انتظارات بالا در مقابل انتظارات غیر واقعی: خط باریک رهبری
رهبران قوی انتظارات زیادی از خود و دیگران دارند.
در بیشتر موارد، انتظارات بالا برای تجارت خوب است.
این تنها رهبران ضعیف هستند که از تیم خود انتظار کمی دارند و در نتیجه به ناچار از تیم خود کم می گیرند . این پدیده اغلب به عنوان “اثر گولم” شناخته می شود.
اثر گولم بارها در کلاس های درس نشان داده شده است و منطقی است. اگر معلمان فکر میکنند دانشآموزان کسلکننده یا بیکفایت هستند، دانشآموزان معمولاً تلاشی برای اثبات اشتباه معلمان خود صرف نمیکنند.
بهاصطلاح اثر پیگمالیون به نام پیگمالیون، مجسمهساز اساطیر یونانی که عاشق مجسمهای که خود ساخته بود، نامگذاری شده است. این در اصل برعکس اثر گولم است. اثر پیگمالیون در کلاسهای درس نیز نشان داده شده است: وقتی معلمان از دانشآموزان انتظار عملکرد خوب دارند، عملکرد دانشآموز به چالش کشیده میشود.
هر دوی این پدیده ها را در محل کار نیز خواهید دید. از این رو، داشتن انتظارات بالا از کارمندان خوب است، زیرا آنها تمایل دارند این انتظارات را برآورده کنند. با این حال، یک محدودیت وجود دارد. هنگامی که انتظارات بالا از مرز به انتظارات غیر واقعی عبور کند، عواقب می تواند فاجعه بار باشد.
پاسخ نهایی به انتظارات غیر واقعی یک رهبر
هنگامی که انتظارات به طور مکرر به جایی می رسد که کارمندان هرگز نمی توانند به آنها برسند، کارمندان در نهایت می گویند: ” چرا زحمت بکشید ؟” به هر حال، اگر تلاش زیاد همان نتیجه (ناامیدی از رهبر خود) را به دست میآورد که کمترین تلاش را انجام میدهد، چرا کسی به فشار دادن خود ادامه میدهد؟ هنگامی که استانداردهای بالا به استانداردهای غیر واقعی تبدیل می شوند، به سلاح تبدیل می شوند و نتایج عبارتند از :
- روحیه پایین
- نگرش «چرا زحمت بکش».
- از دست دادن احترام برای رهبری
- گردش کارکنان بالا
در کوتاه مدت، اثرات انتظارات غیر واقعی می تواند شامل غیبت بیشتر، هزینه های بیش از حد، کار با کیفیت پایین و تاریخ های تحویل از دست رفته باشد. رهبران باید بتوانند تشخیص دهند که چه زمانی انتظارات بالای آنها به انتظارات غیر واقعی تبدیل می شود.
جابجایی بالای کارکنان یکی از پیامدهای انتظارات بی امان و غیر واقعی است.
چگونه استانداردهای بالا را بدون غیر واقعی بودن تعیین کنیم
ارتباط قوی کلید حفظ انتظارات بالا و همچنین دست یافتنی است. بهترین راه برای فهمیدن اینکه آیا انتظارات غیر واقعی دارید این است که از اعضای تیم بپرسید که آیا آنها فکر می کنند اهداف شما برای آنها قابل دستیابی است یا اینکه گاهی اوقات احساس می کنند که آنها را برای شکست آماده می کنید.
مهلتها را به وضوح تعریف کنید، اما از اضافه کردن الزامات بدون در نظر گرفتن اینکه آیا مهلتها باید تعدیل شوند، خودداری کنید. مجدداً، مناسب است که از اعضای تیم بپرسید که فکر میکنند یک کار چقدر طول میکشد، یا از نظر منابع برای برآورده کردن الزامات اضافی یا رعایت ضربالاجلهای سختتر به چه چیزی نیاز دارند.
برای اینکه بتوانید این کار را انجام دهید، ابتدا باید اعتماد قوی و ارتباط خوبی با اعضای تیم خود داشته باشید. اعضای تیم به طور طبیعی نسبت به یک رئیس “نامرئی” که به طور ناگهانی نظر آنها را در مورد اهداف پروژه می پرسد شک دارند. اگر به اندازه کافی خوب برای ایجاد و حفظ اعتماد ارتباط برقرار نمی کنید، مربیگری رهبری می تواند به شما کمک کند اوضاع را تغییر دهید.
استانداردها و انتظارات مسری هستند
استانداردها و انتظارات مسری هستند، به این دلیل که وقتی مردم می بینند که شخصی استانداردهای بالایی برای خود تعیین کرده و به آنها دست می یابد، تمایل به تقلید از آن رفتار دارند. این یکی از دلایلی است که چرا اینقدر مهم است که رهبران استانداردهای بالایی را برای خود تعیین کنند و سخت تلاش کنند تا آنها را برآورده کنند. اما ممکن است چیزهای خوبی وجود داشته باشد. تلاش مستمر برای بهتر شدن خوب است، اما غیرممکن کردن استانداردها بدون منابع بیشتر، زمان بیشتر یا افراد بیشتر میتواند به طور جدی یک کسب و کار را به عقب براند.
کوچینگ رهبری همه چیز در مورد کمک به رهبران برای ادامه توسعه نقاط قوت خود و در عین حال شناختن و یادگیری نحوه رفع کاستی هایشان است. و اگر یکی از این کاستی ها آنقدر مجذوب توقعات بالا شود که این انتظارات دست نیافتنی شود، مربیگری رهبری می تواند کمک کند.
نگاه کردن به عملکرد خود و تشخیص اینکه در عملکرد ضعیف تیم نقش دارد کار آسانی نیست، اما برای تغییر اوضاع ضروری است. اگر میخواهید موضوع رهبری، انتظارات و عملکرد را عمیقتر بررسی کنید، از شما دعوت میکنم درباره خدمات مربیگری اجرایی من بیشتر بدانید .
بدون نظر