چرا باید سوالات بزرگ را از خود بپرسید؟
برخی از خوانندگان من ممکن است به اندازه کافی بزرگ باشند که مناظره های معاونان رئیس جمهور منتهی به انتخابات ریاست جمهوری 1992 را به خاطر بسپارند. سناتور ال گور، معاون رئیس جمهور دن کویل و فرمانده جیمز استوکدیل که هشت سال را در طول جنگ ویتنام در اسارت گذرانده بودند، شرکت کردند. او پس از مناظره برای سخنان آغازین خود که شروع شد، «من کیستم؟» مورد سوء تفاهم قرار گرفت و مورد تمسخر قرار گرفت. چرا من اینجا هستم؟” از آنجایی که او به دلیل ماهیت نامزدی راس پروت، زمان لازم برای آماده شدن برای مناظره را نداشت، مردم تصور می کردند که او به عدم آمادگی خود اشاره می کند.
اما آیا او بود؟ اینها شاید دو سؤال اساسی زندگی هستند و اگر کسی حق ارائه آنها را در صحنه ملی به دست آورده بود، کسی بود که سختی هایی را که داشت پشت سر گذاشت. و اگر کسی باشد که پاسخهای او به چنین پرسشهای اساسی فلسفی جالب باشد، آن کسی است که برای منتخب ملی نامزد میشود. آیا فکر می کنید رهبران سیاسی ما این سوالات بزرگ را از خود می پرسند؟ از خودت میپرسی؟
پرسیدن سوالات بزرگ زندگی از خود به ما کمک می کند تا پایه و اساس دستیابی به اهداف را بسازیم.
اگرچه “سوالات بزرگ” از فردی به فرد دیگر و هر از چند گاهی در طول زندگی متفاوت است، در اینجا برخی از رایج ترین آنها و اینکه چرا درست است آنها را از خود بپرسید – هم در سطح شخصی و هم در سطح حرفه ای – آورده شده است.
“آیا من در زندگی مردم تفاوتی ایجاد کرده ام؟”
این سوال در سطوح مختلف قابل طرح و تامل است. به عنوان مثال، اگر بچه دارید، مطمئناً با آوردن آنها به دنیا تغییری در زندگی آنها ایجاد کرده اید. تعداد کمی از ما میتوانیم ادعا کنیم که مانند جوناس سالک، که یکی از اولین واکسنهای موفقیتآمیز علیه فلج اطفال را ارائه کرد، به پیشرفتهایی در جهان دست یافتهایم. اما همه ما میتوانیم از خود بپرسیم: «آیا از کسی که قهوهام را پشت پنجره ماشین به من داد تشکر کردم؟» یا، “آیا به افرادی که دوستشان دارم گفته ام که آنها را دوست دارم؟”
“چه چیزی را به خودم اعتراف نمی کنم؟”
این یکی از سخت ترین سوالاتی است که باید از خود بپرسیم. چیزهای کمی غم انگیزتر از کسی است که از اعتراف واقعیت امتناع می ورزد. چرا اعتراف به این سخت است که وقتی میخوانیم نمیتوانیم آن نتهای بلند را بزنیم، یا اینکه بک هند دو دستی چگونه باید از این به بعد تنیس بازی کنیم؟
به چالش کشیدن خودپنداره ما آسان نیست، با این حال انسان ها دائماً تغییر می کنند. برخی از این تغییرات لزوما خوب نیستند، اما برخی دیگر خوب هستند. به طعم خاکی و رضایت بخش یک بطری شراب که به درستی کهنه شده است در مقابل گچی تلخ شرابی که فرصتی برای رسیدن به خود نداشته است فکر کنید. راه هایی وجود دارد که انسان ها نیز چنین هستند.
“آیا مهربانی می تواند جهان را تغییر دهد؟”
دالایی لاما گفت: “هدف اصلی ما در این زندگی کمک به دیگران است. و اگر نمی توانید به آنها کمک کنید، حداقل به آنها صدمه ندهید.” منطقی است، اما گاهی اوقات ممکن است احساس کنیم که مهربانی ارزش تلاش را ندارد. این که آیا مهربانی می تواند کل جهان را تغییر دهد، ممکن است سوال درستی نباشد. بلکه باید بپرسیم آیا مهربانی ما دنیای کسی را تغییر می دهد؟ شما مجبور نبودید آن لاک پشت کند را از بزرگراه بارانی نجات دهید، و جهان ادامه خواهد داد، چه این کار را انجام دهید یا نه. اما اگر این کار را انجام دهید، می توانید مطمئن باشید که مهربانی شما دنیا را برای آن حیوان تغییر داده است.
مهربانی ممکن است دنیا را برای همه تغییر ندهد، اما حداقل به طور موقت دنیا را برای شما و هر کسی که کمک می کنید بهتر می کند.
“ارزش های من چیست و آیا من به آنها صادق هستم؟”
مردم همیشه در مورد «ارزشها» صحبت میکنند، انگار که مانند جاذبه اجتنابناپذیر هستند، اما آیا واقعاً تا به حال برای تعریف ارزشهایتان وقت گذاشتهاید؟ نه آن چیزی که فکر می کنید باید باشند، بلکه برای چیزی که در واقع ارزش قائل هستید. قدرت فوق العاده ای در دانستن اینکه چه چیزی برای شما مهم است وجود دارد.
هنگامی که این کار را انجام دادید، بسیار نزدیکتر میشوید که بتوانید پاسخ دهید آیا واقعاً زندگیای دارید که با آن ارزشها هماهنگ است یا خیر. روشن کردن ارزشهایمان و تعهدمان به آنها وقتی میدانیم کوتاهی کردهایم میتواند ناراحتکننده باشد، اما انجام این کار اولین قدم در تنظیم مجدد زندگیمان با چیزی است که معتقدیم مهمترین است.
هنگامی که من با سازمان ها در زمینه توسعه فرهنگ برجسته کار می کنم، پرسیدن آن سوالات بزرگ بخشی از فرآیند است. از شما دعوت میکنم با من تماس بگیرید تا بتوانیم در مورد فرهنگ سازمانی و نحوه کمک به سازمانها با آن صحبت کنیم. اگر نه، حداقل امیدوارم که ارزش پرسیدن سؤالات بزرگ در زندگی را – چه در سطح شخصی و چه در سطح حرفه ای – از خود بدانید.
بدون نظر