چگونه رهبران و مدیران اجرایی می توانند به پرورش شایستگی های تیم سازی کمک کنند
در سازمان شما چه می گذرد؟ آیا از افکار و بینش تیم خود آگاه هستید؟ آیا از نحوه درک آنها از سازمان شما، آنچه به خوبی انجام می شود و آنچه نیاز به بهبود دارد آگاه هستید؟ متأسفانه، بسیاری از رهبران نسبت به نیازهای کارکنان خود ناشنوا هستند. و به گفته تنویر نصیر، مدیر و بنیانگذار تنویر ناصر رهبری ، این می تواند تأثیر بسیار منفی داشته باشد. جان ماتون اخیراً برای کسب اطلاعات بیشتر با تنویر صحبت کرد.
رهبران و مدیران اجرایی چگونه می توانند به پرورش شایستگی های تیم سازی کمک کنند؟
- این مهم است که رهبران بدانند که از کارکنان انتظار می رود در چه شرایطی کار کنند. یک گرایش طبیعی برای ایجاد تیم با استفاده از افرادی وجود دارد که به راحتی با آنها همکاری می کنیم، اما همچنین باید خواسته ها و انتظاراتی را که از آنها اعمال می شود، بشناسیم. در این مورد فکر کنید که آیا افرادی که انتخاب می کنیم می توانند تحت این خواسته ها پیشرفت کنند یا خیر.
- مطمئن شوید که نیازهای مختلف افراد تیم خود را تامین می کنید. باز هم، نگاه کردن به درون سازمانهایمان و انتخاب بهترین عملکردها آسان است، اما باید بدانیم که شرایطی که به آنها اجازه میدهد در جاهای دیگر موفق شوند، ممکن است یک محیط جدید تیمی را به وجود نیاورند. شما باید مطمئن شوید که به دنبال چیزهایی هستید که اعضای تیم از شما برای موفقیت نیاز دارند، و آماده باشید تا در معرض چالش و کشش قرار بگیرید.
- مطمئن شوید که فقط بر روی ایجاد نقاط قوت چند بازیکن کلیدی تمرکز نمی کنید. در عوض، به توسعه و ایجاد نقاط قوت هر یک از اعضای تیم کمک کنید. تقریباً در هر رشته ورزشی، میتوانید نمونههایی از تیمها را بیابید که در آنها تمرکز بر روی چند بازیکن کلیدی به قیمت توسعه دیگران قرار گرفته است. زمانی که بازیکنی مصدوم می شود یا یک تیم را ترک می کند و به تیم دیگر می پیوندد، به زودی حماقت این استراتژی را می بینیم.
- به یاد داشته باشید که دلیلی وجود دارد که چرا هر یک از اعضای تیم شما وارد عمل می شوند. ما باید مطمئن شویم که به هر یک از آنها این فرصت داده می شود تا نه تنها بهترین های خود را ارائه دهند، بلکه در این فرآیند به مشارکت کنندگان قوی تری در سازمان های ما تبدیل شوند.
- درک کنید که این یک فرآیند بی پایان است. همیشه فرصتی برای کمک به تیم خود برای رشد، تکامل یا ارزشمندتر شدن به عنوان بخشی از سازمان شما وجود دارد.
برخی از موانع یا تصورات نادرست رایجی که با آنها برخورد کرده اید و تأثیر منفی بر شرکت ها و فرهنگ آنها می گذارد، کدامند؟
هیچ چیز مانند زمانی که رهبران فکر می کنند همه چیزهایی را که برای پیشبرد سازمانشان باید بدانند می دانند، تأثیر منفی ندارد. از یک طرف، شما رهبران زیادی دارید که آشکارا اعتراف می کنند که نمی توانند همه چیز را که در حال وقوع است، پیگیری کنند، نه تنها به دلیل سرعت سریع بازار جهانی به هم پیوسته امروز، بلکه به دلیل تقاضاهای رو به رشدی که در مورد آنها با آن مواجه هستند. زمان، توجه و منابع با این حال، بسیاری از رهبران در برقراری ارتباط بیشتر با کارکنان خود شکست می خورند و همچنین از پرسیدن سؤالات لازم برای درک آنچه واقعاً در سازمانشان می گذرد، کوتاهی می کنند.
آیا می توانید مثال خاصی ارائه دهید؟
به یاد دارم که در یکی از سازمانها صحبت میکردم که در آن مدیرعامل به سراغ من آمد و به من گفت که چقدر از اینکه مجبور نیست به بسیاری از مسائلی که من در مورد آن صحبت کردهام رسیدگی کند، سپاسگزار است. او متقاعد شده بود که تحت رهبری او بسیاری از این مشکلات را حل کرده است. به محض اینکه او از اتاق خارج شد، چند نفر از کارمندانش به سراغ من آمدند و گفتند که چقدر از اینکه مدیر عامل آنها توجه بیشتری به صحبت های من نکرده است، ناامید شده اند، زیرا این دقیقاً همان مشکلاتی بود که آنها تحت رهبری او با آن مواجه بودند.
چه اقداماتی با رهبران برای برنامه ریزی مجدد این تصورات غلط انجام می دهید؟
- من ابتدا از رهبران دعوت می کنم تا از خود بپرسند: “چگونه می توانم بیشتر شبیه رهبری شوم که کارمندانم به آن نیاز دارند؟” نکته مهم در مورد سؤالی مانند این این است که سرزنش کننده نیست. مهم این نیست که چه کار اشتباهی انجام می دهید یا چه چیزی شما را به یک رهبر بد تبدیل می کند. در عوض، این در مورد تلاش برای کشف این است که چگونه بهتر از امروز باشیم.
- من تاکید می کنم که ما باید فعالانه به کسانی که رهبری می کنیم گوش دهیم. گوش دادن فعالانه به معنای پشت سر گذاشتن مطالب گفته شده نیست. این در مورد افزایش مشاهدات ما از اطرافیان و محیط آنها است. به عبارت دیگر، ما میخواهیم حس کنجکاوی ذاتی خود را احیا کنیم تا بفهمیم اطرافیانمان در سخنان، اعمال و رفتارهایشان چه میخواهند بگویند.
همه اینها در مورد این است که بفهمید این به شما مربوط نیست، بلکه به این است که چه کاری انجام می دهید تا بهترین ها را در کسانی که رهبری می کنید نشان دهید. چگونه به آنها نشان می دهید که برای دانش، بینش و تجربیات آنها ارزش قائل هستید؟ در نهایت، این بینش و تجربه جمعی آنهاست که برای رشد و شکوفایی بلندمدت سازمان شما حیاتی است.
بدون نظر