برخی از مشکلاتی که پروژه ها با آن روبرو هستند

تحقیقات نشان داده است که نزدیک به 80 درصد از تمام پروژه ها با مشکلات مربوط به هزینه های اضافی و افت زمان و همچنین عدم تکمیل بسیاری از آنها مواجه می شوند.

بدون در نظر گرفتن پروژه‌هایی که فراتر از مرحله شروع و برنامه‌ریزی/مفهوم‌سازی پیشرفت نمی‌کنند، نگرانی مدیران پروژه در مورد مازاد هزینه‌ها، مسائل مربوط به منابع انسانی، افت زمانی، و تفاوت‌های درون سازمان فروشنده و نیز در واقع نگران‌کننده است. با مشتری

در حالی که برخی از این مشکلات به دلیل ارتباطات ضعیف و همچنین برنامه ریزی بد است، برخی دیگر به دلیل اجرای نادرست و اجرای ناقص است، در حالی که بقیه به دلیل مسائل منابع انسانی مانند خروج افراد کلیدی از پروژه یا سازمان در نیمه راه است. است.

در مجموع، تقریباً هر پروژه‌ای که در طول کار شرکتی‌مان روی آن کار کرده‌ایم، باید با برخی یا بیشتر از این مشکلات دست و پنجه نرم می‌کرد، از جمله جنبه واقعی نگرانی مدیران پروژه که آیا پروژه هرگز به نتیجه می‌رسد و روشنایی روز را می‌بیند. .

این بدان معناست که مدیریت پروژه هم هنر و هم علمی است که در آن هنر تعادل و علم تخمین و کاربرد دقیق روش‌ها به طور هماهنگ مورد نیاز است تا پروژه به اتمام برسد.

چرا پروژه ها با مشکل مواجه می شوند

این ما را به این سوال هدایت می کند که چرا بیشتر پروژه ها در وهله اول با مشکل مواجه می شوند. در تجربه ما، لغزش های زمانی به دلایل مختلفی از جمله خزش پروژه، خزش محدوده، برنامه ریزی و برآورد ضعیف، مدیریت افراد بد، و مهمتر از همه، به دلیل عواملی خارج از کنترل مدیر پروژه مانند لغو سازمان مشتری یا سازمان مشتری رخ می دهد. اصلاح الزامات در اواسط راه و همچنین سیاست و سایر مسائل در خود سازمان فروشنده.

خزش محدوده یا خزش پروژه رایج‌ترین دلیلی است که باعث می‌شود پروژه‌ها به تأخیر بیفتند که در آن نیازهای اولیه اغلب در میانه‌ی پروژه کافی تلقی نمی‌شوند، یا به دلیل اینکه مشتری با نیازهای جدید روبرو می‌شود یا تیم پروژه متوجه می‌شود که محدوده پروژه را برآورد نکرده است. پروژه به طور مناسب

از آنجایی که زمان برابر با پول است، هر افت تحویل منجر به افزایش هزینه می شود که در مورد اینکه چه کسی به دلیل گرانی زمان و هزینه، کسری را تامین می کند، اختلاف بین فروشنده و مشتری ایجاد می شود.

در واقع، این امر می‌تواند منجر به توقف پروژه در شدیدترین موارد شود و از این رو، توصیه می‌شود مدیران پروژه تمام الزامات را به طور دقیق و قبل از هر مرحله با مشتریان روشن کنند.

پروژه های پیچیده چگونه مدیریت می شوند

اغلب، پروژه ها نیز به دلیل منافع و برنامه های رقابتی ذینفعان مختلف با مشکلاتی مواجه می شوند. . این امر به ویژه در پروژه های ساخت و ساز مانند پروژه های مترو ریل و ساخت و ساز استادیوم های المپیک که در کشورهای مختلف میزبان اتفاق می افتد، صادق است.

این امر به این دلیل اتفاق می‌افتد که پروژه‌ها پیچیده هستند و نیازمند تأییدیه‌ها و مجوزهای سازمان‌های مختلف هستند و همچنین از نظر قانونی محکم هستند تا در برابر اعتراضات و همچنین دعاوی طرف‌های متضرر مقاومت کنند.

علاوه بر این، این نوع پروژه‌ها اغلب شامل تعامل با سازمان‌های دولتی می‌شوند که به این معنی است که تأخیرهای بوروکراتیک اغلب دلیل مشکلات هستند. علاوه بر این، برخی از پروژه‌های پیچیده‌تر نیز با مشکلاتی مواجه می‌شوند، زیرا ذینفعان مربوطه شاهد تغییر نگهبان بوده‌اند و از این رو، اولویت‌های خود را تغییر داده‌اند و به همین دلیل پروژه دیگر مورد پسند و یا حتی لغو قرار نمی‌گیرد.

جدای از این، برخی از پروژه ها نیز با مشکل مواجه می شوند، زیرا اعتبارات آنها در نیمه راه متوقف شده و همچنین امتیازات و یارانه های اعطایی اولیه به آنها حذف یا کاهش یافته است.

هنر و علم مدیریت پروژه

بنابراین، با توجه به همه این عوامل، برای مدیران پروژه مهم است که اراده ای آهنین داشته باشند و در میان همه این دلایل مشکلات ثابت قدم بمانند. در واقع، در تجربه خود دریافتیم که مدیران پروژه باید مذاکره‌کنندگان سرسختی باشند که در آن نه تنها در برابر فشارها و فشارهای ذینفعان مختلف مقاومت می‌کنند، بلکه علاوه بر قوی بودن برای مقاومت در برابر خواسته‌های سهامداران مختلف، با اعضای تیم خود نیز محکم هستند.

جدای از این، مدیران پروژه باید در برآورد و برنامه‌ریزی خود علمی باشند تا هر گونه ضعف ناشی از عوامل خارج از کنترل آنها در نظر گرفته شود یا حداقل تا حدی برنامه‌ریزی شود تا هرگونه اضافات ناشی از «ناشناخته‌ها» رسیدگی شود.

در حالی که برنامه ریزی برای همه موارد ضروری غیرممکن است، با این وجود، مقداری برنامه ریزی که ماهیت دقیقی دارد می تواند به جلوگیری از بسیاری از مشکلاتی که می توانند در میانه راه ظاهر شوند کمک کند.

علاوه بر این، مدیران پروژه باید از مدیران انسانی نمونه باشند تا به مسائل منابع انسانی به صورت تخصصی رسیدگی شود.

بعلاوه، مدیران پروژه باید از لحاظ سیاسی زیرک باشند تا بین منافع مختلف ذینفعان متعدد که نیازمند مهارت و مدیریت مناسب هستند، تعادل برقرار کنند.

یک پروژه مانند یک سمفونی است که مدیر پروژه رهبر آن است

با در نظر گرفتن همه این جنبه ها، برخی از نویسندگان مدیران پروژه را شبیه به رهبران ارکستر می دانند که در آن باتوم را به دست می گیرند و اطمینان می دهند که سمفونی در هماهنگی با همه نوازندگان بی نقص است.

این بدان معنی است که در حالی که آنها مسئولیت امتیاز کلی را بر عهده دارند، همچنین باید اطمینان حاصل کنند که سایر بازیکنان علاوه بر نیاز به کار همه اعضا به عنوان یک واحد، با پتانسیل خود عمل می کنند.

برای نتیجه گیری، بهترین موسیقی زمانی اتفاق می افتد که همه با هم هماهنگ باشند و مدیران پروژه باید اطمینان حاصل کنند که این اتفاق نه تنها در ابتدا بلکه در طول پروژه رخ می دهد و سپس می توانند تشویق های یک اجرای شایسته را دریافت کنند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *