چرا فروتنی و آسیب پذیری برای رهبران و الگوها ضروری است؟
رهبران الگو هستند. آنها نمی توانند کمک کنند اما هستند.
رهبری با الگو مستلزم ارائه بهترین نمونه ممکن از نگرش ها، ارزش ها، کلمات و رفتار است.
با این حال، اینکه آیا آنها الگوهای خوب هستند یا بد، داستان دیگری است. در کتابم به نام رهبر هوشمند ، رهبر را صرفاً به عنوان «نمونهای برای پیروی دیگران» تعریف میکنم. بهترین رهبران نه تنها ارزش های یک تیم یا سازمان را تجسم می کنند، بلکه این کار را بدون قلدری یا تحقیر انجام می دهند. آنها تجربهشان را به اشتراک میگذارند، بدون اینکه به آن بازگردند، «در زمان من، ما این کار را به این شکل انجام میدادیم».
رهبران باهوش تشخیص می دهند که مرز باریکی بین اعتماد به نفس و تکبر وجود دارد و آنها خودآگاهی دارند که بدانند چه زمانی خیلی به آن خط نزدیک می شوند. آنها واقعاً بهترین منافع تیم و سازمان را در دل دارند و به همین دلیل، مردم میخواهند نهایت تلاش خود را برای آنها انجام دهند.
رهبران باهوش ارزش دو ویژگی را که در نگاه اول ممکن است چندان «رهبرانه» به نظر نرسند، درک میکنند: فروتنی و آسیبپذیری. اینجاست که چرا این ویژگی ها بسیار اهمیت دارند.
فروتنی در مقابل غرور
فروتنی به شدت به واقعیت وابسته است، در حالی که غرور اغلب از آن جدا می شود. هوبریس بر خود رهبر تمرکز می کند، در حالی که فروتنی بر موفقیت ماموریت تمرکز می کند. غرور غالباً از گذر از مرز بین اعتماد به نفس و تکبر ناشی می شود، و در حالی که اعتماد به نفس محض غرور ممکن است برای مدتی شتاب ایجاد کند، در دراز مدت، نتایج می تواند فاجعه آمیز باشد.
در حالی که غرور منجر به مسمومیت، بی ادبی و خصومت می شود، فروتنی منجر به احترام، بردباری و نتایج سودمند متقابل می شود. فروتنی در یک رهبر به احتمال زیاد منجر به فرهنگ عمل مثبت پایدار می شود.
آسیب پذیر بودن در مقابل غیرقابل نفوذ بودن
رهبران هوشمند شنل نمی پوشند و به اندازه ای ایمن هستند که آسیب پذیری خود را نشان دهند.
در کتاب The Intelligent Leader ، من به جزئیات زیادی در مورد قدرت آسیبپذیری میپردازم، که تقریباً شبیه به یک بدافزار به نظر میرسد. آسیبپذیری در مورد ضعیف بودن نیست، بلکه به معنای باز و شفاف بودن است. آنچه آسیب پذیری انجام می دهد این است که رهبران را در برابر امکانات جدید و روش های جدید تفکر باز می کند. این باعث ایجاد اعتماد در میان اعضای تیم میشود و نشان میدهد که شما، یک رهبر، انسان هستید و نه گونهای با پوشش تفلون که نسبت به آنچه دنیا میخواهد آسیبناپذیر است.
آسیب پذیری نیز با مسئولیت پذیری همراه است. آیا یک رهبر آسیب ناپذیر و با اعتماد به نفس بیش از حد به آسانی به اشتباهات خود اعتراف می کند و به اصلاح وضعیت می پردازد؟ بعید است. وقتی یک رهبر وانمود می کند که کامل است، فشار به مرور زمان افزایش می یابد و شکاف هایی در زره آسیب ناپذیری ظاهر می شود.
تیم ها می خواهند توسط انسان های واقعی هدایت شوند
تیم ها خواهان رهبری قوی هستند، اما «رهبری قوی» به معنای رهبری حذف شده، غیرقابل پاسخگویی و همیشه درست نیست. رهبری قوی – یا به قول من رهبری هوشمند – کاملاً انسانی است و برای بهبود مستمر تلاش می کند.
رهبر و الگوی نقش، ارزشها، سخنان و اعمالی را نشان میدهد که بهجای ظلم به تیم، نتیجه میدهند و میسازند. مردم به طور طبیعی می خواهند از رهبری پیروی کنند که نه تنها می داند چگونه به نتایج عالی برسد، بلکه می داند چگونه این کار را انجام دهد و در عین حال به اعضای تیم کمک می کند تا مهارت ها و شایستگی های خود را در یک چرخه پیشرفت با فضیلت توسعه دهند.
رهبر به ظاهر آسیب ناپذیر و متفکر ممکن است نتایج کوتاه مدتی به دست آورد، اما این یک مدل رهبری ناپایدار است. رهبران، مهم نیست که چقدر آموزش دیده، ماهر و با تجربه باشند، باز هم انسان هستند و باز هم اشتباه خواهند کرد. و رهبران متعصب وقتی نشان داده می شود که پاهای خاکی دارند، همدردی زیادی دریافت نمی کنند.
توسعه رهبری از بسیاری جهات توسعه انسانی است. رهبران برجسته ترکیبی از مهارت ها و ویژگی هایی دارند که در یک زمینه خاص نتایج عالی به دست می آورند. اما آنها یک روز به رهبر شدن نمی رسند و دیگر نیازی به توسعه رهبری ندارند. حتی بزرگترین رهبران هم میدانند که رهبری آنها یک کار در حال پیشرفت است و برای ادامه آن کار، باید اعتماد و حسن نیت تیمهایشان را داشته باشند.
اگر میخواهید درباره رهبری هوشمند بیشتر بدانید، توصیه میکنم از کتابهای من، از جمله آخرین کتاب من، رهبر هوشمند، دیدن کنید.
بدون نظر