تأثیر بحران اقتصادی جهانی بر مشاغل بین المللی

همانطور که بحران اقتصادی جهانی در پاییز 2008 جهان را تکان داد، بخش ها و صنایع بسیار کمی هستند که تحت تأثیر این بحران قرار نگرفته باشند. به ویژه، بحران اقتصادی جهانی بر کسب‌وکارهای بین‌المللی یا شرکت‌های چندملیتی جهانی تأثیر گذاشت، زیرا آنها نتوانستند با رشد دوره 2001-2008 در کشورهایی که پس از وقوع بحران در آنها فعالیت می‌کردند، مطابقت داشته باشند. در واقع، وضعیت به قدری بد بود که بسیاری از کسب و کارهای بین المللی برنامه های توسعه و نفوذ خود را به بازارهای دیگر متوقف کردند. از آنجایی که کسب‌وکارهای بین‌المللی برای حفظ خود به تجارت جهانی تکیه می‌کنند، کوچک شدن اقتصاد جهانی با کاهش صادرات و جایگزینی واردات با مصرف داخلی به این معنی است که کسب‌وکارهای بین‌المللی در کمین مانده‌اند. شاخص جهانی خشک بالتیک که فعالیت کشتیرانی را اندازه گیری می کند.

ضربه دوگانه رشد راکد به خانه و حمایت گرایی در بازارهای نوظهور

جنبه دیگر بحران اقتصادی جهانی این بود که بسیاری از کسب‌وکارهای بین‌المللی با ضربه مضاعف رشد راکد در بازارهای نوظهور و آمار منفی رشد در کشورهای خود مواجه شدند. این بدان معناست که آنها نمی توانند کمبود رشد در کشورهای خود را با گسترش به بازارهای نوظهور جبران کنند. بعلاوه، کسب و کارهای بین المللی مجبور به مقابله با حمایت گرایی و افزایش موانع تعرفه ای در بسیاری از کشورها بودند که با روح جهانی شدن در تضاد است. به عبارت دیگر، وقتی اقتصادها تصمیم می‌گیرند واردات را با افزایش تعرفه‌ها محدود کنند و وقتی به صنعت داخلی اهمیت بیشتری نسبت به تجارت خارجی می‌دهند، معنایش این است که تجارت بین‌المللی دیگر مورد استقبال قرار نمی‌گیرد.

برخی از استراتژی هایی که توسط کسب و کارهای بین المللی برای شکست دادن رکود به کار گرفته شده است

برای مبارزه با این روندهای منفی، کسب‌وکارهای بین‌المللی از ذخایر نقدی انباشته خود برای به دست آوردن شرکت‌های محلی استفاده کردند تا بتوانند به طور غیرمستقیم اقتصاد را کنترل کنند. از آنجایی که در بسیاری از بازارهای نوظهور مانند گذشته مورد استقبال قرار نگرفتند، سهام شرکت‌های داخلی را خریداری کردند تا همچنان در این فرآیند بازدهی داشته باشند. نمونه‌هایی از این موارد، شرکت‌های چینی هستند که سهام شرکت‌های آفریقایی و خاورمیانه را خریداری می‌کنند و شرکت‌های چندملیتی غربی شرکت‌های پیشرو در اروپا و جاهای دیگر را خریداری می‌کنند. حتی اقدامات اخیر شرکت های هواپیمایی خارجی برای دستیابی به سهام شرکت های هواپیمایی هند، حرکتی در جهت ورود به بازار داخلی توسط پروکسی است. این بدان معناست که داشتن ذخایر نقدی کافی کلید بقای یک رکود اقتصادی است.

افکار بسته

سرانجام، در حالی که اوضاع پس از سه سال غم‌انگیز رو به بهبود است، آن دسته از مشاغل بین‌المللی که سرشان را پایین نگه داشته و بر شایستگی‌های اصلی خود متمرکز شده‌اند، بهتر از آن‌هایی هستند که عجولانه از اقتصادهای نوظهور خارج شده‌اند یا آن‌هایی که به فروش آتش‌سوزی فعالیت‌های خود متوسل شده‌اند. این همچنین به این معنی است که در نهایت وقتی اقتصادها و بازارها رونق می گیرند، شرکت هایی که پایه های بنیادی محکمی داشتند، کسانی هستند که از رکود جان سالم به در خواهند برد.

بدون نظر

پاسخ دهید