انتخاب اعضای تیم
انتخاب اعضای تیم فرآیندی است که شامل نقشه برداری از مهارت ها و نقاط قوت هر یک از اعضای منفرد با نقش و شرح شغلی است که برای آن استخدام شده یا وارد تیم می شوند. در این فرآیند باید تصورات اعضای تیم در مورد نقش او در نظر گرفته شود و اطمینان حاصل شود که با انتظارات آنها مطابقت دارد. تنها این امر میتواند «تناسب» صحیح بین تک تک اعضا و نقشی را که برای آن در نظر گرفته شدهاند تضمین کند.
انتخاب تیم نباید یک فرآیند موقتی باشد و باید متضمن تعهد و صبر تیم پروژه باشد. مدیر باید به اندازه کافی به معیار انتخاب و نحوه اعمال آنها در انتخاب اعضای تیم فکر کند.
استراتژی های تیم سازی
تیم سازی یک فرآیند بی پایان است، اگرچه باید توجه بیشتری به کار در اوایل چرخه عمر پروژه داده شود. استراتژی های موثر تیم سازی مستلزم افزایش همکاری و تفاهم بین اعضای تیم است. هدف باید پرورش روحیه تقویت متقابل در وظایفی باشد که انجام می دهند و کارهایی که انجام می دهند.
ارتباط کلامی و غیرکلامی باید تشویق و ساخته شود تا تیم را با هم پیوند دهد. تیمسازی مؤثر همچنین مستلزم آن است که اعضای تیم به طور ضمنی و صریح به یکدیگر اعتماد کنند. این شامل فرآیند ایجاد رابطه و راهنمایی از یکدیگر برای انجام وظایف با هم و دستیابی به همکاری بیشتر و ایجاد اراده خوب در بین تیم است.
مدیریت تعارض در تیم های متنوع
موارد زیر را می توان به عنوان منابع بالقوه درگیری در یک تیم متنوع در نظر گرفت:
گروه هایی که روی پروژه کار می کنند ممکن است اهداف و انتظارات متفاوتی داشته باشند . در این مورد، انتظارات نهایی برای پروژه باید مشخص شود و مدیر پروژه باید اطمینان حاصل کند که اعضای تیم به انتظارات پروژه پایبند هستند و یاد بگیرند که اهداف و آرزوهای فردی را تابع اهداف تیم کنند. برخی از تضادها نشان دهنده این واقعیت است که کار روزانه روی پروژه ها معمولاً توسط واحدهای مختلف سازمان انجام می شود، واحدهایی که اغلب در اهداف و قضاوت های فنی متفاوت هستند. نتیجه این است که این واحدها انتظارات متفاوتی در مورد پروژه، هزینه ها و پاداش های آن، اهمیت نسبی آن و زمان بندی آن دارند.
عدم قطعیت قابل توجهی در مورد اینکه چه کسی صلاحیت تصمیم گیری را دارد وجود دارد . هیچ چیزی مانند خلاء برای ایجاد تضاد وجود ندارد و از این رو مدیر پروژه باید قدرت تصمیم گیری را داشته باشد و او باید مرجع تصمیم گیری برای پروژه باشد. عدم اطمینان در مورد اینکه چه کسی صلاحیت تصمیمگیری در مورد تخصیص منابع، رویههای اداری، ارتباطات، انتخابهای تکنولوژیکی و سایر مواردی که بر پروژه تأثیر میگذارد، باعث ایجاد تضاد بین PM و طرفهای دیگر میشود. تضادها در مورد زمانبندی، اولویتهای درون و بین پروژه، برآورد هزینه و زمان کارکنان در این دسته قرار میگیرند.
تضادهای بین فردی بین افرادی که طرف های مورد علاقه پروژه هستند وجود دارد. این شایع ترین علت درگیری است و باید گام های موثری برداشته شود تا روحیه تیمی دست نخورده باقی بماند و روحیه اعضای تیم بالا بماند. حداقل نیاز این است که اعضای تیم یاد بگیرند که با یکدیگر و برای اهداف مشترک پروژه کار کنند.
بدون نظر