برای پاسخ به این سوال، باید به عاداتی نگاه کنیم که از طریق الگوهای زبانی خود ساختهایم و اراده آزاد ما را کاملاً از کار میاندازند. برای 10 دقیقه مطالعه با من بمانید و من سعی خواهم کرد اهمیت کوچينگ را برایتان خلاصه کنم. بشریت روی یک قله ایستاده است. ما یا با اراده آزاد پتانسیل خود را توسعه می دهیم یا نه. کوچینگ متمرکز بر راه حل امروزه می تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.
بیاموزید که چگونه مهارت های کوچينگ متمرکز بر راه حل به شما قدرت می دهد تا در خود و دیگران تغییرات تحول آفرین ایجاد کنید.
زبان پیچیده ممکن است به عنوان زبان هایی با چند صد هزار کلمه یا بیشتر تعریف شود که بر اساس یک ساختار جمله بر اساس پرسش و پاسخ سازماندهی شده اند. همچنین در بهترین حالت تنها چند صد هزار سال قدمت دارد. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد ما اولین ساختارهای زبان باستانی خود را از طریق خواندن سؤالات برای یکدیگر در سراسر دشت های وسیع آفریقا به عنوان راهی برای حفظ ارتباط در طول شکار ایجاد کردیم.
مبلمان خانه های زبانی ما چیست؟ در ابتدا زبان بیشتر باز و مثبت بود. چرا این تغییر کرد؟
ما دقیقاً نمی دانیم که چه زمانی «منفی»های بسته به ساختار اصلی زبان به عنوان جنبه کلیدی که زبان را «سخت می کند» اضافه شده است، اما احتمالاً در بهترین حالت فقط حدود 15 هزار سال قدمت دارد، از زمانی که ما از شکار و جمع آوری سیستم های اجتماعی بیرون آمدیم. استفاده از نکات منفی، مانند نه، نمیتوان، نباید، نباید از کنترل بالا حمایت کند، بخش مهمی از فرهنگهای کشاورزی. قوی، از بالا به پایین، نه، شما نمی توانید در مورد پرداخت محصولات قانونی اجازه جلوگیری از قحطی. غلات به محافظت نیاز داشتند تا این فرهنگ های پیچیده تر بتوانند زنده بمانند.
زبان همیشه ابزاری حیاتی بشر برای بیان قصد و نیت بوده است. به همین دلیل است که آن را توسعه دادیم . ما چه میخواهیم؟ چگونه ممکن است به آن دست یابیم؟ چرا برای ما مهم است؟ چگونه بفهمیم که آیا نتیجه خود را داریم؟ مقاصد شخصی ما از طریق اظهارات شفاهی بیان می شود.
زبان همچنین ابزار حیاتی ما برای بیان رابطه و فرهنگ است . ما برای هم و با هم کی هستیم؟ چرا ما برای هم مهمیم؟ چرا این مهم است؟ چگونه مایل هستیم که این حمایت را حفظ کنیم، و/یا این کار را انجام دهیم؟ به طور خاص چه؟ کجا و کی ؟ رابطه از گروهی به گروه دیگر چیزی است که ما در طی یک مارپیچ طولانی توسعه فرهنگی، بیش از 200000 سال، به تدریج در حال رشد بوده ایم. قرارداد اجتماعی ما از طریق اعلامیه های شفاهی بیان می شود.
این دو حوزه از اعلامیه ها حوزه های حیاتی آگاهی هستند که ما انسان ها آن را اراده آزاد می نامیم . ما به فکر از دست دادن آن خیس می شویم. ما “هویت” خود را حول آن می سازیم. ما با آن به عنوان “دنیای خود” رفتار می کنیم، واقعی تر از زمینی که روی آن ایستاده ایم و خود سیاره. با این حال، “هویت” ما حوزه های دیگری دارد که باید آنها را در نظر بگیریم.
کانال زبانی ما که فقط جدید است، اکنون به 6500 زبان در 6 قاره توسعه یافته است. این به سازمانی با دامنه توجه گسترده گونه مرتبط است که تمایل به تمرکز محدود دارد. محدوده توجه “آگاهانه” ما، ناحیه تمرکز زبانی، که به شدت به سیستم فعلی ما گره خورده است، مانند پریسکوپ روی یک زیردریایی است. چهار تا هفت “تکه” از “تمرکز” قابل دوام در یک زمان همان چیزی است که ما در بهترین حالت داریم. با یک فنجان قهوه. و با استرس، دو. همه ما یک «روز دو تکه» داشتهایم که به سختی میتوانیم در دورهای از زندگیمان به خیلی چیزها برسیم!
بله، ما این توانایی را داریم که توجه خود را به بخشهای مختلف فضاهای زندگی خود جلب کنیم. مانند پریسکوپ زیردریایی، طیف وسیعی از تمرکز بالقوه داریم . پریسکوپ در واقع می تواند در اطراف 360 درجه “منطقه اقیانوسی” وسیع حرکت کند و می تواند بلند و گسترده به نظر برسد! توجه داشته باشید که چگونه بر آن اصرار داریم؟ ما به آن دانش به عنوان اعتقاد خود به اراده آزاد “چسب” می کنیم.
در واقع ما معمولاً زندانی می شویم. ما فقط بر روی “مناطق نگرانی” خود که قبلاً به خوبی تجزیه شده اند تمرکز می کنیم. ما بر اساس عادات منظم خود به دنیایی نگاه می کنیم. ما پریسکوپ توجه را که قبلاً کوچک است، به محدوده کوچک علایق شخصی و منطقه راحتی خود منتقل می کنیم. ما چیزی را که معمولاً متوجه نمیشویم متوجه نمیشویم، و صادقانه بگویم، در برخی سطوح، مردم بیشتر آن را به این شکل دوست دارند. این به خاطر خود ضمیر خودآگاه است. تنها زمانی که به موارد فوری و مهم برخورد کنیم، علاقه ما به تغییر شخصی باز می شود.
هدف ضمیر خودآگاه اغلب صرفاً انجام روال عادی روز است. ذهن خودآگاه مانند یک در یا مانند صفحه نمایش تلفن همراه شماست. بهش عادت می کنی. همه آیکون های کوچک در نقاط معمولی خود وجود دارند، مانند همیشه. شما فقط چند تا را باز می کنید. بقیه تبدیل به “همان پس زمینه قدیمی” می شود.
اگر میخواهیم به سمت یک ایده خلاقانه حرکت کنیم، باید به سمت مناطق تازه برویم. این به معنای باز کردن تصاویر کوچک مربوط به آگاهی است. در غیر این صورت، ما فقط صفحه نمایش اولیه عادی شده از قبل شناخته شده، چارچوب ذهن خودآگاه گفتمانی روزمره خود را می بینیم. برای ساده نگه داشتن چیزها (همان قدیم)، ضمیر خودآگاه اغلب تمرکز خود را بر ثابت نگه داشتن «آنچه در آینده است» متمرکز می کند. سپس هشیاری حول فرآیند مداوم تلاش برای کنترل و منظم کردن روال های روزمره جهت گیری می کند.
ضمیر خودآگاه تمایل دارد قضاوت کننده باشد و در مورد قضاوت های از قبل شکل گرفته هوشیار بماند. این یک مؤمن واقعی است زیرا حوزه قضاوت های تعیین شده خود را به حوزه ایمنی عادی خود پیوند می دهد. معمولاً بر توجه به آنچه گم شده است تمرکز می کند. از آنجایی که قضاوت های ما می تواند به راحتی توسط دیگران به چالش کشیده شود، تمایل به تنش دارد و متوقف می شود. این کار کنجکاوی را از بین می برد. به منظور یکسانی، ضمیر خودآگاه دید کلی را نیز غیرفعال می کند.
چه چیز دیگری؟ پل زدن را غیرفعال می کند. توضیحات را غیرفعال می کند. ممکن است دیگران را عمدتاً به عنوان اشیایی برای تحت تأثیر قرار دادن یا کنترل ببیند . همچنین، هنگامی که فقط بر ایمنی تمرکز می کنیم، محدوده تونال و ریتم آرام خود را غیرفعال می کنیم. برای اینکه همه چیز را ساده و تحت کنترل نگه دارد، به دنبال نتیجه گیری است تا بتواند قضاوت کند. ممکن است تمایل داشته باشد که هیچ سوالی نپرسد یا سوال بسته باشد. ممکن است سوالاتی از “چراغ قرمز” مبتنی بر ترس بپرسد: “آیا به اندازه کافی ایمن است که خودم باشم؟” همیشه در حال بررسی است که
هدف چیست؟
چرا کوچينگ ايران کوچينگ متمرکز بر راه حل اینقدر مرتبط است؟
مهارت های کوچینگ متمرکز بر راه حل طوری طراحی شده اند که دقیقاً و به طور منظم با توانایی های زبانی ما کار کنند تا دامنه تمرکز آگاهانه ما را گسترش دهند و این جهان ما را باز می کند ! ما فقط به خود نمی گوییم که “اگر بخواهیم می توانیم “فلان” را انجام دهیم، که در واقع یک دروغ “اختیار” است. با یک مکالمه باز واقعی متمرکز بر راه حل با هدف عمیق ترین نگرانی های ما، برد پریسکوپ واقعاً تا 360 درجه حرکت می کند!
ما اکنون میتوانیم با 86 تا 100 میلیارد نورون، یعنی تعداد ستارههای کهکشان، قدرت تمام نواحی مغزمان را در نظر بگیریم. با هر فکری که فکر می کنیم 10 به توان 15 اتصال را فراهم می کند! پریسکوپ ما واقعاً مفید می شود. ما میتوانیم روی نواحی خلاقانه، اکتشافات و مراحل بعدی تمرکز کنیم. ما توانمندیم!
کوچينگ راه حل محور و کوچينگ بالقوه. من با شما صحبت می کنم.
بشریت در حال حاضر در تاریک ترین ساعت خود است. 7 و ½ میلیارد سیستم عادت “منطقه راحتی” در حال حاضر در یک سیاره آبی کوچک با هم برخورد می کنند. برای خودت کوچ بگیر برای خودت یک تیم بگیر مهارت های خود را قدرتمندانه به کسانی که به کوچينگ نیاز دارند و می خواهند بفروشید. بیایید آینده بشریت و پتانسیل عظیم انسانی خود را اکنون در دسترس قرار دهیم!
بدون نظر