دهههایی که از دهه 1990 شروع شد، شاهد گسترش نوع جدیدی از بخش در میان سازمانها و بخشهای دولتی مختلف بود که در خدمات عمومی مشغول به کار بودند. این بخش، سازمانهای غیرانتفاعی یا NGO (سازمانهای غیردولتی) بود که در سرتاسر جهان رشد کرد تا شکاف بین سازمانهای دولتی و مردم را پر کند.
هدف از ایجاد NGO ها این بود که در جاهایی که دولت یا در ارائه خدمات بد انجام می دهد یا دولت به هر دلیلی نمی تواند به آن دسترسی پیدا کند، NGO ها بتوانند وارد عمل شوند و به عنوان واسطه بین بخش رسمی یا بخش رسمی عمل کنند. بخش دولتی و مردم از این رو، اصطلاح سازمان های غیر دولتی برای توصیف این نهادها ابداع شد. علاوه بر این، این واقعیت که پیچیدگی روزافزون و کثرت مشکلاتی که دنیا با آن مواجه بود، به این معنا بود که نیاز به نهادی شبه رسمی وجود داشت که هم به دولت و هم به جامعه کمک کند.
ظهور سازمانهای غیردولتی با آگاهی نهادهای دولتی و چندجانبهای مانند سازمان ملل متحد مبنی بر اینکه مشکلات قرن بیست و یکم بسیار پیچیده و بسیار متنوع است، همزمان بود که دولت نمیتوانست به تنهایی به آن رسیدگی کند. از این رو، نیاز به واسطه ای وجود داشت که بر جنبه خاصی از گستره مسائل متمرکز شود و از این رو بتواند انرژی خود را صرفاً بر روی موضوع متمرکز کند تا اینکه مانند دولت عمومی باشد. نکته اینجاست که سازمان های مردم نهاد متشکل از متخصصان در زمینه های خاص هستند و از این رو می توانند تخصص و توان خود را صرف حل مشکلات لاینحل کنند که دولت نمی تواند به دلیل تشریفات اداری و همچنین این که بسیاری از مقامات دولتی ابتدا مدیر هستند. ، و کارشناسان بعدی.
علاوه بر این، بخش غیردولتی برای نظارت بر برنامه های دولتی و ارزیابی میزان تأثیر دولت در رسیدگی به آنها مفید است. علاوه بر این، سازمانهای غیردولتی همچنین میتوانند گروههای متمرکزی باشند که در زمینههای اساسی سرمایهگذاری نمیکنند، اما ماهیت مشاورهای دارند. اینها اتاقهای فکر عمومی و شوراهای مشورتی هستند که به طور معمول با پیشنهادات سیاسی و کاغذهای سفیدی که توسط دولت و سایر سازمانها به عنوان ورودیهای دستگاه سیاستگذاری خود استفاده میشوند، ارائه میکنند. جدای از این، سازمانهای غیردولتی میتوانند نشتهایی را که در برنامههای دولتی به دلیل رشوه و فساد ذاتی است، بررسی کنند و از این رو میتوانند وجدان مردم باشند که هر گونه تخلف در ارائه خدمات عمومی را گزارش کنند.
در نهایت، بخش NGO همچنین شامل داوطلبانی است که متعهد و متعهد هستند و می توانند برای نجات قربانیان بلایای طبیعی مانند زلزله و سونامی که در آن سازمان های دولتی و سایر سازمان ها تحت فشار هستند و برای مقابله مناسب با این وضعیت کارکنان کم کار هستند. اینها برخی از راه هایی است که در آن بخش NGO به عنوان پل ارتباطی بین دولت و مردم عمل می کند. در مقالههای بعدی، جنبهها و جزئیات متعدد پدیده NGO را به تفصیل بررسی خواهیم کرد و جنبههای مثبت و همچنین جنبههای منفی ظهور NGOها را تحلیل خواهیم کرد.
بدون نظر