با افزایش تعداد سازمان‌های غیردولتی، این تصور به وجود آمده است که دولت باید به دلیل وظیفه‌ای که سازمان‌های غیردولتی باید انجام دهند، پایبند بماند. در واقع، بسیاری از طرح‌های دولتی مانند MNREGA (قانون ملی ضمانت اشتغال روستایی ماهاتما گاندی) مشمول ممیزی‌های اجتماعی و بازرسی توسط سازمان‌های غیردولتی هستند که یک پیشرفت مثبت است. این ممیزی های اجتماعی برای ارزیابی اثربخشی طرح های راه اندازی شده توسط دولت مفید است و از این رو به عنوان بازدارنده در برابر اقدامات فاسد و نشت منابع مالی عمل می کند.

با این حال، قبل از اینکه مردم به این نتیجه برسند که کارایی دولت به دلیل فشار NGO ها افزایش یافته است، در اینجا یک نکته احتیاط وجود دارد. بسیاری از طرح‌های دولتی خارج از حوزه نظارت سازمان‌های غیردولتی هستند و از این رو، بخش NGO برای محافظت در برابر فساد و نشت منابع مالی نسبتاً درمانده است.

البته قانون RTI یا قانون حق دسترسی به اطلاعات یکی از نمونه های بارز این است که چگونه فشار NGO ها دولت را مجبور کرده است که نه تنها این قانون را تصویب کند بلکه اطلاعات مربوط به طرح های مختلف را نیز فاش کند. همانطور که نمونه‌های هزاران درخواست RTI و پاسخ‌های آن‌ها نشان می‌دهد، این اقدام تا حدودی در مهار رفتارهای زیاده‌روی و افشای اقدامات فسادانگیز مؤثر بوده است. جدای از این، بخش NGOها تأثیر مثبت دیگری بر حاکمیت داشته است و این مربوط به تصویب بسیاری از قوانین مانند جرم زدایی از رفتارهای مختلف است که از زمان انگلیس وجود داشته است. یک مثال مربوط به طبقه بندی کردن جنسیت های متناوب به عنوان یک جرم است و در واقع می توان گفت که بخش غیردولتی در وادار کردن دولت به این کار پیش قدم شد. از این رو،ظهور یک بخش NGO قوی و قدرتمند برای شکوفایی دموکراسی ضروری است .

با این اوصاف، باید به خاطر داشت که بسیاری از سازمان های غیردولتی خود در مورد منبع تامین مالی خود مورد سوال قرار می گیرند، به ویژه زمانی که دلایلی را مطرح می کنند که به طرح های حیوان خانگی دولت آسیب می زند. به عنوان مثال، دولت به تحقیق در مورد منابع مالی معترضین در کندانکولام که علیه نیروگاه هسته‌ای آنجا تحریک می‌کردند، متوسل شد. این موضوع توسط بسیاری به عنوان تلاشی برای دور زدن از موضوع اصلی مورد انتقاد قرار گرفت. نکته اینجاست که بخش غیردولتی باید این عقب‌نشینی‌ها را با گام برداشته و همچنان بر وظایف حاکمیتی و رفاه عمومی دولت تمرکز کند. با توجه به اینکه این جنبه ها در بسیاری از کشورها از جمله هند بسیار ضعیف مدیریت می شوند، حضور یک بخش غیردولتی فعال برای حفاظت از نهادهای دموکراتیک حیاتی است.

در نهایت، در مسائل مربوط به حکمرانی، بخش غیردولتی می‌تواند جدا از نقش آژیتاتور، هم نقش فعال و هم نقش مشاوره ای ایفا کند . هر یک از این نقش‌ها با حوزه‌های تمرکز خاصی همراه است و برای حکومت‌داری مؤثر، سازمان‌های غیردولتی باید آماده باشند تا همه نقش‌ها را ایفا کنند تا وقتی توصیه‌ها شکست خورد، بتوانند عمل کنند، و زمانی که اقدام شکست خورد، بتوانند تحریک کنند. همه چیز به میزان فشار بر دولت برای بهبود حکومت و تلاش برای رفاه عمومی خلاصه می شود.

بدون نظر

پاسخ دهید