انبارداری و لجستیک قرارداد بخش مهمی از شبکه های زنجیره تامین را تشکیل می دهد. پروژه های لجستیک قراردادی دو نوع هستند. اولین مورد، جریانی از طریق انبار است که می‌تواند انبار کالاهای نهایی به منظور ادغام و ادغام یا اهداف مستندسازی باشد یا در مورد محموله‌های تامین‌کننده، موجودی‌ها ادغام می‌شوند تا امکان ارسال FCL فراهم شود. تدارکات زنجیره تامین اغلب خواستار انبار شدن محموله ها و محموله ها در نقطه مبدا یا مقصد است. در تمام این موارد، امکانات انبارداری معمولاً انبارهای عمومی یا مشترک هستند و از امکانات مشترک ارائه شده توسط 3PL استفاده می شود.

نوع دوم پروژه‌های لجستیک قراردادی شامل پروژه‌های بزرگ‌تری است که مختص مشتری و اختصاصی هستند. چنین پروژه های انبارداری ممکن است در مدیریت موجودی تامین کننده و عرضه به کارخانه یا خطوط تولید که در لجستیک کارخانه یا مدل هایی مانند انبارهای JIT، VMI نامیده می شوند، درخواست شوند. در مورد کالاهای نهایی نیز، مراکز توزیع، انبار FG و هاب در سطح منطقه یا کشور مستلزم تسهیلات اختصاصی است.

پروژه‌های انبارداری معمولاً از طریق یک فرآیند RFQ مدیریت می‌شوند که در آن فروشندگان واجد شرایط 3PL برای کسب‌وکار با سند پاسخ حاوی طرح راه‌حل پیشنهاد می‌دهند، و پس از آن ارائه‌ها و مذاکرات با تامین‌کننده نهایی 3PL منتخب انجام می‌شود. بسیاری از شرکت‌ها ترجیح می‌دهند مکانیزم یا مدل قیمت‌گذاری را در RFQ پیشنهاد کنند تا بتوانند پیشنهادات مختلف را با هم مقایسه کنند و همچنین هزینه‌های مربوط به آن را شفاف کنند.

انواع مدل های قیمت گذاری در لجستیک قراردادی:

  1. کارمزد بر اساس درصد گردش مالی یا حجم فروش.
  2. مدل Cost Plus
  3. قیمت هر متر مربع Ft
  4. ترکیب معامله و قیمت ثابت
  5. هزینه هر تراکنش یا قیمت گذاری واحد

کارمزد بر اساس درصد گردش مالی یا حجم فروش.

به طور سنتی ارائه دهندگان خدمات انبارداری که به آنها آژانس های حمل و نقل و حمل و نقل می گویند که عمدتاً در لجستیک کالاهای نهایی دخیل هستند، مکانیسم قیمت گذاری را اعمال می کنند که هزینه انبارداری را به عنوان درصدی از فروش صورتحساب در ماه دریافت می کند. کارمزد می تواند از 0.5 تا 2 درصد از گردش مالی ناخالص ماهانه متفاوت باشد. این عمل در یک شبکه زنجیره تامین چند لایه که شامل توزیع کنندگان در سطوح ایالتی و توزیع کنندگان منطقه ای بیشتر و غیره است، مرسوم بوده است.

این مکانیسم قیمت گذاری شامل حداقل قیمت تضمینی پایه است که به عنوان قیمت کف نامیده می شود. قیمت کف یا حداقل قیمت هزینه های ثابت انبار را پوشش می دهد. درآمد کسب شده توسط 3PL با درآمد فروش متفاوت است. 3PL در ماه های اوج افزایش و در ماه های شل کاهش می یابد. هزینه متغیری که تأثیر عمده ای بر هزینه یابی دارد نیروی کار است. ارائه دهندگان خدمات 3PL این هزینه یابی را با به کارگیری حداقل تعداد منابع انسانی مدیریت می کنند و تنها در صورت نیاز به نیروی کار موقت اضافه می کنند.

در حالی که 3PL از شرایط بازار و تخمین فروش محصولات خریدار آگاه است، در صورت افزایش فروش سود خواهد برد. از سوی دیگر، خریدار آسان‌تر می‌تواند هزینه را به عنوان درصد استانداردی از گردش فروش بدون وارد شدن به جزئیات عملیاتی دیگر در نظر بگیرد.

مدل Cost Plus

پروژه های با اندازه بزرگ که بر اساس نیاز خریدار اختصاص داده شده و راه اندازی می شوند، معمولاً بر اساس مدل Cost Plus اجرا می شوند. همانطور که از نام آن پیداست، مکانیسم قیمت گذاری شامل برآورد هزینه کل عملیات در حال اجرا و سود به عنوان هزینه مدیریت است که به عنوان درصدی از هزینه کل ثابت می شود.

این روش هزینه یابی زمانی به خوبی کار می کند که اندازه پروژه بزرگ باشد و عملیات شامل چندین تراکنش و فعالیت های ارزش افزوده در انبار باشد. یک پروژه انبارداری در اندازه بزرگ مستلزم سرمایه گذاری عظیم برای ایجاد ساختمان و زیرساخت است. ساختمان ممکن است باید ساخته شود یا ممکن است با پرداخت یک سپرده امنیتی استخدام شود. سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی شامل سیستم‌های قفسه‌بندی یا قفسه‌بندی، تجهیزات جابجایی مواد از جمله لیفتراک‌ها، ریچ کامیون‌ها، ترازکننده‌های بارانداز و غیره، نوار نقاله یا سایر تجهیزات مورد نیاز است. زیرساخت فناوری اطلاعات می‌تواند شامل هزینه سخت‌افزار از جمله سرورها، رایانه‌های رومیزی، لپ‌تاپ، چاپگرها، تجهیزات RF و غیره باشد.

با توجه به حجم پروژه و سرمایه گذاری های انجام شده، قرارداد یا پروژه به مدت سه سال با دو بار تمدید هر یک سال منعقد می شود. این به 3PL کمک می کند تا سرمایه گذاری ها را در طول دوره قرارداد مستهلک کند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *