بازنده ها بیشتر از برنده ها

مقالات قبلی در این ماژول به طور عمیق به موضوع جهانی شدن پرداختند. برخی از نکات بحث در مورد این بود که چگونه جهانی شدن توانسته میلیون ها نفر را از فقر نجات دهد. ضمن پذیرش این واقعیت، جهانی شدن نیز نابرابری درآمدی را ایجاد کرده است که همراه با تورم و کاهش استانداردهای زندگی، منجر به زیان طبقه ای از مردم شده است تا سود حاصل از فرآیند جهانی شدن. اگر هر یک از این عوامل را در نظر بگیریم، روشن می شود که جهانی شدن منجر به بدتر شدن شکاف درآمدی و انتقال ثروت از پایین به بالا می شود.

به گفته برخی منتقدان، جهانی شدن فرآیندی است که در آن فقرا در نهایت به سبک زندگی ثروتمندان یارانه می دهند . این مطمئناً در دنیایی که عدالت اجتماعی و برابری حاکم است، مطلوب یا مطلوب نیست.

افزایش تنش های اجتماعی

جهانی شدن به دلیل این که فرآیندی است که به نفع نخبگان و تحصیلکردگان بیشتر است، به تنش های اجتماعی کمک کرده است، جایی که مردم بومی بدون بهره مندی از مهارت های انگلیسی زبان یا ویژگی های لازم برای سهیم شدن از ثمرات جهانی شدن، در نهایت از موفقیت طبقه ای رنجیده می شوند. از جهانی شدن سود می برد. این امر منجر به تنش‌های اجتماعی شده است که در آن کسانی که از فرآیند جهانی‌سازی خارج شده‌اند، به کسانی که از آن سود برده‌اند حسادت می‌کنند و با کوچک‌ترین تحریک‌آمیزی منجر به دوره‌هایی از ناآرامی و دعوا می‌شود. در واقع، به گفته یکی از کارشناسان جهانی‌سازی، امی چوا، جهان به دلیل این نابرابری‌ها در آتش است و زمان آن فرا رسیده است که نخبگان سیاست‌گذار در همه کشورها کاری برای کاهش و جبران عدم تعادل‌های فاحش ناشی از جهانی‌سازی انجام دهند.

عدم تحرک کلاس

بحران جاری اقتصادی جهانی این واقعیت را به ارمغان آورده است که جوانانی که در طبقه خاصی متولد می شوند احتمالاً بدون امید به تحرک یا پیشرفت اجتماعی در آن طبقه اجتماعی-اقتصادی باقی می مانند. زیرا جهانی شدن بازی را به نفع کسانی که مهارت ها و ویژگی های لازم را دارند منحرف کرده و حرکت رو به بالا افراد را در نردبان اجتماعی محدود کرده است. اگرچه این تنها یک دلیل است، اما دلیل دیگر قشربندی طبقاتی و کمبود فرصت ها تا آنجا که به محدودیت تحرک اجتماعی مربوط می شود، به همان اندازه زیانبار است. بنابراین، زمان آن فرا رسیده است که نخبگان به این مشکلات رسیدگی کنند، زیرا در نهایت جزر و مد بالا باید همه قایق ها را بالا ببرد و نه تنها قایق هایی که متعلق به طبقه ممتاز هستند.

افکار نهایی

در پایان این مقاله، شایان ذکر است که هر رشد اقتصادی باید عادلانه و از نظر زیست محیطی و اجتماعی مسئولیت پذیر باشد. رشد بدون انصاف و مصرف بدون عدالت به احتمال زیاد منجر به هرج و مرج و ناآرامی خواهد شد و اگر رویدادهای بهار عربی اتفاق بیفتد، اولین گلوله ها در جنگ بین دارندگان و نداشته ها شلیک می شود. بنابراین، این واقعیت که جهانی شدن برابری درآمد را بدتر کرده و به تنش‌ها و ناآرامی‌های اجتماعی کمک کرده است، به این معناست که علی‌رغم وعده‌های گیج‌آمیز و گیج‌کننده این فرآیند، این واقعیت باقی می‌ماند که عملاً هیچ چیز در صحنه تغییر نکرده است.

بدون نظر

پاسخ دهید