3 طراحی وب سایت B2B بهترین روش برای تبدیل سرنخ ها

آیا واقعاً کسی می تواند “بی مربی” باشد؟

چندی پیش نبود که کوچینگ اجرایی بدنام می شد، زیرا اغلب برای تلاش برای «رفع» مدیران یا مشکلات زمانی که هیچ چیز دیگری کار نمی کرد استفاده می شد. الان همه چیز فرق کرده است. در حال حاضر بیشتر متخصصان کسب و کار، کوچینگ اجرایی را به عنوان نشانه ای می دانند که فردی به رده های بالا راه یافته است و اکثر شرکت های بزرگ دنیا مربیان را استخدام می کنند. مدیرانی که تحت مربیگری قرار می گیرند در درجه اول علاقه مند به بهبود خود هستنداز جمله خودآگاهی، مهارت های گوش دادن، همدلی و مهارت های بین فردی. اما با وجود استقبال گسترده از کوچینگ اجرایی این روزها، برخی از متخصصان برتر همچنان در برابر آن مقاومت می کنند. حتی ممکن است گفته شود که برخی “غیر مربی” هستند. در اینجا چیزی است که باید بدانید که چه کسی از کوچینگ اجرایی بیشتر سود می برد و چگونه کوچ ها می توانند به مدیرانی که در برابر کوچینگ مقاوم هستند برسند.

غیر مربیکوچینگ اجرایی قبلاً برای نجات یک موقعیت بد بود، اما دیگر اینطور نیست.

کوچینگ نباید آخرین تلاش باشد

در روش قدیمی انجام کارها، تا زمانی که چاره دیگری نبود، مربی وارد نمی شد. این به عنوان آخرین راه حل قبل از اخراج مدیری که نتیجه نمی داد تلقی می شد. کوچ‌ها مدت‌هاست که حماقت این را می‌دانند که فقط از روی ناامیدی به کوچینگ روی می‌آورند، و در واقع می‌گویند که برخی از بدترین تجربه‌های مربیگری آن‌ها شامل پذیرش مشتریانی است که قبلاً با مشکل جدی مواجه بودند. وقتی مربیگری آخرین تلاش قبل از اخراج یک مدیر اجرایی، انحلال یک تیم یا تعطیلی یک کسب و کار در نظر گرفته می‌شود، اغلب اتفاق می‌افتد که وضعیت خیلی پیشرفته‌تر از آن است که قابل تغییر نباشد. موقعیت های دیگری وجود دارد که مربیگری چالش برانگیز است، اما به هیچ وجه یک هدف گمشده نیست.

باورهای نادرست در فردی که تحت آموزش قرار می گیرد

فردی که به “غیر مربی” بودن نزدیک می شود، حرفه ای موفقی است که علاقه ای به ایجاد تغییرات ندارد. او معتقد است که همه چیز به خوبی پیش می رود، و اگر اینطور نیست، تقصیر شخص دیگری است. مربیان در معرض خطر هدر دادن زمان و انرژی قابل توجهی برای افرادی هستند که باور ندارند مربیگری برای آنها مفید است. اگر اولین قدم برای رسیدگی به یک مشکل، تشخیص وجود آن باشد، مربیان با افرادی که متقاعد شده اند کارها را درست انجام می دهند، مشکل جدی دارند. این بدان معنا نیست که مربیگری این افراد غیرممکن است، بلکه این بدان معناست که این امر مستلزم اقدامات اضافی برای متقاعد کردن مدیران اجرایی به ارزش مربیگری است.

تصورات غلط درباره اینکه کوچینگ چیست و چیست؟

غیر مربی
مربی بودن با مربی تمرینی بودن یکسان نیست.

برای برخی افراد آسان است که کوچینگ را به این صورت تعریف کنند که “به کسی بگوید چه کاری انجام دهد”، به خصوص اگر آنها از دورانی می آیند که کوچینگ اجرایی برای نجات یک مدیر اجرایی یا شرکت شکست خورده وارد شده است. اما هر کسی که تا به حال یک مربی ورزشی خوب داشته است، می‌داند که مربیگری این نیست که کسی دستور کار را فشار دهد. بلکه در مورد شناسایی نقاط قوت و ضعف، و به حداکثر رساندن اولی و در عین حال تلاش برای غلبه بر دومی است. این شامل چیزی بیشتر از این است که به کسی بگویید در یک دوره سخنرانی عمومی شرکت کند. مربیان ممکن است مجبور شوند بر مقاومت مدیرانی که ماهیت مربیگری را اشتباه درک می کنند، غلبه کنند.

مربیگری مقاوم

موفقیت در مربیگری مدیرانی که تمایلی ندارند شامل مراحل اولیه است که ممکن است با فردی که برای مربیگری آماده است نادیده گرفته شود. به عنوان مثال، مربی ممکن است نیاز داشته باشد اعتبار خود را ایجاد کند و به جزئیات در مورد مطالعات موردی بپردازد. یا ممکن است مربی نیاز به استناد به علم و تئوری‌های پشت اثربخشی مربیگری داشته باشد. با مدیران مقاوم، مربی باید اطمینان حاصل کند که نگرانی او واقعی و آشکارا بیان شده است. و مربیگری ممکن است صرفاً با مدیرانی که تمایلی ندارند زمان بیشتری ببرد تا با افرادی که مقاومت کمتری دارند. ممکن است نیاز به تعیین قوی ترین سبک یادگیری مدیران اجرایی و استفاده از آن در مربیگری بیشتر باشد. مهمتر از همه، مربیگری موفق به مقاوم مستلزم درک علت سکوت مشتری است تا بتوان به آن رسیدگی کرد.

در حالی که کوچ اجرایی تا حدودی بر اساس میزان سازگاری مشتری با مربی شدن (و سایر عوامل) تصمیم می‌گیرد که مشتریان چه مواردی را اتخاذ کنند، عموماً به نفع هیچ‌کس نیست که مشتری را «غیر مربی» در نظر بگیرد. این بدان معنا نیست که چنین شخصی وجود ندارد، اما بعید است که آن شخص بر اساس شایستگی خود به یک مقام رهبری عالی برسد. گاهی اوقات مربیان باید مشتریان را به دلیل برخورد در سبک بین فردی یا مقاومت شدید مشتری رد کنند. اما در بسیاری از موارد، دستیابی به فرد “غیر مربی” می تواند به طور سیستماتیک و با دقت انجام شود و منجر به یک رابطه مربیگری موفق شود. من شما را تشویق می کنم که درباره مربیگری رهبری و اینکه چگونه می تواند یک مدیر اجرایی خوب را به یک مدیر عالی تبدیل کند، بیشتر بیاموزید.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *