کوچینگ چیست؟
حقیقت این است که بارها از من می پرسند “کوچینگ چیست و چه کمکی به من می کند؟” و منطقی است! از آنجایی که تعریف دقیق کوچینگ دشوار است، زیرا چندین رویکرد مرتبط را ترکیب می کند.
اما قبل از اینکه شروع به ارائه – تا حد امکان واضح – تعریف کنیم، مهم است که این ایده را داشته باشیم که کوچینگ چندین رشته را ترکیب می کند، مانند:
- روانشناسی مثبت
- مشاوره
- توسعه شخصی
و همچنین ورزش و مدیریت منابع انسانی. چگونه همه اینها با هم جمع می شوند؟ و با این حال ممکن است! پس بیایید با جزئیات آنها را ببینیم…
تاریخی
به عنوان یک فلسفه، کوچینگ از یونان باستان و به طور خاص، از “روش سقراطی” معروف (زامایی – دیالکتیک) شروع می شود.

در سالهای اخیر، ابتدا در حدود دهه 50 در انگلستان و سپس در ایالات متحده آمریکا و عمدتاً در بخش تجارت ظاهر شد. تا دهه 1990، کوچینگ منحصراً در مورد محیط شرکت بود.
در سال 1992، بدن مربی اروپا، شورای کوچینگ و کوچینگ اروپا (EMCC) تاسیس شد . فدراسیون بین المللی کوچینگ (ICF) در سال 1995 در ایالات متحده آمریکا تأسیس شد. از سال 2000 به بعد در سایر کشورهای جهان مانند کانادا، استرالیا و ژاپن شروع و ظاهر می شود.
کوچینگ ریشه در ورزش دارد. تیموتی گالوی ، نویسنده اولین کتاب کوچینگ (” بازی درونی تنیس “). او معتقد بود که چیزی در مورد تنیسور بزرگ و روانشناسی وجود دارد که می تواند در زمینه های دیگر به کار رود.
در این رابطه، سر جان ویتمور موافق بود که دشمن درونی در سر ما قویترین دشمنی است که در بین هر دشمن خارجی داریم.
و اگر به آن فکر کنید، همه ما یک گفتگوی درونی داریم که در موارد دیگر به ما انگیزه می دهد و در موارد دیگر مانع ما می شود و کار را دشوار می کند.
تعاریف کوچینگ
به گفته A. Grant، در تلاش خود برای نزدیک شدن به تعریف کوچینگ، استدلال می کند که کوچینگ یک فرآیند مشارکتی و سیستماتیک است که بر راه حل تمرکز می کند و نتیجه گرا است.
در این فرآیند مربی تشویق می کند:
- بهبود مهارت های شخصی
- کارایی
- یادگیری خودمختار
- رشد شخصی فرد (کوچی)
از سوی دیگر، A. Dunbar (2009) تلاش کرد تا تعریف کوچینگ را به تصویر بکشد. وی بیان می کند: کوچینگ جاده و وسیله نقلیه ای است که حال را با آینده مطلوب پیوند می دهد. با کوچینگ، افراد از نقطه A به نقطه B می روند و موانع و تداخل را از بین می برند.
و با این حال، این اتفاق می افتد! در ویدیوی زیر می توانید ببینید که این روند چیست و جلسات کوچینگ چگونه کار می کند.
تعاریف نهادهای بین المللی برای کوچینگ چیست؟
حتی نهادهای بین المللی هم سعی کردند به رویکرد خودشان و تعریف کوچینگ اشاره کنند. بر اساس EMCC ، کوچینگ یک فرآیند خلاقانه است که به دنبال حمایت از افراد درگیر به منظور توسعه و دستیابی به اهداف مورد نظر است. میتواند هم بر افراد و هم بر گروهها تمرکز کند و با مسائل توسعه حرفهای و شخصی سر و کار دارد و شناسایی راههای جایگزین برای مدیریت دعوتهای حرفهای و شخصی را تسهیل میکند.»
ICF بیان میکند که کوچینگ مشارکت با مشتری در فرآیندی خلاقانه است که تفکر را برمیانگیزد و او را تشویق میکند تا پویایی شخصی و حرفهای خود را به حداکثر برساند.
و بنابراین چیزی که اغلب در مورد کوچینگ تعجب می کنم این است که “آیا این هنر است یا علم؟” با نگاه کردن به همه این تعاریف در یک مکان مشترک، آنها به پایان می رسند (و من به پایان می رسم!) و این همان قصد مشترک برای تغییر و تکامل انسان است.
شاید در نهایت، رویکرد کرلی مارتین (2002) برای تعریف کوچینگ به عنوان “هنر تغییر” در نهایت همان چیزی باشد که برای من مناسب است!

اهداف کوچینگ
از طریق کوچینگ، فرد می تواند در زمینه های مختلف مشارکت کند. به طور مشخص، می تواند با موارد زیر نیز مقابله کند:
- برای کشف پتانسیل شخصی و نقاط قوت شخصیتش
- تا ارزش ها و اعتقادات او را روشن کند
- تا خودآگاهی او را افزایش دهد
- برای تعیین اولویت های خود و آنچه برای او مهم است
- تا راه ها و روش های خود را برای مقابله با چالش های شخصی خود بیابد
- یافتن راه هایی برای کشف یا ایجاد فرصت ها و راه حل هایی برای مسائلی که به او مربوط می شود
- برای تعیین اهداف خوب تدوین شده
- در موقعیت های مختلف انعطاف پذیر و انعطاف پذیر باشد
- برای برنامه ریزی اقدامات مثبت و برنامه عمل در جهت هدف خود
بنابراین هدف کوچینگ اساساً باز کردن نقاط قوت درونی هر فرد است تا بتواند عملکرد خود را به حداکثر برساند.
بنابراین بهترین راه برای این کار این است که کوچ به جای آموزش به شخص (کوچی) کمک کند تا خودش یاد بگیرد.
کوچینگ به فرد کمک می کند تا با تعریف واضح چشم انداز خود، توسعه قدرت ها و مهارت های درونی خود با هدف نهایی تجربه شادی، به طور کل نگر توسعه یابد!
و در نهایت چه کسی نمی خواهد شاد باشد؟
آیا کوچینگ همان مشاوره است؟
حقیقت این است که به نظر می رسد سردرگمی زیادی در مورد تفاوت بین رویکرد کوچینگ و مشاوره وجود دارد. و همچنین اینکه آیا یک مربی به همان شیوه ای رفتار می کند که یک مشاور با افرادی که با آنها کار می کند رفتار می کند. به همین دلیل در این بخش، آنها را “محلول” می کنیم.
مشاور در مقابل مربی
مشاور کسی است که به نیازهای مشتری خود گوش می دهد و برای انجام کارها اقدام می کند. از سوی دیگر، یک کوچ در رویکرد خود مشتری محورتر است. هدف توانمندسازی مشتری برای شناخت نقاط قوت و مشتری برای تصمیم گیری خود است.
کوچینگ به مشتری توصیه نمی کند و نمی گوید چه کاری انجام دهد.
بنابراین، اگر شنیدهاید که شخصی «کوچ» به شما میگوید چه کاری را بهتر انجام دهید، پس آنچه دریافت میکنید کوچینگ نیست!
تفاوت بین کوچینگ و مشاوره چیست؟
اما بیایید با جزئیات بیشتری به تفاوت های اصلی بین کوچینگ و مشاوره مشاوره نگاه کنیم

مشاوره
رویکرد مشاوره در مورد مسئولیت پذیری و تصمیم گیری است. به عنوان مثال، در یک زمینه حرفه ای، این افراد هستند که تصمیم می گیرند در مورد اینکه چه کاری بهتر است در مورد یک پروژه انجام شود.
مشاوران برای استفاده از دانش، مهارت و دانش خود در یک زمینه خاص برای ارائه راه حل و حل مشکلات دستمزد دریافت می کنند.
علاوه بر این، مشاوران به گونه ای کار می کنند که کار محور باشند. این بدان معناست که این همکاری می تواند کوتاه مدت یا بلند مدت باشد و آنها صرفاً روی نتیجه تمرکز می کنند.
مشاوران با تغییر رفتار یا طرز فکر سر و کار ندارند و به هیچ وجه افکار یا احساسات شما را در نظر نمی گیرند. ما می گوییم که این رویکرد کمی “تکنوکراتی” است.
کوچینگ
از سوی دیگر، کوچینگ بیشتر مشتری محور – انسان محور است و معمولاً در جلسات فردی انجام می شود. کوچ به طور بهینه از مربی در فرآیند مشارکتی و سیستماتیک برای مشکل مربی حمایت می کند.
به طور مشخص تر، مربی یک سری سوالات را بر اساس پروتکل های خاصی که توسط ارگان های ذیصلاح تعریف شده است، مطرح می کند که بر حل مشکل تمرکز دارد و نتیجه گرا است.
در این فرآیند مربی بهبود مهارت های شخصی، عملکرد، یادگیری مستقل و توسعه شخصی فرد را تشویق می کند (کوچی).
کوچ سوالات و پیشنهادات خود را به گونه ای از مربی می پرسد که ذهن و منابع داخلی مربی را “درگیر” و بسیج کند.
و این به این دلیل است که:
همه ما لوازم مورد نیاز خود را در درون خود داریم! به شرطی که آنها را به درستی فعال کنیم!
به این ترتیب، او توانایی خود را برای انتخاب در نهایت بهترین احساس برای او تقویت می کند. با ذهنیت، نگرش، خودشناسی درست و همچنین با ابزار-وظایف برای راهنمایی او انتخاب کند.

هدف اصلی کوچینگ چیست؟
هدف اصلی کوچینگ این است که فرد (کوچی) مسئولیت پذیری خود را توسعه و تقویت کند.
در یک هدف شخصی، مسئولیت تصمیم گیری در مورد کاری که باید انجام دهید برای شخص دیگری آسان است. وقتی نوبت به یک تغییر بلندمدت می شود، کار نخواهد کرد!
مردم معمولاً از قبل می دانند که چه کاری باید انجام دهند، اما اعتماد به نفس، انگیزه، منابع، پشتیبانی یا اعتماد به نفسی ندارند که واقعاً آن را به تنهایی انجام دهند. اینجا یک مربی معتبر می آید!
در نتیجه…
هم کوچینگ و هم مشاوره دو سرویسی هستند که تفاوت های چشمگیری با هم دارند. کوچینگ معمولاً شخصی را هدف قرار می دهد که می خواهد نسخه بهتری از خود شود. مشاوره به شرکت ها دانشی را که در حال حاضر فاقد آن هستند ارائه می دهد.
امیدوارم به شما کمک کرده باشم که “روشن کردن” تفاوت های بین کوچینگ و مشاوره چیست، تا بتوانید تصمیم بگیرید که کدام یک به بهترین وجه نیازهای شما را برآورده می کند.
و اگر در این لحظه به این فکر می کنید که «در رشته تغذیه چه چیزی را انتخاب کنیم» با ما همراه باشید تا مقاله ای در مورد کوچینگ در زمینه رژیم غذایی در ادامه مطلب بیاید!
بدون نظر