3 طراحی وب سایت B2B بهترین روش برای تبدیل سرنخ ها

اهمیت مثبت اندیشی برای مدیران

پس از اینکه اقتصاد چند سال پیش ضربه بزرگی را متحمل شد، مفهوم “مثبت اندیشی” نیز مورد توجه قرار گرفت. منتقدان می‌گویند شرکت‌هایی که تفکر مثبت را ترویج می‌کنند، می‌خواهند روحیه کارکنان را بهبود بخشند و در عین حال از افزایش شغل آن‌ها خودداری کنند و وظایف همکاران اخراج شده‌شان را بیش از حد به آنها تحمیل کنند.

مثبت اندیشی

مثبت اندیشی چیزی فراتر از اصطلاح «احساس خوب» است.

با این حال، تحقیقات واقعی وجود دارد که از اثرات سودمند تفکر مثبت بر تجارت پشتیبانی می کند. مطالعه‌ای در سال 2004 نشان داد که تیم‌هایی که نگرش مثبت‌تری داشتند، سود بیشتری کسب کردند و مشتریان شادتری داشتند. مطالعه ای در سال 2001 نشان داد که افرادی که شادی را تجربه می کنند خلاقانه تر فکر می کنند. و یک مطالعه در سال 2005 نشان داد که افراد با دیدگاه مثبت کمتر کار را از دست می دهند. در اینجا دلایل دیگری وجود دارد که مثبت اندیشی مدیران را موثرتر می کند.

ترس باعث می شود گزینه های کمتری نسبت به آنچه که در اختیار دارید درک کنید

انسان‌ها مکانیسم‌های روان‌شناختی برای مقابله با خطر فوری دارند، چه خرس در طبیعت، یک فرد ترسناک در یک کوچه تاریک، یا اتوبوسی که بدون کنترل به سمت شما می‌رود. وقتی چنین موقعیت‌هایی اتفاق می‌افتد، مغز شما هر چیز دیگری را خاموش می‌کند و روی نجات خود تمرکز می‌کند. این برای خطر واقعی عالی است، اما بسیاری از مردم این واکنش را به موقعیت‌هایی دارند که تقریباً جدی نیستند.

یک تف و تفک جزئی بر سر یک فضای پارکینگ، یا دیدن یک برنامه بیش از حد کامل در اول صبح می تواند این واکنش جنگ یا گریز را تحریک کند و می تواند باعث شود شما به جایی که گزینه های واقعی را نمی بینید تنظیم کنید. دارند. برعکس آن نیز صادق است. وقتی احساسات مثبت را تجربه می کنید، احتمالات بیشتری را می بینید.

راه های دیگر تفکر منفی بر شما تأثیر می گذارد

تفکر منفی علاوه بر اینکه دید محدودی از گزینه‌هایتان به شما می‌دهد، از چندین راه دیگر بر شما تأثیر منفی می‌گذارد :

• خلاقیت شما را از بین می برد و خلاقیت کسانی را که با آنها تعامل دارید کاهش می دهد.
• افکار منفی بیشتر از افکار مثبت “از بین می روند”.
• منفی نگری مداوم می تواند به عملکرد شغلی آسیب برساند و باعث شود فرصت ها را از دست بدهید.
• منفی گرایی مزمن افراد را از خود دور می کند و به روابط آسیب می زند.
• سطح استرس را بالا می برد و می تواند به مشکلات سلامت مزمن کمک کند.

تغییر دیدگاه: امتیاز در مقابل وظیفه

بسیاری از کارهایی که ما از اینکه «باید» انجام دهیم ، به نظر دیگران شبیه کارهایی است که «باید» انجام دهیم . اگر شما والدین سه فرزند خردسال خود در خانه هستید، احتمالاً وقتی همسرتان از «باید» پرواز هفته آینده به وگاس شکایت کند، چندان همدردی نخواهید کرد. اکثر ما قربانیانی نیستیم که مجبور به انجام این مسئولیت ها برخلاف میل خود شویم.

نه، شما «لازم نیست» به طور منظم ورزش کنید، اما به این نتیجه می رسید که به اندازه کافی سالم هستید و برای انجام آن زمان دارید. شما مجبور نیستید در هر کنفرانسی شرکت کنید، اما از این امتیاز برخوردارید که این کار را انجام دهید زیرا اطلاعاتی را ارائه می دهید که مردم می خواهند بشنوند. شما مجبور نیستید در راه خانه در سوپرمارکت توقف کنید. احتمالاً از گرسنگی نمی‌میرید. شما باید این کار را انجام دهید تا به جای شکار و جمع آوری، چیزی خوشمزه و راحت برای شام بخورید.

نگرش های مثبت اندیشی

نحوه چارچوب بندی مسئولیت های خود نگرش شما را نسبت به آنها شکل می دهد.

آنچه شما بودید لزوماً آن چیزی نیست که شما هستید

یکی دیگر از کارهایی که تفکر منفی مداوم می تواند انجام دهد این است که ما را در همان شخصی که قبلا بودیم محبوس نگه دارد. شاید در یک امتحان حساب دیفرانسیل و انتگرال در کالج شکست خورده باشید و با وجود اینکه در کلاس و کلاس‌های ریاضی بعدی موفق شدید، با این وجود نمی‌توانید از فکر کردن خود به عنوان «در ریاضی بد» دست بردارید.

افرادی که در آن زمان شما را نمی‌شناختند، ممکن است از این که بدانند شما در مورد خودتان چنین فکر می‌کنید شگفت زده شوند، زیرا محاسبات شما در مورد ضخامت لایه مرزی (مثلا) همیشه درست بوده است. بسیاری از ما با جوجه اردک زشت وجه اشتراک داریم. ما ممکن است متوجه نباشیم که چقدر جلو آمده ایم و این مایه شرمساری است.

راه هایی برای افزایش تفکر مثبت در زندگی روزمره

افزایش تفکر مثبت شامل تمرین چیزهایی است که باعث ایجاد احساس رضایت، شادی و عشق می شود. بدیهی است که این چیزها برای افراد مختلف متفاوت است، اما شما باید به جای اینکه آنها را “اضافی” در نظر بگیرید، برای آنها وقت بگذارید. مدیتیشن و نوشتن دو روش محبوبی هستند که مردم برای افزایش تفکر مثبت از آن استفاده می کنند.

بازی نیز مهم است، اما آخرین باری که برنامه‌ای بازیگوش در زندگی خود داشتید کی بود؟ «بازی» ممکن است ساختاری داشته باشد، مانند وقت گذاشتن برای یادگیری یک آهنگ جدید در یوکلل شما. یا ممکن است زمان آزاد کاملاً بدون ساختار باشد، جایی که در حین پیش رفتن آن را متوجه می‌شوید. اما دادن “اجازه” بازی به خود کمک می کند تا شادی را تجربه کنید و ایده های جدید را سرگرم کنید.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شانزده + سیزده =