3 طراحی وب سایت B2B بهترین روش برای تبدیل سرنخ ها

چالش ها و روندهای کسب و کار: فرصت های بزرگ رهبری یا شکست های بالقوه؟

سرعت تغییر در تجارت به طور چشمگیری سریعتر از دوره های قبلی است. پیشرفت‌های مگاترند در زمینه‌های فناوری و ارتباطات به طرز چشمگیری بر نحوه انجام تجارت شرکت‌ها تأثیر گذاشته است. مدیران ارشد شرکت‌ها امروزه از محیط‌های تجاری بیش از حد رقابتی و الگوهای جهانی‌شده‌تر عملیات‌ها نسبت به قبل گزارش می‌دهند. پیشرفت‌های فناوری همچنان بر زیرساخت‌های ارتباطی و همچنین تصمیمات استراتژیک تجاری مدیران از نظر تجارت، منابع و رقابت تأثیر می‌گذارد.

با توجه به این موضوع، رهبران آینده باید متفکران مفهومی و استراتژیک زیرک باشند. رهبران همچنین باید یکپارچگی عمیق و گشودگی فکری داشته باشند، راه‌های نوآورانه‌ای برای ایجاد وفاداری بیابند، تیم‌های متنوع و مستقلی را رهبری کنند که ممکن است همیشه بر آنها قدرت مستقیم نداشته باشند. رهبران بزرگ باید این بلوغ را داشته باشند که قدرت خود را به نفع ایجاد و تقویت رویکردهای مشارکتی در داخل و خارج سازمان رها کنند.

برای توسعه موفقیت‌آمیز این ترکیب از توانایی‌های «هسته‌ای درونی» و «هسته‌ای بیرونی»، رهبران آینده احتمالاً به «تغییر» و تقویت بسیاری از تفکرات و رفتارهایی که آنها را به بالای سازمان‌هایشان سوق داده است، نیاز خواهند داشت. اولین مکان. طبق مطالعه تحقیقاتی رهبری 2030 گروه هی، اگر رهبران بخواهند سازمان‌هایشان در بیست سال آینده بقا و شکوفا شوند، چاره‌ای جز «تغییر چشمگیر» و تقویت نحوه رهبری خود ندارند. اگر خودشان می خواهند زنده بمانند و رشد کنند، باید نحوه رهبری خود را تغییر دهند. برای زنده ماندن در آینده، رهبران باید این توانایی را داشته باشند که به سازمان های خود کمک کنند تا در مسابقه نوآوری، حضور جهانی و استعداد پیروز شوند.

گروه هی در مطالعه پیشرفت خود، شش روند بزرگ را شناسایی کرد که در دهه های آینده سازمان ها و رهبران آنها را عمیقاً تحت تأثیر قرار می دهد: جهانی شدن. کمبود منابع؛ تغییرات جمعیتی؛ رشد “آزادی انتخاب”؛ عصر دیجیتال؛ و فناوری مهار من در زیر، تعدادی از گرایش‌هایی را که معتقدم تأثیر شگرفی بر شما – رهبر فعلی و نوظهور – خواهد داشت، شناسایی کرده‌ام، زیرا در تلاش هستید تا به بهترین رهبر مطلق تبدیل شوید. امید خالصانه، آرزو و اشتیاق من این است که به تقویت “هسته درونی” و “هسته بیرونی” خود ادامه دهید تا این روندهای چالش برانگیز را به عنوان فرصت های واقعی بشناسید و از آنها استقبال کنید – مسیرهایی برای باز کردن و رها کردن توانایی های عظیمی که دارید و مسیرهایی برای رسیدن به آن. عظمت رهبری واقعی

تغییر بی امان

همانطور که مدیران اجرایی را ملاقات می کنم و مربیگری می کنم، چیزهای زیادی از آنها در مورد نحوه نگرش آنها به تغییر در سازمانشان می شنوم. بسیاری از آنها به سرعت به این نکته اشاره می کنند که چالش هایی که سازمان خودشان در حال حاضر با آن مواجه است بسیار پیچیده تر از پنج سال پیش است. وقتی از آنها می پرسم: «به نظر شما چرا این درست است؟» آنها در مورد تغییرات دائمی “داخلی” سازمان خود مانند تغییرات ساختار و فرآیند و همچنین تعداد بی شماری از چالش های خارجی مانند نوسانات بازار، کمبود استعدادها، جهانی شدن، رقابت، فناوری، فشار هزینه و سودآوری و افزایش انتظارات مشتری صحبت می کنند.

ضرورت نوآوری

نوآوری. به هر طرف که می روم، هر رهبر که با او صحبت می کنم، به دنبال ایده بزرگ بعدی است. این امر، فشار و چالش را برای همه رهبران و رهبران آینده ایجاد می کند، زیرا اکنون آنها باید رهبری و مشارکت در گروه های ضربت، تیم های متقابل، و شرکت در برنامه های آموزشی نوآوری “خارج از محل” داشته باشند. نیاز به برتری به عنوان یک همکار و میانجی دیگر “خوب بودن” نیست، بلکه یک قابلیت “باید” است. من آموخته‌ام که در اکثر سازمان‌ها، بیشتر رهبران و رهبران آینده در پروژه‌های متعدد «نوآوری» که شامل جستجو و اجرای محصولات جدید و همچنین فرآیندهایی مانند طرح‌های توسعه استعداد، برنامه‌های پاداش و شناسایی، و پروژه‌های معیار می‌شود، درگیر هستند.

این یک دنیای مجازی است

با افزایش جهانی شدن، مشتریان من باید به طور موثر و موثر مرزهای جغرافیایی، فرهنگی و عملکردی را پل بزنند. من واقعاً معتقدم که مؤثر بودن به عنوان یک رهبر «مجازی» با مؤثر بودن به عنوان یک رهبر «چهره به چهره» متفاوت است. مهارت های ارتباطی حیاتی است. داشتن توانایی درگیر شدن در ارتباطات واضح، مداوم و مکرر با استفاده از انواع فن آوری های مشترک، همچنان مهارت های مهمی برای همه رهبران و رهبران آینده خواهد بود. البته، عناصر «هسته درونی» شخصیت، صداقت و درستکاری به طور محکم در مهارت برقراری ارتباط مؤثر تعبیه شده است.

این یک Velcro World است

رهبران بزرگ این توانایی را دارند که افراد و تیم‌های خود را به ماموریت، چشم‌انداز و استراتژی‌های خود «قلمرو» کنند. این همچنان یک چالش خواهد بود زیرا مشاغل افراد نقش مهمی را در تلاش آنها برای خودشکوفایی ایفا می کند. افراد نسل X و Y مشتاق همگرایی بیشتر بین زندگی شخصی و حرفه ای خود هستند.

آنها خواستار شناخت، فرصت‌های خودسازی، تعادل بین کار و زندگی و بیش از هر چیزی هستند که می‌خواهند در کار و حرفه‌شان مشغول شوند. من معتقدم که رهبران و رهبران آینده، با توجه به تغییرات جمعیتی، باید برای ایجاد وفاداری شخصی با مردم خود از طریق ایجاد روابط واقعی با مردم خود بر اساس رابطه، اعتماد و اعتبار، کوشا و پرشور باشند. بدیهی است که رهبرانی که دارای «هسته درونی» و «هسته بیرونی» قوی هستند، این توانایی را خواهند داشت که افراد و تیم های خود را با آنها و چشم انداز، مأموریت و جهتی را که باید بر اساس آن ارتباط برقرار کرده و اجرا کنند، «نقشه کش» داشته باشند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *