بازاریابی کسب و کار: بازاریابی کسب و کار به فروش محصولات یا خدمات یا هر دو توسط یک سازمان به سازمان های دیگر اشاره دارد که آن ها را بیشتر به فروش می رسانند یا برای پشتیبانی از سیستم خود استفاده می کنند.

بازاریابی مصرف کننده: از طرف دیگر به مبادله کالاها و خدمات بین سازمان ها و مشتریان بالقوه اشاره دارد.

تعاریف فوق از بازاریابی تجاری و بازاریابی مصرف کننده تفاوت بین دو اصطلاح رایج در بازاریابی (B2B و B2C) را برجسته می کند. بازاریابان کسب و کار مشتریانی را که محصولات و خدمات را برای استفاده نهایی خود خریداری می کنند سرگرم نمی کنند. آنها برای فروش محصولات خود فقط با سایر مشاغل/شرکت ها معامله می کنند.

در بازارهای مصرف، محصولات یا برای استفاده خود یا استفاده توسط اعضای خانواده به مصرف کنندگان فروخته می شود.

محصولات موجود در بازار مصرف به صورت زیر دسته بندی می شوند:

 

  1. کالاهای مصرفی متحرک سریع (به اختصار FMCG) 

    کالاهای مصرفی با حرکت سریع اقلامی هستند که به سرعت به مصرف کنندگان نهایی معمولاً با هزینه های اسمی فروخته می شوند. مثال – نوشیدنی های گازدار، اقلام مواد غذایی و غیره.

     

  2. کالای مصرفی بادوام طولانی 

    کالاهایی که مصرف کننده برای مدت زمان قابل توجهی به جای مصرف در یک بار مصرف از آنها استفاده می کند، در بخش کالاهای بادوام مصرف کننده دسته بندی می شوند.

    کالاهای بادوام مصرفی به دو دسته – کالاهای سفید و کالاهای قهوه ای – طبقه بندی می شوند

     

    1. کالاهای سفید – (یخچال، مایکروویو، تهویه مطبوع و غیره (عمدتا کلیه لوازم خانگی) 

       

    2. کالاهای قهوه ای – (تلویزیون، سی دی پلیر، رادیو، کنسول های بازی (بیشتر برای سرگرمی و سرگرمی استفاده می شود) 

     

  3. کالاهای نرم 

    کالاهای نرم محصولاتی هستند که چرخه عمر کوتاه تری دارند و پس از هر بار استفاده از ارزش آنها کاسته می شود.مثلاً پیراهن، لباس، کفش.

نمونه هایی از بازاریابی تجاری (بازاریابی صنعتی)

مبلمان اداری (کابینت، میز، ایستگاه کاری، کشو) – کاربر نهایی ایستگاه های کاری را برای استفاده خود در خانه خریداری نخواهد کرد.

سرویس پیامک انبوه (استفاده شده توسط سازمان ها)

در بازاریابی تجاری، بازاریابان با تعداد کمتری از افراد در مقایسه با بازاریابی مصرف‌کننده که در آن باید با بازار انبوه سروکار داشت، سروکار دارند. معمولاً یک کارمند منفرد از یک سازمان برای برخورد با کارمند مربوطه سازمان دیگر (مشتری) منصوب می شود. او مجبور نیست با کل سازمان تعامل داشته باشد.

سازمان A لپ‌تاپ و رایانه‌های رومیزی را به سازمان B می‌فروشد (موردی از بازاریابی B2B). تام از سازمان A فقط باید با کارشناس فناوری اطلاعات یا نماینده مدیریت سروکار داشته باشد.

سازمان هایی که با مصرف کنندگان سروکار دارند باید با هر فردی که یک کاربر نهایی بالقوه است تعامل داشته باشند.

بازاریابی صنعتی در مقایسه با بازاریابی مصرف کننده تمرکز بیشتری دارد.

بازاریابان کسب و کار عموماً با کارکنان ماهر سروکار دارند، در حالی که اصلاً لازم نیست هر کاربر نهایی در بازار مصرف به بازاریابان مودبانه پاسخ دهد. خریداران تجاری معمولاً تحصیل کرده و آگاه هستند. در بازار مصرف، خریدار شما می تواند هر کسی باشد- تحصیل کرده، بی سواد، کارگر و غیره. خود بازاریاب های تجاری باید به خوبی صحبت و صیقل داده شوند. آنها باید شخصیتی خوشایند و قدرت متقاعد کنندگی خوبی داشته باشند.

بازاریابان کسب و کار باید در مورد نحوه ارتباط خود بسیار مراقب باشند . ایمیل های رد و بدل شده با مشتریان باید دارای موضوع مناسب باشند. ایمیل هایی با موضوع نامربوط معمولاً توسط مشتریان خوانده نمی شوند. در بازاریابی کسب و کار، بازاریابان باید ایمیل های شخصی ارسال کنند. پیامک های انبوه یا ارسال های انبوه در بازاریابی تجاری کارایی ندارند. در بازاریابی مصرف‌کننده، محصولات را می‌توان از طریق تبلیغات، جزوه‌ها، بروشورها، احتکارها یا صرفاً ارسال‌های انبوه تبلیغ کرد.

در مقایسه با افرادی که برای استفاده نهایی خود خرید می کنند، تعداد خریداران تجاری کمتری وجود دارد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هشت − 3 =