نیاز به سیاست های موثر رسانه های اجتماعی و گوشی های هوشمند

در این مواقع، زمانی که استفاده از رسانه‌های اجتماعی و مالکیت گوشی‌های هوشمند فراگیر است و به همه افرادی که آنلاین هستند نفوذ کرده است، برای سازمان‌ها و مدیران منابع انسانی (منابع انسانی) ضروری است که سیاست‌های مؤثری را برای تنظیم استفاده از رسانه‌های اجتماعی و گوشی‌های هوشمند شخصی طراحی کنند. دستگاه ها در محل کار

در واقع، این واقعیت که یک کارمند معمولی در هر سازمان، بزرگ یا کوچک، تلفن هوشمند خود را به محل کار می آورد و در طول ساعات کاری از طریق رسانه های اجتماعی مرور می کند، به این معنی است که سیاست های سازمانی تنظیم کننده استفاده و مرور در ساعات اداری نه تنها باید موثر باشد. در مواقع تشریح کار رسمی و شخصی، اما از این نظر منطقی است که نمی‌توانند استفاده از وسایل شخصی را رد کنند.

تعادل نیازهای سازمانی و کارکنان

به همین دلیل است که بسیاری از سازمان‌ها و کارکردهای منابع انسانی سعی می‌کنند بین نیاز به جلوگیری از اتلاف وقت کارمندان و ناگزیر بودن یافتن راه‌ها و ابزارهایی برای مرور رسانه‌های اجتماعی و استفاده از دستگاه‌های شخصی خود در محل کار، تعادل ایجاد کنند.

این بدان معناست که سازمان‌ها نمی‌توانند صرفاً کارمندان را از آوردن وسایل شخصی خود یا مرور شبکه‌های اجتماعی منع کنند و در عین حال نمی‌توانند به کارکنان اجازه دهند از منابع سازمانی مانند Wi-Fi و دسترسی رسمی به اینترنت برای گذراندن وقت خود در رسانه‌های اجتماعی استفاده کنند.

در واقع، این یک معضل واقعی برای سازمان‌های معاصر و مدیران منابع انسانی است که در این میدان مین حرکت می‌کنند، جایی که هر موقعیت افراطی احتمالاً با مقاومت و تضعیف روحیه نیروی کار مواجه می‌شود.

دستگاه های اجباری سازمانی

بنابراین، کاری که بسیاری از مدیران منابع انسانی انجام می‌دهند این است که اغلب به کارمندان اجازه می‌دهند دستگاه‌های خود را به محل کار بیاورند و اطمینان حاصل کنند که چنین دستگاه‌هایی تهدیدی امنیتی برای سازمان‌ها ایجاد نمی‌کنند.

برای توضیح، آوردن وسایل شخصی به این معنی است که کارمندان شبکه های سازمانی را در معرض اشخاص خارجی در فضای مجازی قرار می دهند که در واقع می توانند از آسیب پذیری های موجود در شبکه ها سوء استفاده کرده و آنها را هک کنند . علاوه بر این، مرور رسانه‌های اجتماعی در ساعات کاری با استفاده از اینترنت سازمانی یا شبکه‌های تلفن همراه شخصی خود نیز می‌تواند شبکه‌های سازمانی را به روی هکرها و سایر عناصر نامطلوب باز کند.

به همین دلیل است که بسیاری از سازمان‌ها گوشی‌های هوشمندی را ارائه می‌کنند که توسط کارکنان سیستم تأیید شده و به عنوان ایمن بودن آنها تأیید شده است. امید است با مشارکت کارکنان در فضای مجازی سازمانی بتوان آنها را به رفتاری مسئولانه واداشت. علاوه بر این، دستگاه های ارائه شده توسط سازمان اغلب با استفاده از نرم افزارهای ضد هک و آنتی ویروس پیشرفته ایمن می شوند و از این رو، کمتر در معرض هک شدن هستند.

در واقع، این شبیه سیاست‌های دهه‌های 1990 و 2000 (قبل از ظهور گوشی‌های هوشمند) است که در آن سازمان‌ها شروع به ارائه لپ‌تاپ به کارمندان کردند تا اطمینان حاصل کنند که فعالیت‌های آن‌ها در محل، و همچنین کار از خانه، نظارت و تنظیم می‌شود.

دستگاه و مانیتور خود را بیاورید، استفاده را ردیابی و تنظیم کنید

لازم است به یاد داشته باشید که هیچ سازمان یا شرکتی به کارمندان خود اجازه دسترسی به هیچ امکاناتی را نمی دهد مگر اینکه این دسترسی ها قابل ردیابی و نظارت و تنظیم باشد و علاوه بر این، قوانین را اجرا کرده و تخلفات را مجازات کند.

همین امر در مورد لپ‌تاپ‌های ارائه‌شده توسط شرکت صادق است و در زمان‌های کنونی، بسیاری از سازمان‌ها و مدیران منابع انسانی به این دیدگاه گرایش دارند که چنین سیاست‌هایی را می‌توان با استفاده از تلفن هوشمند نیز منطبق کرد.

به غیر از گوشی‌های هوشمند ارائه‌شده توسط شرکت، بسیاری از سازمان‌ها خط‌مشی BYOD یا Bring Your Own Device را دارند که در آن دستگاه‌ها را با نرم‌افزارها و برنامه‌های مورد تأیید شرکت بارگیری می‌کنند و سپس به کارمندان اجازه استفاده از چنین دستگاه‌هایی را می‌دهند.

بنابراین، مانند هر روند تجاری، سازمان‌ها با گذشت زمان تکامل می‌یابند و آخرین چالش برای مدیران منابع انسانی و کارکنان سیستم‌ها این است که اطمینان حاصل کنند که استفاده از دستگاه شخصی و مرور رسانه‌های اجتماعی برای اعمال کنترل بر چنین استفاده‌هایی نظارت و تنظیم می‌شوند.

از دست دادن بهره وری و کنترل مدیریتی

جدای از این، چالش دیگر مدیران منابع انسانی این است که اطمینان حاصل کنند که زمان گرانبهای سازمانی برای استفاده بیش از حد کارکنان از رسانه های اجتماعی تلف نمی شود که می تواند منجر به از دست دادن بهره وری و سایر فعالیت های اتلاف وقت شود .

در واقع، این یک چالش بسیار واقعی است و هنگامی که اینترنت برای اولین بار ظهور کرد، بسیاری از سازمان ها به دلیل ترس های مربوط به امنیت و بهره وری، تمایلی به ارائه دسترسی به اینترنت برای کارکنان نداشتند.

در تجربه کاری نویسنده، در دهه 2000 بود که سازمان ها شروع به ارائه دسترسی به اینترنت برای همه کارکنان کردند که تا آن زمان محدود به مدیران ارشد و میانی بود.

علاوه بر این، کارکنان سیستم‌ها جزئیات مرور را برای مدیران فوری ارسال می‌کردند تا به آنها اطلاع دهند که زیردستان چقدر زمان صرف اینترنت می‌کنند و همچنین برای نظارت بر اینکه آیا چنین فعالیت‌های آنلاین می‌تواند منجر به خطرات امنیتی برای سازمان‌ها شود یا خیر.

بعلاوه، بیشتر وب‌سایت‌ها در فایروال سازمانی مسدود می‌شدند و پایانه‌های اختصاصی برای بررسی ایمیل‌ها و سایت‌هایی از این قبیل وجود داشت تا هرگونه «کرم» یا «ویروس» قبل از ایجاد خرابی در شبکه‌های سازمانی فیلتر و مسدود شود. .

نیاز به رویکردهای مؤثر و معقول

در نهایت، همانطور که در عنوان و مقدمه ذکر شد، سیاست‌های سازمانی حاکم بر استفاده از گوشی‌های هوشمند و رسانه‌های اجتماعی باید مؤثر و معقول باشند تا همه ذینفعان به عنوان بازیگرانی مسئول در اکوسیستم سازمانی شناخته شوند.

بنابراین، اقدامات افراطی مانند ممنوعیت این گونه فعالیت ها یا اجازه کامل به آنها می تواند مشکلاتی را ایجاد کند و از این رو، یافتن تعادل بین سرگرمی های شخصی و مسئولیت های رسمی، کلید ابداع سیاست های معقول و مؤثر حاکم بر استفاده از رسانه های اجتماعی و تلفن های هوشمند توسط کارکنان در ساعات اداری است. .

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *