ایجاد یک تیم موثر
داشتن اهداف یا هدف مشخص برای هر یک از ما مهم است. در واقع، افرادی که اهداف تعیین می کنند همیشه موفق تر از دیگران هستند.
برای رهبرانی که در تعیین اهداف جدی هستند، باید مواردی را در نظر داشته باشند. این اهداف باید مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، واقع بینانه و دارای جدول زمانی باشند. علاوه بر این، برای هر سازمان، اهداف نیز باید به صورت مثبت بیان شوند. و برای یک تیم، اهداف باید برای هر یک از اعضای تیم شخصی سازی شوند. همه این اهداف باید به صورت مکتوب نوشته شوند، جایی که شما و همچنین تیم می توانید اغلب آنها را ببینید.
هنگامی که با تیم خود بنشینید و اهدافی را تعیین کنید، ایجاد نوعی برنامه عمل برای دستیابی به آن هدف می تواند بسیار مفید باشد.
- غیر رسمی بودن و همچنین مشارکت: برای ایجاد یک تیم موثر، آب و هوا باید غیررسمی، راحت و همچنین آرام باشد. هیچ تنش یا هیچ نشانه ای از کسالت نباید وجود داشته باشد. تیم ها از دور هم بودن لذت می برند، آنها به راحتی با هم تعامل دارند. شوخی و خنده های خوش اخلاق باید زیاد باشد. به منظور تسهیل این امر، ترتیب نشستن داشته باشید. معمولاً یک دایره بهترین چیدمان صندلی است، در حالی که چیدمان کلاس درس معمولی بدترین است.
- گوش دادن: یک تیم بسیار کارآمد دارای اعضای تیمی است که از تکنیک های شنیداری موثر استفاده می کنند. اینها شامل پرسش، بازنویسی، و همچنین خلاصهنویسی برای به دست آوردن ایدهها است. گوش دادن مؤثرترین عاملی است که تیم های مؤثر را از تیم های غیر مؤثر متمایز می کند. این موضوع بسیار مهمی است که باید در مقاله دیگری به تفصیل مورد بحث قرار گیرد.توانایی گوش دادن واقعی یک مهارت بسیار مهم است. هر یک از اعضای تیم باید آن را داشته باشد. گوش دادن به شما امکان می دهد بفهمید طرف مقابل چه می گوید. علاوه بر این، به طرف مقابل نشان می دهد که شما به آنچه او می گوید علاقه مند هستید. اما همه ما مشکلات رایج گوش دادن را تجربه می کنیم.
ما تمایل داریم که اجازه دهیم توجهمان سرگردان شود. ذهن ما دور می شود ما شروع به فکر کردن در مورد زمان یا سایر کارهایی که داریم می کنیم. به این ترتیب ما تمرکز خود را از دست می دهیم.
ما نکته واقعی آنچه گفته می شود را از دست می دهیم. ممکن است در نهایت روی شخصیت گوینده تمرکز کنیم. در غیر این صورت ممکن است اجازه دهیم قضاوت ما در مورد شخص بر اساس تجربیات گذشته مانع شود. یا، ممکن است سخت در تلاش باشیم که به دنبال پیام های پنهان بگردیم و در اصل گفتگو از دست بدهیم.
احساسات ما در قضاوت ما دخالت می کند. این امر تمرکز ما را از آنچه گفته می شود، می گیرد. قضاوت ما در مورد شخص در درک ما از آنچه گفته می شود تداخل دارد.
ما تمایل داریم حرف های دیگران را قطع کنیم و پا بر روی اظهارات دیگران بگذاریم. به این ترتیب ما به آنچه گفته می شود گوش نمی دهیم. علاوه بر این، این تمایل وجود دارد که از قبل به آنچه می خواهیم بگوییم فکر کنیم و آنچه را که در حال حاضر گفته می شود از دست دهیم. برای اینکه شنونده خوبی باشید استفاده از مراحل گوش دادن فعال مهم است.
جنبه های زیادی برای ایجاد یک تیم موثر وجود دارد. داشتن فضای غیررسمی و همچنین مهارت شنیداری از جمله آنهاست.
بدون نظر