مدیریت سازمان های غیر انتفاعی
طبق تعریف، بخش غیرانتفاعی در فضای اهداف و اهداف بشردوستانه فعالیت می کند. این بدان معناست که بسیاری از سازمان های غیرانتفاعی ساختار ضعیفی دارند و اغلب داوطلبانه بدون سلسله مراتب و الگوهای مدیریتی رسمی هدایت می شوند. با این حال، این بدان معنا نیست که سازمان های غیرانتفاعی نیازی به هیئت مدیره رسمی، ساختارهای مدیریتی و کنترل مالی ندارند. نکته اینجاست که اگرچه سازمانهای غیرانتفاعی از افراد متعهد تشکیل شدهاند که برای یک هدف کار میکنند، اما همچنان نیاز به ساختار و مدیریت نوع شرکت وجود دارد.. این امر به ویژه در مورد آن دسته از سازمان های غیرانتفاعی که مقادیر زیادی پول دریافت می کنند و پروژه های متعددی را در سراسر کشور انجام می دهند، صادق است. علاوه بر این، این واقعیت که دولت بر عملکرد مؤسسات غیرانتفاعی نظارت میکند به این معنی است که باید به طور دورهای مسئولیتپذیری و بررسی مالی انجام شود. از این رو، نیاز به مدیریت و ساختار مناسب سازمان های غیرانتفاعی و ابزارهای کنترل و محیط داخلی فرآیند محور نیز وجود دارد.
نیاز به ساختارهای مدیریتی
اولین و مهمترین نیاز برای یک سازمان غیرانتفاعی، داشتن هیئت مدیره ای است که نظارت و کنترل سطح بالایی را ارائه می دهد. اعضای هیئت مدیره می توانند از همه اقشار باشند و باید تجربه کافی در بخش اجتماعی داشته باشند. علاوه بر این، اعضای غیرانتفاعی باید به عنوان اعضای اجرایی در هیئت مدیره حضور داشته باشند. علاوه بر این، مؤسسات غیرانتفاعی باید از طریق حسابرسی و نظارت بر ورودی و خروجی وجوه، کنترلهای مالی داخلی داشته باشند. این امر هم از منظر فرآیندی داخلی و هم برای برآوردن الزامات دولت در مورد انطباق با کلیه الزامات نظارتی مورد نیاز است. به عنوان مثال، در هند، دولت بر ورود وجوه خارجی به مؤسسات غیرانتفاعی نظارت میکند و از این رو، طبق قوانین باید مجوزهای لازم برای دریافت پول از خارج از کشور توسط مؤسسات غیرانتفاعی گرفته شود.
پاسخگویی و الزامات نظارتی
جنبه سوم تا آنجا که به مدیریت مؤسسات غیرانتفاعی مربوط می شود به نیاز آنها به داشتن افرادی است که می توانند در قبال اقدامات مؤسسات غیرانتفاعی پاسخگو باشند. این بدان معنی است که در صورت تملیک به تصمیمات اتخاذ شده در سازمان های غیرانتفاعی، باید یک زنجیره فرماندهی وجود داشته باشد. این امر به ویژه در مورد مؤسسات غیرانتفاعی که به ارائه امداد و خدمات به محرومان می پردازند صدق می کند، زیرا احتمال وقوع تصمیمات اشتباه در مورد آنها زیاد است و پیامدهای آن شامل زندگی و سلامت انسان می شود. دولت بخش مهمی از این امر است، زیرا بوروکرات ها به پاسخ های ساختارمند از سوی سازمان های غیرانتفاعی و الگوهای شفاف پاسخگویی سازمانی نیاز دارند.
افکار نهایی
در نهایت، سازمانهای غیرانتفاعی باید ساختارهای مدیریتی داشته باشند که بتوان آنها را به دنیای بیرونی تبلیغ کرد، زیرا تنها نقطه تماس بین سازمانهای غیرانتفاعی و جامعه، دسترسی آسان به سازمانهای غیرانتفاعی را فراهم میکند و به جذب داوطلبان بیشتر برای هدف کمک میکند. در نتیجه، در حالی که مطمئناً اینطور نیست که مؤسسات غیرانتفاعی باید در ابزار عملکرد خود شرکتی شوند، دلایل خوبی وجود دارد که در این مقاله مورد بحث قرار گرفت تا مؤسسات غیرانتفاعی از اصول مدیریت صحیح و دقت لازم پیروی کنند.
بدون نظر