چگونه تغییرات آب و هوا و آسیب های زیست محیطی به سیاره ما آسیب می رساند

هر جا که به اطراف خود نگاه می کنیم، تأثیرات سبک زندگی ناپایدار خود را می بینیم. چه آتش‌سوزی‌های بوته‌های استرالیا، آتش‌سوزی جنگل‌های آمازون، یا طوفان‌های غیرفصلی و طوفان‌ها، تأثیرات تغییرات آب‌وهوایی و شیوه‌های تجاری و شیوه‌های زندگی غیردوستانه با محیط زیست بر سیاره ما تأثیر می‌گذارد.

در واقع، حتی شیوع اخیر کرونا نشان می‌دهد که دفاع ما در برابر تأثیرات مدل‌های تجاری ناپایدار و مصرف‌گرای چقدر شکننده است.

جای تعجب نیست که در غرب، جنبشی به نام شورش انقراض وجود دارد که خواستار اقدام فوری در مورد تغییرات آب و هوا و مسائل زیست محیطی است تا اطمینان حاصل شود که نسل های آینده دنیایی قابل زندگی دارند.

البته خیلی ها هم هستند که می گویند احتمالا خیلی دیر شده است و از این رو بهتر است از هر کاری که داریم و از هر کاری که انجام می دهیم لذت ببریم.

به نظر می رسد این به رئیس جمهور ترامپ فکر می کند که بسیاری از پادمان های زیست محیطی را که سلف او، باراک اوباما، برای رسیدگی به مسائل پایداری وضع کرده بود، پس زده است.

در واقع، این تفکری است که در بیشتر رهبران جهان که ذکر پایداری و تغییرات آب و هوایی را به سخره می گیرند، نفوذ می کند.

ذهنیت های ضد علم، انکار، و پل زدن بین دو اردوگاه

بنابراین، آیا این بدان معنی است که ما باید خود را به سرنوشت خود تسلیم کنیم و اجازه دهیم سیاره بسوزد؟ علاوه بر این، آیا شهروندان عادی در زمانی که رهبران غیرمسئولانه رفتار می کنند، آنقدر درمانده هستند که نمی توانند کاری انجام دهند؟

و، نقش تجارت در کل این بحث چیست که در آن با استراتژی‌های تجاری معمول خود به مسیر مخرب زیست‌محیطی خود ادامه می‌دهد؟

پاسخ به این سوالات بیشتر از نظر ذهنیت و طرز تفکر است نه هر چیزی.

به عنوان مثال، فعالان تغییر اقلیم به طور معمول با افراد متعصبی روبرو می شوند که تغییرات آب و هوایی را انکار می کنند و اصرار دارند که آب و هوا همیشه تغییر می کند و هیچ چیزی در مورد آن ساخته نشده است.

علاوه بر این، با صعود پوپولیست ها و ناسیونالیست ها در سراسر جهان، حمله به دانشمندان و علم به یک امر عادی تبدیل شده است و عقل ستیزان اطمینان می دهند که آنها با شعارهای دسیبل بالای خود، هرگونه صدای عقلانی را خاموش می کنند.

بنابراین، آنچه که این نشان می‌دهد این است که دیوار انکار بین دو طرف وجود دارد و از این رو، بر کسب‌وکارها و رهبران تجاری موظف است که رهبری را بر عهده بگیرند و شکاف را پر کنند.

نیاز کسب‌وکارها به برداشتن گام‌ها بسیار زیاد است، زیرا آنها تنها کسانی هستند که می‌توانند با گفتگو با هر دو طرف و گرد هم آوردن آنها، اقداماتی را انجام دهند.

کسب و کار به طور معمول انجام نمی دهد به عنوان ما به نقطه بدون بازگشت رسیده است

کسب‌وکار باید با قدرت‌های موجود در همه کشورها لابی کند و از آنها بخواهد که در مورد تغییرات آب و هوا و شیوه‌های سازگار با محیط زیست اقدام کنند. اگرچه این ممکن است در نگاه اول ایده آل گرایانه به نظر برسد، اما بسیار رویکردی عملی، عاقلانه و منطقی است.

این به این دلیل است که به نفع کسب‌وکار است که روی تغییرات آب‌وهوایی عمل کنند، زیرا نتایج آن می‌تواند به دلیل گرم شدن سیاره و زمین در حال سوختن تحت تأثیر قرار گیرد.

در واقع، خطرات نمی توانست بیشتر از این باشد زیرا برخی از کارشناسان پیش بینی می کنند که ما به نقطه اوج رسیده ایم و اکنون در نقطه ای بدون بازگشت از نظر تغییرات آب و هوایی و آسیب های زیست محیطی قرار داریم.

بنابراین، یا بقای انبوه است یا انقراض دسته جمعی و از این رو، از منظر صرفاً مادی و سود محور، به نفع کسب و کار است که در این مسائل پیشگام شود.

همانطور که قبلا ذکر شد، نیاز به تغییر ذهنیت وجود دارد و پارادایم قدیمی میلتون فریدمن، که اعلام می کرد که مسئولیت تجارت تجارت است، باید به نفع تفکر جدید کنار گذاشته شود. این تنها چیزی است که می تواند از انقراض نجات یابد.

تجارت جهانی قبل از اینکه خیلی دیر شود باید حرف بزند و عمل کند

با این حال، این یک واقعیت است که کسب و کارهای جهانی تا آنجا که به مسئولیت و تعهدشان برای مبارزه با تغییرات آب و هوا و آسیب های زیست محیطی مربوط می شود، به طرز بدنامی بی حال و دیرتر بوده اند.

در واقع، اگر بخواهیم سخنان و اعمال بسیاری از رهبران تجاری در گذشته نزدیک را دنبال کنیم، متوجه می‌شویم که اغلب آنها از دولت‌ها می‌خواهند تا قوانین و مقرراتی را که سازگار با محیط زیست هستند، کنار بگذارند. به عبارت دیگر، آنها هستند که در قبال این آسیب ها مسؤول هستند و جلوی اقدامات معنادار در این زمینه ها را می گیرند.

در عین حال، یک عنصر ریاکاری نیز در اینجا وجود دارد که آنها بزرگ صحبت می کنند اما در جهت مخالف عمل می کنند.

بنابراین، نیاز زمان این است که کسب‌وکارها Walk the Talk و کاری در مورد تغییرات آب و هوا و تخریب محیط‌زیست انجام دهند. باید از شست و شوی سبز یا چرخش پیرامون مسئولیت اجتماعی شرکت اجتناب شود و باید تلاشی واقعی برای پذیرش پایداری قبل از اینکه خیلی دیر شود وجود داشته باشد.

علاوه بر این، آنها باید بدانند که مسئولیت برای تجارت خوب است و همچنین تحقیقات اخیر در مورد این موضوع ثابت می کند که شیوه های تجاری پایدار در بلندمدت نتیجه می دهد.

نتیجه

در نهایت ، قرن 21 را می توان قرن گذار دانست که در آن ما یا به سمت آینده ای پایدار حرکت می کنیم یا به دوران تاریکی پرتاب می شویم.

نسل هزاره کسانی هستند که بیشترین خطر را دارند زیرا آینده آنها در معرض خطر است.

بنابراین، این گونه است که آنها رهبری می کنند و برخی اقدامات در قالب طرح جدید سبز در ایالات متحده و همچنین توسط دموکرات هایی که برای انتخابات شرکت می کنند قابل مشاهده است که قول اقدام در مورد تغییرات آب و هوا و مسائل زیست محیطی را داده اند. برای نتیجه گیری، اکنون یا هرگز .

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *