4 کاری که می توانید برای تقویت حفظ استعداد انجام دهید

“این نشانه یک ذهن تحصیل کرده است که بتواند فکری را بدون پذیرش آن سرگرم کند.” – ارسطو. 

ما فکر می کنیم؛ بنابراین ما هستیم

تفکر ما را به عنوان انسان یا موجودی که قادر به تسلط بر عقل است تعریف می کند. با این حال، تعجب آور است که چقدر کمی از تفکری که ما انجام می دهیم، چیزی است که علم ممکن است به عنوان «تفکر با کیفیت» تعریف کند. همانطور که ذهن ما در حال چرخش است، اطلاعات را از طریق فیلتری از تعصبات که ریشه در باورها، تعصبات و آرزوهای شخصی ما دارد، پردازش می کنیم. برای فکر کردن به افکار باکیفیت، باید خودمان را برای تفکر انتقادی آموزش دهیم.

تفکر انتقادی یکی از مهمترین شایستگی های رهبری بیرونی است.

تفکر انتقادی چیست؟ 

تفکر انتقادی روشی خودآگاه برای تحمیل ساختاری بر افکار ما و تحمیل معیارهای فکری بر آنهاست. در زمینه رهبری هوشمند، تفکر انتقادی یک شایستگی رهبری هسته‌ای بیرونی است که به رهبران اجازه می‌دهد تا تصمیمات مستقل خوبی بگیرند و در عین حال طیف کاملی از راه‌حل‌ها را برای مشکلات در نظر بگیرند.

رهبران باهوش عوامل زنده مملو از اطلاعات نیستند. آنها مشکل گشا و تصمیم گیرنده مستقل هستند. و مهارت در ریشه این توانایی ها تفکر انتقادی است.

طبق  علم ، این سه رکن مبتنی بر شناخت، زیربنای تفکر انتقادی هستند:

شناخت مفروضات

پردازش اطلاعات با درک مطلب شروع می شود. وقتی اطلاعاتی را دریافت می‌کنیم، می‌توانیم آن را همانطور که هست بپذیریم یا مطابق با استانداردهای فکری نگه داریم و اعتبار آن را تا جایی که می‌توانیم عینی ارزیابی کنیم. همه ما به طور غریزی سعی می کنیم از آنچه می شنویم و می بینیم سر و صدا کنیم. توانایی تشخیص تناقضات منطقی، اعتراف به گم شدن اطلاعات، ارزیابی شواهد و تشخیص مفروضات بسیار کمتر از آن چیزی است که شاید باید باشد.

رهبران باهوش مفروضات را در ایده ها، برنامه ها و استراتژی ها تشخیص می دهند و می دانند که چگونه اعتبار این مفروضات را ارزیابی کنند.

وقتی چیزی را فرض می کنیم، یک ایده یا یک واقعیت گفته شده یا ضمنی را بدیهی می دانیم. با این حال، اغلب چیزی که ما تمایل داریم آن را بدیهی بدانیم، اشتباه است یا وجود ندارد.

ارزیابی استدلال ها

استدلال ها ابزار انتخابی برای کسانی هستند که سعی می کنند ما را در مورد چیزی متقاعد کنند. این اظهارات اغلب دارای بار احساسی هستند و از قضاوت ما سوء استفاده می کنند. برای ارزیابی عینی اعتبار استدلال‌ها، باید قضاوت را به حالت تعلیق درآوریم و احساساتی را که عینیت را پنهان می‌کنند نادیده بگیریم.

وزن همه استدلال ها یکسان نیست.

همه ما دیدگاه‌های ترجیحی داریم، و چنین دیدگاه‌هایی باعث سوگیری تایید می‌شوند. رهبر باهوش در حذف حواس پرتی مبتنی بر احساسات و قضاوت از فرآیند ارزیابی مهارت بالایی دارد. برای اینکه یک استدلال در برابر موشکافی بایستد، باید مهم و مستقیماً با سؤالی که هدف آن پاسخگویی است مرتبط باشد.

نتیجه گیری

توانایی جمع‌آوری اطلاعات از منابع مختلف، ارزیابی عینی آن، و سپس نتیجه‌گیری منطقی –  استنتاج ، تفسیر یا استنتاج – بر اساس شواهد مستحکم به رهبران اجازه می‌دهد تا تصمیمات مستقل خوبی بگیرند. نتیجه گیری درست منجر به یک تصمیم خوب می شود.

کسانی که بر تفکر انتقادی تسلط دارند، از نظر عاطفی به نتیجه گیری های منطقی خود وابسته نمی شوند. آنها به دنبال تأیید اعتبار نیستند. آنها به دنبال حقیقت هستند بنابراین، آنها قادر و مایل به تعدیل این نتیجه گیری ها با آشکار شدن اطلاعات بیشتر و شواهد جدید هستند.

در  کتاب‌هایم ، تفکر انتقادی را راهی برای تسهیل تصمیم‌گیری با کیفیت از طریق عینیت، نتیجه‌گیری بی‌طرف و اطلاعات فراوان توصیف کرده‌ام. تفکر انتقادی یک شایستگی رهبری هسته ای بیرونی است که به خوبی به توسعه و بهبود از طریق تمرین کمک می کند.

اگر به دنبال بهبود شایستگی های رهبری درونی و بیرونی خود هستید یا به فرهنگ سازمان خود جهتی تازه می بخشید، باید خدمات مربیگری رهبری من را بررسی کنید .

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

19 − 2 =