4 کاری که می توانید برای تقویت حفظ استعداد انجام دهید

طبق یک  مطالعه در سال 2012 MIT ، خودآگاهی پایه و اساس بیشتر مهارت های رهبری و همچنین سنگ بنای هوش هیجانی است. به این ترتیب، از منظر توسعه رهبری یک مهارت ضروری است.

خودآگاهی یکی از ارکان هوش هیجانی است. 

چگونه می توانیم خودآگاهی را تعریف کنیم؟ 

خودآگاهی ترکیبی از خودشناسی و توانایی استفاده از این دانش برای نظارت بر افکار، احساسات و تأثیر این متغیرها بر تصمیم گیری است.

افراد خودآگاه در کنترل خود بهتر هستند. و بسته به تسلط آنها بر این مهارت، آنها آگاهی موقعیتی بهتر و نگرش فعالانه ای نسبت به زندگی به طور کلی نشان می دهند.

از برخی جهات، خودآگاهی نقطه مقابل خود جذبی است. دومی فرد را از محیط اطراف خود جدا می کند و منحصراً بر نیازها و خواسته های درونی تمرکز می کند.

خودآگاهی فرد را به محیط فیزیکی و عاطفی خود از طریق درون نگری، مشاهده بدون قضاوت، و تمایل قلبی باز برای پذیرش دانش جدید باز می کند.

فواید خودآگاهی

خودآگاهی یک کیفیت رهبری است که به طرز شگفت انگیزی کم است. در حالی که بسیاری از افراد در پست های رهبری معتقدند که خودآگاه هستند، تعداد بسیار کمی از آنها اینگونه هستند. بنابراین، خودآگاهی یک هدف عالی برای مربیگری رهبری است، زیرا کمیاب است، اما قابل دستیابی است.

ارتباط

افراد خودآگاه ارتباطات بهتری دارند. 

برخی از مزایای خودآگاهی قابل سنجش و اندازه گیری است. دیگران ظریف تر هستند.

  • رهبران موفق از نقاط قوت و تمایلات خود آگاه هستند و می دانند چگونه از آنها بهترین استفاده را ببرند. آنها همچنین می توانند تأثیر ضعف های خود را به حداقل برسانند.
  • طبق یک  مطالعه Korn/Ferry ، شرکت‌هایی که کارکنانی با سطح خودآگاهی بالاتری دارند، از نظر مالی بهتر عمل می‌کنند.
  • رهبران خودآگاه بهتر تصمیم می گیرند و اولویت ها را بهتر تعیین می کنند.
  • خودآگاهی با بلوغ رهبری همراه است. بنابراین، رهبران خودآگاه تمایل دارند بازخورد منفی را شخصاً دریافت نکنند و به جای گیرکردن در یک بازی سرزنش، برای حرکت به سمت یک راه حل مجهزتر هستند.
  • رهبران و کارکنان با سطوح بالای خودآگاهی روابط شخصی و حرفه ای محکم تری ایجاد و حفظ می کنند.
  • مرزهای شخصی یک فرد خودآگاه بهتر تعریف شده و سالم تر است.
  • علاوه بر مهارت های رهبری، خودآگاهی پایه ای محکم برای اهداف شخصی و حرفه ای ایجاد می کند.
  • دلیل دیگری که چرا توسعه رهبری، خودآگاهی را به عنوان یک دارایی ارزشمند می‌بیند، این است که افراد خودآگاه بهتر ارتباط برقرار می‌کنند. مهارت های ارتباطی مناسب از دیدگاه مربیگری رهبری ضروری است.
  • رهبران خودآگاه در همه زمینه ها موثرتر هستند. آنها کارکنان راضی تر و شرکت های موفق تری ایجاد می کنند.
  • به دلیل تصمیم گیری بهتر، افراد خودآگاه کمتر به رفتارهای ناپسند مانند دروغ گفتن، تقلب و دزدی متوسل می شوند.

مغالطه درون نگری «چرا».

در حالی که کوچینگ اجرایی به خودآگاهی و درون نگری اهمیت زیادی می دهد، جنبه تاریکی برای این مهارت ها/توانایی های روانی وجود دارد.

روانشناسی بالینی  خودآگاهی را با افسردگی، خودکشی و اختلال در عملکرد مرتبط می داند. با نگاهی دقیق تر، به نظر می رسد که مشکل خودآگاهی نیست، بلکه به روشی است که برخی افراد آن را انجام می دهند.

خود تحلیل گرهای مکرر تمایل دارند بر درون نگری مبتنی بر سؤالات «چرا» تکیه کنند. “چرا شکست خوردم؟”، “چرا اینقدر ضعیف عمل کردم؟” چنین سوالاتی توضیحات و توجیهات مبتنی بر ترس را به همراه دارد. بنابراین، به جای اینکه تحلیلگر را به سمت راه حل هدایت کنند، او را در افسردگی و اضطراب فرو می برند.

راه حل این است که درون نگری «چرا» را با درون نگری «چه» جایگزین کنیم. “چه کاری می توانم انجام دهم تا از این نتیجه در آینده جلوگیری کنم؟”، “چه اشتباهی انجام دادم؟” چنین سؤالاتی پاسخ هایی را به دنبال دارد که بذرهای راه حل را در خود دارند.

کوچینگ اجرایی، خودآگاهی را به عنوان یک مهارت اساسی رهبری می داند. در واقع، این مهارتی است که توسعه آن می تواند نتایج شگفت انگیزی به همراه داشته باشد.

به محتوای توسعه رهبری ما علاقه مند هستید؟ امروز با ما تماس بگیرید .

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

17 + یک =