مدیریت پروژه هنر و علم مدیریت پروژه ها با تاکید بر کیفیت، هزینه و زمان است. اگر جنبه کیفیت را در نظر بگیریم، این یکی از عوامل “محدودیت سه گانه” است که بر هنر مدیریت پروژه حاکم است.
کیفیت به عنوان درجه ای که پروژه الزامات را برآورده می کند تعریف می شود (PMBOK، 2009). کلمه عملی در اینجا برآورده کردن الزامات است و از این رو هر کاری انجام می شود که با الزامات مطابقت ندارد گفته می شود که از هنجار کیفیت منحرف می شود. در پاراگراف های بعدی، به تمایز بین مدیریت کیفیت و فرآیندهای کنترل کیفیت نگاه می کنم.
مدیریت کیفیت عبارت است از طراحی برنامه هایی که استانداردهایی را که باید در پروژه اعمال شود، تعیین می کند که چه کسی در مدیریت کیفیت و وظایف خاص آنها دخیل است، جلساتی برای تعیین اینکه آیا پروژه با مشخصات کیفی تعیین شده مطابقت دارد یا خیر. برنامه مدیریت کیفیت و تعیین معیارهایی که برای اندازه گیری کیفیت استفاده می شود. همانطور که توسط PMBOK تعریف شده است، مدیریت کیفیت پروژه برنامه جامعی است که تمام اجزای فرآیند برنامه ریزی کیفیت را شامل می شود (PMBOK، 2009).
از سوی دیگر، کنترل کیفیت مجموعه فرآیندهایی است که معیارهای کیفیت را با ارزیابی نتایج پروژه خاص در برابر استانداردها اندازه گیری می کند . فرآیندهای کنترل کیفیت در طول عملکردهای نظارت و کنترل پروژه انجام می شود در حالی که مدیریت کیفیت در مرحله شروع و برنامه ریزی انجام می شود (PMBOK، 2009). از این رو، کنترل کیفیت زیرمجموعه مدیریت کیفیت است و مرحله نهایی چرخه مدیریت پروژه است.
مدیریت کیفیت همه چیز را در بر می گیرد و شامل تعیین استانداردهایی است که معیارهای کیفیت پروژه بر اساس آنها تعریف شده و نیاز به اندازه گیری دارد. مدیریت کیفیت جزئیات سطح پایین تر از نحوه ردیابی و اندازه گیری خروجی پروژه را در نظر می گیرد. کنترل کیفیت فرآیند حصول اطمینان از برآورده شدن معیارهای کیفیت است. از این رو، در حالی که مدیریت کیفیت فرآیند برنامه ریزی و مدیریت الزامات پروژه از منظر کیفیت است، کنترل کیفیت فرآیند اندازه گیری سطح خروجی و کیفیت خروجی است و معمولاً شامل اندازه گیری خروجی در برابر کیفیت است. معیارهایی که در برنامه مدیریت کیفیت تصمیم گیری شد.
دلیل اینکه مدیریت کیفیت و کنترل کیفیت به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند به دلیل این تصور است که کنترل کیفیت جنبه برنامه ریزی را نیز در بر می گیرد. این امر قطعاً در سازمانهایی که بخش کیفیت مجزا ندارند صادق است و برنامهریزی کیفیت و کنترل کیفیت حوزه فرآیندهای مدیریت پروژه است. در سازمانهایی که دارای بخشهای کیفی مجزا هستند و برنامهای برای کیفیت مدنظر وجود دارد، مدیریت کیفیت و کنترل کیفیت از هم جدا هستند و توسط افراد مختلف اداره میشوند.
در نتیجه، مدیریت کیفیت معمولاً به عنوان محصولات قابل تحویل خود یک برنامه مدیریت کیفیت جامع را تولید می کند که شامل جنبه کنترل کیفیت آن است. کنترل کیفیت در این مورد توسط مجموعه متفاوتی از افراد انجام می شود که ردیابی و اندازه گیری معیارها را به صورت اختصاصی انجام می دهند. به طور معمول، فرآیند مدیریت کیفیت شامل نمایندگان بخش کیفیت است و فرآیندهای کنترل کیفیت برعکس است و بخش کیفیت ردیابی معیارها را انجام می دهد و به تیم مدیریت پروژه گزارش می دهد. کنترل کیفیت یک ممیزی مستقل از کیفیت محصولات قابل تحویل است و برای علامت گذاری پروژه ضروری است.
بدون نظر