه به این واقعیت است که کارآفرینان و مدیران توانسته اند تأثیری را که کوچینگ می تواند داشته باشد تعیین کنند . در حال حاضر نیز مطالعات اولیه در مورد چگونگی تأثیر مثبت کار مربیان بر توسعه شرکت ها انجام شده استدارد. به همین دلیل است که روندی که در اینجا مشاهده می شود تاکنون شکست ناپذیر بوده است.
دو تحول دیگر نیز وجود دارد که به یکدیگر مرتبط هستند: تغییر جمعیتی و پیشرفت اجتماعی. شرکت ها به طور فزاینده ای کمبود شدید کارگران ماهر را تجربه می کنند و به طور فزاینده ای به برندسازی کارفرما و در نظر گرفتن منافع کارکنان متکی هستند . در عین حال، کارگران و کارمندان در موقعیت خود احساس تقویت می کنند، اعتماد به نفس بیشتری به نظر می رسند و همچنین متفاوت از 20 سال پیش فکر می کنند. اولویت های جدیدی وجود دارد ، تغییر ارزش ها در حال وقوع است و فشار فزاینده ای بر شرکت ها وارد می کند. به ویژه افراد جوان دیگر فقط خواهان شغلی نیستند که برای کسب درآمد باشد، بلکه به دنبال کار معنادار هستند و همچنین می خواهند ارزش های خود را تحقق بخشند .
در اینجا کوچینگ بیشتر و بیشتر مرتبط می شود، به ویژه مربیگری تیمی یا سازمانی . شرکت ها اغلب نمی توانند به تنهایی با این تغییرات کنار بیایند، بنابراین کمک خارجی و دید بیرونی از سازمان مورد نیاز است. در اینجا مربی (کسب و کار) می تواند به عنوان یک متخصص برای پشتیبانی از فرآیند در طول تحول و توسعه بیشتر پشتیبانی حرفه ای ارائه دهد.
همچنین در مورد کوچینگ شخصی است که افراد بیشتر و بیشتری متوجه می شوند که چقدر می تواند موثر باشد. گاهی اوقات از مربیان و مراجعان محیط اطرافشان این سوال پرسیده می شود: “چرا به مشاوره یا درمان نمی روید؟” به سادگی: زیرا پایداری کوچینگ اغلب بیشتر از روش های دیگر است – دقیقاً به این دلیل که در اینجا یک پشتیبانی فرآیند انجام می شود و بدون توصیه مرتبط با محتوا در کوچینگ، ارجاع به تجربه با خود ایجاد می شود . سپس این تجربه را می توان با خود به زندگی بعدی خود برد و تأثیری ماندگار دارد زیرا خودتان آن را تجربه کرده و روی آن کار می کنیدتبدیل شد. به همین دلیل است که می گوید: “این مربی نیست که کار می کند، بلکه مشتری است” . از نظر محتوا، این درست است تا جایی که مشتری در واقع باید بیشتر کار را انجام دهد و مربی “فقط” این فرآیند کار را همراهی می کند. با این حال، مربی البته با ایجاد انگیزه و انگیزه ، این فرآیندها را در وهله اول امکان پذیر می کند و سپس به صورت حرفه ای آنها را همراهی می کند، به همین ترتیب کار می کند. از این نظر، کوچینگ البته یک کار و یک خدمت حرفه ای است – که باید برای همه کسانی که ممکن است به مربی شدن فکر می کنند روشن باشد.
کوچینگ در مقابل کوچینگ زندگی
تفاوت بین کوچینگ و کوچینگ زندگی چیست؟ این سوال عمدتاً در مورد مربیگری در زمینه شخصی است . ما فقط می توانیم در اینجا تکرار کنیم: مربیگری توصیه نیست . توصیه زندگی هم نیست یک مربی زندگی معمولاً مهارتهای روانشناختی خاصی دارد که او را قادر میسازد تشخیص دهد و به آنچه که فرد نیاز دارد نگاه کند. همانطور که از عنوان آن پیداست، یک مربی زندگی به مشتریان توصیه می کند که چگونه زندگی خود را به خوبی اداره کنند. در مربیگری اصلاً اینطور نیست. یک مربی لزوماً نباید روانشناسی خوانده باشد و به مربیان توصیه نمی کند که در زندگی چه کاری باید انجام دهند یا نباید انجام دهند. بنابراین مربیان مشاورانی نیستند که مشاوره می دهند، بلکه آنها یک فرآیند را همراهی می کنند .
روش های مربیگری
چه روش هایی در کوچینگ استفاده می شود؟ روش های کوچینگ بسیار متنوع و بین رشته ای هستند، بنابراین نمی توان به این سوال به طور کلی پاسخ داد. البته، هر مربی نیز روشها و ترجیحات کاری خاص خود را دارد . به طور کلی میتوان گفت که بسیاری از روشهای مورد استفاده از آمریکا میآیند و اغلب دارای زمینههای درمانی هستند. این امر، برای مثال، در مورد رویکردهایی از درمان کوتاه مدت راه حل محور یا درمان کوتاه مدت راه حل محور طبق گفته استیو دی شازر و اینسو کیم برگ ، به رویکردهای مشتری محور آلفرد آدلر و همچنین خانواده اعمال می شود. -رویکردهای درمانی ویرجینیا ساتیریا گشتالت درمانی فریتز پرلز .
برخی از تکنیک های پرسشگری، مانند “سوال معجزه” ، اکنون بخشی جدایی ناپذیر از مربیگری هستند. علاوه بر این، مدل هایی از رویکردهای سیستمی مانند تکنیک های پرسشگری سیستمی وجود دارد. گاهی اوقات به اصطلاح مداخلات از این امر ناشی می شود. مداخلات را می توان به عنوان فرآیندهایی تصور کرد که در آن مراجع به منظور به دست آوردن بینش های جدید از طریق تغییر ادراکات و دیدگاه ها و توانایی برای توسعه مهارت های خود، آموزش داده می شوند. هنگام گذراندن مراحل از پیش تعیین شده، به اصطلاح «فرمتها» ، اغلب لحظات آها را تجربه میکنند و در نتیجه بلوکهای خود یا موضوع مربوطه را حل میکنند.
بنابراین روش های مربیگری در برخی موارد بسیار متنوع است . کوچینگ خوب را باید به عنوان یک کاردستی درک کرد، به همین دلیل است که مربیان دوست دارند وقتی صحبت از روشهای مورد استفاده میشود، از ابزارهای تجارت یا مورد ابزار یا روش خود صحبت کنند . این جعبه ابزار باید همیشه با تمام مربیان حرفه ای به خوبی مجهز شود تا مجموعه زیادی از ابزارها در کوچینگ موجود باشد. در یک آموزش کوچینگ خوب، مستدل و با کیفیت، تعداد زیادی ابزار به دست می آورید. و البته، به عنوان یک مربی تمرین کننده، باید به طور مرتب خود را برای یادگیری ابزارهای جدید آموزش دهیدبرای شناختن و احتمالاً اضافه کردن به جعبه ابزار خود – گاهی اوقات آنها برای یک کار مناسب تر از ابزارهایی هستند که قبلاً امتحان کرده اید. اغلب به مربیان گفته می شود: “اگر چیزی جواب نداد، چیز دیگری را امتحان کنید.” این عبارت در مورد مربیان در فرآیند کوچینگ نیز صدق می کند.
رویه کوچینگ یا فرآیند کوچینگ
کوچینگ فقط یک مکالمه نیست که در آن کمی صحبت کنید، چند سوال بپرسید و امیدوار باشید که چیز خوبی از آن حاصل شود. در عوض، کوچینگ یک فرآیند کامل را در بر می گیرد که بسیار پیچیده و به خوبی فکر شده است و بر اساس تجربیات زیادی از مربیان قبلی است. در این راستا این روند بسیار کار شد و از اشتباهات در ابتدای مربیگری درس گرفت. مشتریان اغلب حتی متوجه نمی شوند که چنین فرآیندی واقعا چقدر پیچیده استو او نیازی به نگرانی در مورد آن ندارد. نظارت بر این روند وظیفه مربی است. این فرآیندی است که تضمین می کند که نتیجه چنین مربیگری همان چیزی است که مشتریان می خواهند. این باعث میشود که نتیجه برای شما قابل اندازهگیریتر و واضحتر باشد ، زیرا مشتری دقیقاً میداند که کوچینگ در نهایت به چه چیزی منجر میشود. این امر او را قادر می سازد تا ارزیابی مبتنی بر واقعیت از میزان دستیابی به نتیجه مطلوب انجام دهد. از طریق یک توالی دقیق از مراحل، فرآیند کوچینگ همچنین به این واقعیت کمک می کند که مربیگری در وهله اول حرفه ای شود. این شفافیت، اثربخشی و تمرکز بر نتایج استبه این واقعیت منجر شده است که اکنون حرفه مربیگری نیز به طور کلی شناخته شده است.
انجمن های مربیگری – یک مرور کلی
حرفه ای شدن مربیان همچنین به این معنی است که انجمن های مربیگری مختلفی ظهور کرده اند که خود را به عنوان انجمن های حرفه ای می بینند. تنها در آلمان، بیش از 20 انجمن مربیگری فعال هستند و پیگیری در اینجا چندان آسان نیست، چه رسد به پیدا کردن انجمن “درست” برای خود.
برخی از مهم ترین انجمن ها در منطقه DACH، به عنوان مثال:
- DBVC (انجمن فدرال مربیگری آلمان)
- DVCT (انجمن آلمانی آموزش مربیگری)
- ECA (انجمن مربیگری اروپا)
- QSA (انجمن فدرال برای کیفیت در کار سیستمی)
پیدا کردن انجمن مناسب برای شما، از یک طرف، یک مسئله ترجیحات شخصی است ، و از طرف دیگر، به عنوان یک مربی، شما باید معیارهای خاصی را داشته باشید تا در انجمن های خاص پذیرفته شوید . این فهرست معیارها از انجمنی به انجمن دیگر متفاوت است و همچنین برای ارائه دهندگان آموزش اعمال می شود. این تضمین می کند که دوره های آموزشی مربیگری معتبر و تایید شده توسط انجمن مربوطه دارای استانداردهای با کیفیت بالا هستند. این امر به ویژه برای مشتریان مهم است، بنابراین آنها می توانند بررسی کنند که آیا فردی استانداردهای خاصی را رعایت می کند و مهارت های حرفه ای مناسبی دارد یا خیر.
یک مربی مناسب پیدا کنید
برای یافتن یک مربی مناسب، تحقیق گسترده در نت ایده خوبی است. شما باید مطمئن شوید که مربی واجد شرایط مناسب است و احتمالاً عضو یک انجمن مربیگری نیز می باشد. شما باید همیشه اهداف خود را در ذهن داشته باشید و ببینید که آیا مربی برای آنها مناسب است یا حتی در آنها تخصص دارد.
هنگامی که در مورد یک مربی تصمیم گرفتید، یک مشاوره اولیه غیر الزام آور و رایگان می تواند انجام شود. در اینجا می توانید نه تنها خود را در مورد شایستگی مربی متقاعد کنید ، بلکه با نگرش نیز آشنا شوید .
بدون نظر