آیا کسی می تواند رهبر شود؟
اگر «رهبر» را (همانطور که ما اغلب اینجا در آمریکا انجام میدهیم) بهعنوان فردی که مسئول یک شرکت، تیم یا حزب سیاسی است تعریف کنید، پاسخ این است: «نه، هر کسی نمیتواند رهبر شود». اما این به معنای محدود کردن بیش از حد تعریف رهبر است، زیرا در واقع انواع بیشماری از رهبران در هر شرایطی که قابل تصور است وجود دارد.

رهبران را می توان اساساً در هر محیطی یافت.
همه دارای ویژگی هایی هستند که رهبران دارای آن هستند، اما همه با مجموعه دقیقی از شرایط در زندگی مواجه نمی شوند که این ویژگی ها واقعاً بدرخشند و قابل تشخیص باشند. با این حال، همه می توانند ویژگی های رهبری خود را توسعه دهند و از آنها در زندگی هر روز، در داخل و خارج از محل کار استفاده کنند.
تفاوت های ظریف بین رهبری و نفوذ
رهبری و نفوذ شبیه هم هستند، اما یکسان نیستند. رهبران قطعاً تأثیر دارند، اما همه تأثیرگذاران (حتی افراد بسیار مورد احترام) در موقعیت های رهبری نیستند. رهبری تمایل دارد بر اعمال افراد تأثیر بگذارد، به همین دلیل است که در دنیای تجارت بسیار ارزشمند است. تأثیر بیشتر بر شخصیت، فرآیند فکری و ارزشهای افراد تأثیر میگذارد. مانند رهبر مؤثر، تأثیرگذار مؤثر ویژگیهای مثبتی را ایجاد میکند که به افراد میرسد، چه در سطح فردی و چه به روشهایی که میلیونها نفر را تحت تأثیر قرار میدهند. هرکسی می تواند این ویژگی ها را توسعه دهد، چه در موقعیت رهبری باشد یا نه.
توسعه ویژگی های رهبری خود
اگرچه منابع و ابزار رهبری فراوان است، اما عقل سلیم ساده برای رهبری خوب ضروری است. درک عمیق ترین ارزش های شما نیز پیش نیاز رهبری است: شما باید بدانید که برای چه چیزی دفاع می کنید. علاوه بر این، رهبری شامل مقدار معینی از تعامل با افراد، مربیگری آنها و کمک به تسهیل عملکرد بهتر از سوی آنها است. اما رهبری به معنای دستیابی به یک شخصیت ثابت یا یک مجموعه مهارت غیرقابل تغییر نیست. رهبران باید تغییر را بپذیرند زیرا چه بخواهند و چه نخواهند اتفاق خواهد افتاد. رهبران همچنین مایلند تغییراتی را که میخواهند در سازمان خود ببینند تجسم دهند و آن را به مکانی تبدیل کنند که مردم میخواهند در آن حضور داشته باشند و میخواهند در آن مشارکت کنند.
این در مورد تبدیل شدن به یک “نوع” نیست

برای اینکه یک رهبر موثر باشید نیازی به تبدیل شدن به یک کلیشه نیست.
رهبر شدن به معنای تبدیل شدن به کسی نیست که اساساً نیستید. همه ما تصور خود را از ظاهر و عملکرد «رهبر» مستقیم از بازیگران اصلی داریم، و اگرچه این نوع ممکن است برای فیلمها عالی باشد، اما در دنیای واقعی جهانی نیست. حتی نزدیک نیست. رهبر «درست» برای مکان، زمان و موقعیت خاصی که در آن قرار دارد مناسب است و نه لزوماً برای همه مکانها، زمانها و موقعیتها. برای مثال، ممکن است شخصی برای رهبری هیئت منصفه در یک محاکمه جنایی یا مدنی عالی باشد، در حالی که برای رهبری یک کافه شلوغ در ساعت ناهار کاملاً اشتباه می کند و بالعکس.
باورهای غلط درباره رهبری
توسعه ویژگی های رهبری مستلزم رفع چندین تصور غلط در مورد رهبری نیز است. برای مثال، بسیاری از مردم فکر میکنند که نمیتوانند رهبر باشند، زیرا در مقامی نیستند. اما در اساسیترین سطح، مردم بر ارزشها، اعمال و تصمیمهای خود اقتدار دارند و باید به آن اقتدار احترام بگذارند. بسیاری از مردم فکر می کنند درونگراها نمی توانند رهبران بزرگی باشند، اما آیا کسی به نماد حقوق مدنی روزا پارکز به عنوان یک برون گرا برچسب می زد؟
در نهایت، برخی افراد ادعا می کنند که اگر همه رهبر باشند، چه کسی قرار است از آن پیروی کند؟ حقیقت این است که هیچ کس در همه چیز پیشرو نیست. شما نمی گویید که اگر همه آواز بخوانند، چه کسی هارمونی می خواند؟ بهترین رهبران بسته به موقعیت، با ظرافت از نقش خود به عنوان رهبر وارد و خارج می شوند.
مهارت های رهبری حتی برای کسانی که نمی خواهند رهبری کنند مفید است
همانطور که معمولاً در فرهنگ عامه قرن بیست و یکم تعریف می شود، همه نمی توانند «رهبر» باشند. اما همه می توانند ویژگی های رهبری خود را توسعه دهند و از تأثیری که دارند به روش های مثبت استفاده کنند. این ویژگیها و مهارتها بدون توجه به موقعیتی که در زندگی دارند به خوبی به مردم خدمت میکنند، و تضمین میکنند که وقتی موقعیتی پیش میآید که به مهارتها، ویژگیها و دانش خاص آنها نیاز دارد، آماده قدم گذاشتن، رهبری و هموارتر کردن مسیر خواهند بود. و برای همه بهتر است
بدون نظر