نظریه اقتصادی سنتی فرض می کند که سرمایه گذاران موجوداتی کاملاً منطقی هستند. از این رو، اگر محتوای اطلاعات یکسان باشد، به اطلاعات به همان شیوه واکنش نشان می دهند. با این حال، به نظر می رسد نظریه مالی رفتاری با این فرض مخالف است. به گفته آنها، اگر سرمایه گذاران اطلاعات را به گونه ای متفاوت به آنها ارائه شود، تفسیر می کنند. این تفسیر متفاوت می تواند بر نحوه تصمیم گیری آنها برای سرمایه گذاری تأثیر بگذارد. در امور مالی رفتاری، این به عنوان سوگیری چارچوب‌بندی شناخته می‌شود. در این مقاله، ما متوجه خواهیم شد که سوگیری چارچوب بندی چیست و چگونه بر تصمیم گیری تأثیر می گذارد.

Framing Bias چیست؟

به عبارت ساده، تعصب چارچوب بندی به این معنی است که سرمایه گذاران نسبت به محتوایی که در آن اطلاعات ارائه می شود، واکنش بیشتری نشان می دهند و برخلاف محتوای اطلاعات. این را می توان از این واقعیت دریافت که سرمایه گذاران به اطلاعات یکسان در صورتی که در زمینه متفاوتی ارائه شوند، واکنش متفاوتی نشان می دهند.

سوگیری فریمینگ نیز دارای انواع فرعی است. به عنوان مثال، پدیده ای به نام “قاب بندی باریک” وجود دارد. در این پدیده، سرمایه گذاران تنها بر روی چند جنبه از یک سرمایه گذاری تمرکز می کنند و هر چیز دیگری را حذف می کند. به عنوان مثال، برخی از سرمایه گذاران ممکن است بیش از حد بر نسبت قیمت به درآمد یک سهام متمرکز باشند و ممکن است به سایر داده ها توجه نکنند، که بدیهی است که در ارزیابی سهام بسیار مهم است. قاب بندی باریک اساسا یک میانبر ذهنی است که باعث ساده سازی بیش از حد می شود. سرمایه گذاران سعی می کنند فعالیت پیچیده ارزیابی سهام را به عملکرد یک معیار واحد کاهش دهند. دنیا اینطوری کار نمی کند و دیر یا زود این روش قطعا شکست خواهد خورد!

چگونه چارچوب‌بندی واکنش‌های متفاوتی را از سوی سرمایه‌گذاران برمی‌انگیزد؟

این یک واقعیت شناخته شده است که چارچوب بندی واکنش های متفاوتی را از سوی سرمایه گذاران برمی انگیزد. برخی از متداول ترین نمونه های نقل شده در زیر ذکر شده است:

وقتی سرمایه‌گذاران با موقعیتی مواجه می‌شوند که در آن قبلاً چیزی به دست آورده‌اند، احتمالاً از آن محافظت می‌کنند و با ذهنیت کاهش ریسک موافقت می‌کنند. با این حال، وقتی سرمایه‌گذاران با موقعیتی مواجه می‌شوند که در آن پول خود را از دست داده‌اند، احتمالاً ذهنیت ریسک‌پذیری بیشتری دارند.

اگر جزئیات مربوط به آن سرمایه گذاری به صورت خوش بینانه تنظیم شود، می توان سرمایه گذاران را به سرمایه گذاری در یک فرصت تشویق کرد. به عنوان مثال، به سرمایه گذار فقط جزئیاتی در مورد سود با اطلاعات بسیار کمی در مورد خطرات نشان داده می شود. آنها احتمالاً خطرات را نادیده می گیرند و سرمایه گذاری می کنند. از سوی دیگر، اگر همان سرمایه گذاری به صورت منفی باشد و تمرکز بر ریسک ها باشد، سرمایه گذار به احتمال زیاد از تصمیم سرمایه گذاری خود عقب نشینی می کند.

سوگیری قاب بندی نیز ارتباط نزدیکی با سوگیری عدم ضرر دارد. وقتی سرمایه‌گذاری در چارچوب زیان قرار می‌گیرد، می‌تواند رفتار ذاتی زیان‌گریزی سرمایه‌گذاران را جلب کند و انواع خاصی از پاسخ‌ها را برانگیزد.

لازم نیست قاب بندی توسط افراد یا فروشندگان دیگر انجام شود. موقعیت ها به طور خودکار چارچوب های مرجع را ارائه می دهند. به عنوان مثال، اگر سرمایه‌گذاری در معاملات قبلی پول خود را از دست داده باشد، در چارچوب مرجع منفی قرار دارد. از سوی دیگر، اگر آنها پول به دست آورده اند یا اگر بازار سهام روند صعودی داشته باشد، در چارچوب مرجع مثبت قرار دارند. سرمایه گذاران قطع ارتباط و در نظر گرفتن هر معامله را بر اساس شایستگی های فردی آن غیرممکن می دانند. آنها تمایل دارند به تجارت به عنوان یک فعالیت متوالی نگاه کنند که در آن نتایج وظایف قبلی آنها به وظایف آینده آنها سرایت می کند.

واقعیت این است که در حالت ایده آل، چارچوب بندی نباید هیچ واکنشی به رفتار یک سرمایه گذار منطقی داشته باشد. با این حال، پاسخی دارد. از این رو، می توان از این واقعیت مطمئن بود که سرمایه گذاران کاملاً منطقی نیستند.

چگونه بر تعصب قاب بندی غلبه کنیم؟

زمانی که تشخیص دادیم چارچوب‌بندی می‌تواند بر رفتار سرمایه‌گذار تأثیر بگذارد، قدم بعدی این است که بفهمیم چه تلاش‌هایی می‌توانیم انجام دهیم تا از این سوگیری جلوگیری کنیم. برخی از مراحل رایج در زیر ذکر شده است:

سرمایه گذاران باید سعی کنند از میانبرهای سرمایه گذاری استفاده نکنند. آنها نباید به معیارهای فردی مانند نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام یا نسبت قیمت به درآمد تنها به صورت مجزا نگاه کنند. همچنین، آنها نباید به حرکات کوتاه مدتی که محدود به یک سهام خاص یا یک صنعت خاص است توجه زیادی داشته باشند.

سرمایه گذاران باید سعی کنند به تصویر بزرگتر خلق ثروت توجه کنند. آنها نباید از نظر عاطفی وابسته شوند و تنها روی آنها سرمایه گذاری کنند و در عین حال از سایر طبقات دارایی غافل باشند.

سرمایه گذاران باید آگاهانه تلاش کنند تا هر معامله را از معاملات قبلی جدا کنند. اغلب اوقات، مرجع به طور خودکار توسط معاملات قبلی ایجاد می شود. با نگاهی مجزا به هر تصمیم، سرمایه گذار احتمالاً تصمیمات بهتری می گیرد. برای سرمایه گذاران مهم است که آگاهانه مراجع خنثی را انتخاب کنند. حتی اگر فروشندگان مالی سعی در اصلاح مرجع داشته باشند، سرمایه گذاران باید خود را آموزش دهند تا به مرجع وابسته باشند.

واقعیت امر این است که ذهن ما برای تصمیم گیری ناخودآگاه آموزش دیده است و چارچوب بندی برای ناخودآگاه جذابیت دارد. نیاز به آموزش آگاهانه از طرف سرمایه گذاران است تا تأثیرات کادربندی بر ذهن آنها را تحت الشعاع قرار دهد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *