تصمیم گیرندگان و بازی حاصل جمع صفر
لزوماً لازم نیست تصمیم گیری یک بازی با مجموع صفر باشد که در آن یکی از طرفین به ضرر طرف دیگر سود می برد. به عنوان مثال، در بسیاری از سازمانها رایج است که تصمیمگیرندگان از یک گروه بر گروه دیگر ترجیح میدهند که منجر به موقعیتی میشود که یک گروه برنده و گروه دیگر بازنده میشوند. این فرضیه های بازی با مجموع صفر است که نشان می دهد تصمیماتی به نفع یک گروه نسبت به گروه دیگر اتخاذ می شود. جایگزینی برای این وضعیت وجود دارد و زمانی اتفاق می افتد که تصمیم گیری به گونه ای انجام شود که به جای ضرر برای یک گروه، هم افزایی ایجاد کند.. هم افزایی هایی که ما در مورد آن صحبت می کنیم، زمانی حاصل می شود که تصمیم گیری به گونه ای انجام شود که تصمیم نهایی نیازهای همه گروه ها را در نظر بگیرد و نتیجه ای حاصل شود که مجموع جوهر منافع هر یک از بازیکنان را تقریب می زند.
مدلهای زندگی واقعی برای این امر را میتوان در شیوهای که احزاب سیاسی و سازمانهای دولتی تصمیمگیری دموکراتیک انجام میدهند که تا حد زیادی آرزوها و منافع همه بازیگران را برآورده میکند، مشاهده کرد. این امر با ایجاد منابع برای پاسخگویی به خواستههای گروههای مختلف و سرمایهگذاری آنها برای جلب رضایت همه طرفها انجام میشود.
از سوی دیگر، مواردی (به ویژه در زمینه ژئوپلیتیک بینالمللی) وجود دارد که تصمیمگیری اغلب منجر به شکست یک کشور به قیمت برنده شدن کشور دیگر میشود. با این حال، حتی در سناریوی بین المللی، در صورت اجرای اصول ریکاردی تجارت آزاد، می توان از چنین وضعیتی جلوگیری کرد. بر این اساس، ملتی که در تولید یک محصول خاص مهارت دارد، میتواند آن محصول را صادر کند و محصول دیگری را از کشور دیگری وارد کند که به تنهایی قادر به تولید آن نیست.
البته، تصمیمگیریها اغلب بازیهایی با مجموع صفر هستند و نکتهای که در این مقاله به آن اشاره میکنیم این است که میتوان با یافتن یک زمینه مشترک که در نهایت همه در آن بهتر هستند، تصمیمگیری کرد. برای مثال، تصمیم گیرندگان می توانند با نادیده گرفتن مقداری از منابعی که طرفین از نتیجه به دست می آوردند، چشم پوشی کنند. نکته اینجاست که اگر باید در دوران پرتلاطم قرن بیست و یکم بگذریم، باید همه کنار هم بنشینند و اختلافات خود را از بین ببرند و به تفاهم برسند. این تنها راهی است که میخواهیم زنده بمانیم.
در نهایت، چشم انداز و ویژگی های رهبری تصمیم گیرندگان اغلب نقش مهمی در تعیین اینکه آیا تصمیمات منجر به موقعیت هایی با مجموع صفر می شود یا اینکه منجر به برنده شدن همه می شود، بازی می کند. دلیل آن این است که وقتی تصمیم گیرندگان تصمیماتی می گیرند که بر اساس بینش ذاتی و توانایی های رهبری آنها باشد، نتیجه چنین تصمیماتی اغلب این است که همه طرفین پرونده برنده هستند. این سناریویی است که دولتمردان و رهبران اغلب با متقاعد کردن طرفین با کاریزما و شخصیت خود تصمیم می گیرند. اگرچه این وضعیت ایده آلی است که ممکن است در واقعیت ظاهر نشود یا نباشد، این چیزی است که همه ما می توانیم در زندگی خود آرزوی آن را داشته باشیم، زمانی که مجبور به تصمیم گیری هستیم.
بدون نظر