رکود جهانی مداوم به غیر انتفاعی ها آسیب وارد کرده است، زیرا آنها هر دو برای خدمات خود تقاضا دارند و در عین حال، بودجه برای آنها کاهش یافته است. این امر به این دلیل اتفاق افتاده است که فجایع انسانی و نیاز به شرکت غیرانتفاعی در جایی که دولت به دلیل رکود اقتصادی و کاهش عمومی اقتدار دولت شکست خورده است به این معنی است که از آنها خواسته می شود تا نقش های زیادی را ایفا کنند که در غیر این صورت انجام می دادند. مردد برای انجام زودتر
با این حال، خشک شدن منابع مالی به این معنی است که غیر انتفاعیها نمیتوانند امیدی به برآورده کردن تمام خواستهها در زمان خود داشته باشند و از این رو، مجبورند به منابع محدودی که دارند بسنده کنند. جدای از این، تغییراتی در محیط خارجی وجود دارد که با افزایش تعداد شرکتکنندگان جدید مرتبط است که خدمات مشابه یا بیشتری را با غیر انتفاعیهای موجود ارائه میدهند. این بدان معناست که سازمانهای غیرانتفاعی موجود برای اینکه بخواهند قابل دوام و مرتبط بمانند، باید پیشنهادات خود را متنوع و گسترش دهند.
سومین روندی که در زمان های اخیر خود را نشان داده است، جنبه تغییرات سریع فناوری است، به این معنی که پیامدهای ناشی از آن باید توسط غیر انتفاعی مورد توجه قرار گیرد. به عنوان مثال، سازمانهای غیرانتفاعی دیگر نمیتوانند مؤلفه فنی خدمات خود را نادیده بگیرند و از این رو، باید خود را با فناوری تطبیق دهند و آن را به بخشی جدایی ناپذیر از برنامههای خود تبدیل کنند. علاوه بر این، با تغییرات سریع تکنولوژیک، غیر انتفاعیها با وضعیتی مواجه میشوند که در آن باید وارد دنیای مجازی شوند (برای استفاده از استعاره) و آن را با دنیای واقعی پیوند دهند تا اطمینان حاصل کنند که مرتبط با دوران معاصر هستند.
روند چهارم به افزایش انتظارات از جمعیت مشتری به دلیل جهانی شدن و افزایش آگاهی در بین مردم مربوط می شود. به عنوان مثال، بسیاری از ذینفعان و دریافت کنندگان مورد نظر از فعالیت های غیرانتفاعی آگاه تر و آگاه تر هستند و از این رو، همان پاسخگویی و شفافیتی را می خواهند که سازمان های غیرانتفاعی از دولت ها و مقامات دولتی می خواهند. این بدان معناست که خود مؤسسات غیرانتفاعی تحت نظارت هستند و از این رو، باید فعالیت های خود را افزایش دهند تا اطمینان حاصل کنند که برای عموم مردم جذاب هستند.
گرایش پنجم در حوزه تشدید هنجارها و الزامات تامین مالی توسط تامین کنندگان است که تاکید بیشتری بر عملکرد غیرانتفاعی دارد. این بدان معناست که سازمانهای غیرانتفاعی تحت تأثیر یک «ضربه مضاعف» قرار میگیرند که در آن آنها باید در قبال اهداکنندگان خود پاسخگو باشند و نسبت به افزایش آگاهی در بین گیرندگان خود پاسخگو باشند. همه این روندها در کنار هم نشان می دهد که بخش غیرانتفاعی باید به نوآوری، سازماندهی مجدد و جهت دهی مجدد آنها بپردازد و به جای واکنش نشان دادن، فعال باشد.
در نهایت، این جنبههایی که در اینجا مورد بحث قرار میگیرند، ادامه خواهند داشت، حتی اگر شرایط اقتصادی بهبود یابد، زیرا جهان در مسیر عدم قطعیت و تحولات در حال حرکت در وضعیت فعلی سیاره است. از این رو، مانند هر بخش دیگری، سازمان های غیرانتفاعی با چالش های بقا و شکوفا شدن در یک محیط بیش فعال که در آن همه چیز در حالت نوسان است، مواجه است. این که آیا بخش غیرانتفاعی می تواند برای پیشرفت به سطح بعدی نوآوری کند یا خیر، باید دید. مقالات بعدی در این ماژول به برخی از راههایی که سازمانهای غیرانتفاعی میتوانند استراتژیهایی برای شکست دادن «شانسهای جهانی» ابداع کنند، نگاه میکنند.
بدون نظر