مقدمه: الزام اخلاقی برای مدیران پروژه
در حالی که اخلاق برای همه سازمانها و کارکنان آنها و سایر ذینفعان مهم است، اما برای مدیران پروژهای که پروژههای پیچیده را اجرا میکنند و با طیف گستردهای از سهامداران تعامل دارند، اهمیت بیشتری دارد. در واقع می توان گفت که اخلاقی بودن و پیروی از هنجارهای اخلاقی پیش نیاز مدیران پروژه است که باید اخلاق را رعایت کنند و قوانین اخلاقی را رعایت کنند.
اهمیت اخلاق در مدیریت پروژه را می توان از روشی دریافت که مدیران پروژه باید پس از افشای کامل توانایی ها و ظرفیت های خود، بدون توسل به اغراق یا اغراق، برای پروژه ها مناقصه بدهند و در طول فرآیند مناقصه اطمینان حاصل کنند که از ابزارهای دستی استفاده نمی کنند. برای کیف کردن پروژه همانطور که بقیه بحث نشان می دهد، برخی از پرچم های قرمز وجود دارد که مدیران پروژه باید در تمام مراحل از آنها آگاه باشند.
مناقصه و جستجو
در واقع، مناقصه و جستجو برای پروژه ها منابع اولیه رفتار غیراخلاقی و رفتار غیرقابل قبول هستند. شرکتهای جهانی ساختوساز و زیرساخت را مثال بزنید که برای المپیک برزیل اخیراً به پایان رسیده است. چندین اتهام از شرکت ها و مدیران پروژه آنها وجود داشت که از ابزارهای غیراخلاقی برای بسته بندی پروژه ها و اطمینان از اینکه پیشنهادهای آنها قبل از رقبایشان در نظر گرفته می شود، استفاده می کردند. در واقع، حتی برای جام جهانی فوتبال در قطر در سال 2018، رسواییهای متعددی درباره اقدامات غیراخلاقی به کار گرفته شده توسط شرکتها و مدیران پروژههای آنها آشکار شده است.
در حالی که برخی ممکن است اقداماتی مانند لابی کردن، سرگرم کردن مشتریان با برنده شدن و صرف غذا، و ارائه انگیزههای مادی و غیرمادی برای بستهبندی پروژهها را به عنوان بخشی از راههای انجام تجارت توجیه کنند، باید به خاطر داشت که پس از برنده شدن یک پروژه. بر اساس چنین روش هایی، بقیه مراحل پروژه آلوده و به خطر می افتد زیرا هزینه های متحمل شده برای جنبه های ذکر شده در بالا باید بازیابی شود. این بدان معناست که مدیر پروژه باید به دنبال راههایی باشد که از طریق آنها را کاهش دهد، زیرا در غیر این صورت، پروژه غیرقابل اجرا میشود.
مدیران پروژه مسئولیت اجتماعی گسترده تری دارند
نکته ای که باید بر آن تاکید شود این است که رشته مدیریت پروژه نیز مانند سایر مشاغل مانند پزشکان و وکلا تعهدات گسترده تری در قبال جامعه و ذینفعان گسترده تر از جمله مصرف کنندگان و سایر افراد جامعه دارد. بنابراین، مدیران پروژه نمی توانند به سادگی مسئولیت خود را در قبال این ذینفعان به عنوان یکی دیگر از اقلام هزینه حذف و فراموش کنند. در عوض، آنها باید فعالانه به دنبال پیروی از قواعد رفتاری اخلاقی و هنجاری در تمام مراحل پروژه باشند که از مناقصه شروع می شود و با تحویل پروژه پایان می یابد.
چند نمونه
برای مثال در نظر بگیرید که اگر یک مدیر پروژه پول و زمان قابل توجهی را برای مناقصه و اکتشاف و همچنین در محدوده اولیه صرف می کرد، چه اتفاقی می افتاد. او برای بازیابی برخی از این هزینهها تحت فشار قرار میگیرد، و این میتواند منعکسکننده و تأثیر خود را بر شیوه نامناسب اجرای پروژه بگذارد. این می تواند منجر به به خطر افتادن محصول نهایی یا پروژه نهایی در هنجارهای زیست محیطی شود و در نتیجه خطری برای جامعه ایجاد کند. در واقع، اخلاقی بودن به این معناست که مدیران پروژه مسئولیت های زیست محیطی و اجتماعی را به دوش دارند. اینها را می توان از گستره کلی اخلاق و هنجارهای اخلاقی که باید رعایت کرد جدایی ناپذیر تلقی کرد.
در مرحله بعد، مدیریت واقعی افراد و مدیریت ذینفعان باید با پیروی از هنجارهای اخلاقی انجام شود. برای مثال، مدیران پروژههای درگیر در پروژههای بزرگ و بزرگ، طبق قانون، وظیفه و تعهدی دارند که نهادهای نظارتی را در مورد انطباق یا در غیر این صورت با هنجارهای مختلف زیستمحیطی مطلع و بهروز نگه دارند. مدیر پروژه در هیچ مرحله ای نباید اطلاعات را در مورد انطباق یا در غیر این صورت با چنین هنجارهایی مخفی کند یا داده ها را مخفی کند. انجام این کار به این معنی است که مدیر پروژه نه تنها قوانین رفتاری بلکه مسئولیت های گسترده تر در قبال جامعه را نیز نادیده می گیرد.
مدیریت پروژه دنیای واقعی و اخلاق
ممکن است عده ای بگویند در حالی که همه اینها روی کاغذ خوب به نظر می رسد، پیروی از آن در «دنیای واقعی» آسان نیست. آنها ادعا می کنند که دنیای واقعی مدیران پروژه به شدت با آنچه در تئوری یا کتاب های درسی ذکر شده متفاوت است و از این رو، ممکن است به سادگی از برخی از نکاتی که در اینجا به عنوان موعظه مورد بحث قرار می گیرد، چشم پوشی کنند. برای آن، میتوان گفت که در عین حال که محدودیتها و کششها و فشارهای بسیار واقعی را درک میکنیم، اما بر این عقیده هستیم که باید از جایی شروع کرد و کسی باید رهبری را بر عهده بگیرد، و از این رو، در حالی که اخلاق و هنجارها دشوار است. برای دنبال کردن، کسی باید شروع کند.
علاوه بر این، ما همچنین میخواهیم اشاره کنیم که رعایت هنجارهای اخلاقی به نفع مدیر پروژه است زیرا هرگونه افشای یا نشت اطلاعات در مورد فرآیندهای واقعی که دنبال میشوند از نظر تبلیغات نامطلوب، تحقیقات و دادگاه مضر است. پروندهها، و روند آشکار «محاکمه رسانهای» که بیش از حد هیجانانگیز است و همیشه در جستجوی چنین داستانهایی است.
نتیجه
برای نتیجه گیری، در حالی که پیروی از هنجارهای اخلاقی ممکن است برای مدیران پروژه دشوار باشد، باید به خاطر داشت که در پایان روز، “نرم ترین بالش یک وجدان پاک است” و از این رو، اخلاقی بودن و هنجاری بودن خود یک هدف است و بدین ترتیب می توان وسایل را تعریف و اجرا کرد تا اهداف نهایی برآورده شوند. علاوه بر این، بهتر است مدیران پروژه از قوانین پیروی کنند و در همه تعاملات اخلاقی رفتار کنند، زیرا در غیر این صورت، پایداری و شهرت طولانیمدت ضربه خواهد خورد و سازمانها قبل از بهبودی از موقعیتهای نامطلوب زمان زیادی را صرف میکنند. بنابراین، بهتر است در درازمدت ایمن باشید تا متاسف باشید.
بدون نظر