سرمایه گذاری سهام قرار است بر اساس انتخاب های منطقی انجام شود. در این ماژول، تا کنون آموختهایم که سرمایهگذاران دقیقاً منطقی نیستند و معمولاً تمایل دارند که احساساتی شوند. با این حال، توجه به این نکته مهم است که مواردی وجود دارد که در آن سرمایه گذاران وانمود می کنند که منطقی هستند اما در واقع بر اساس انگیزه عمل می کنند. این بدان معنی است که آنها وانمود می کنند که یک روند عقلانی را دنبال می کنند. با این حال، آنها به طور تصادفی آن را دنبال می کنند و از این رو نتیجه قابل اعتماد نیست. نادیده گرفتن حجم نمونه جلوه ای از این روش شناسی شبه عقلانی در بازی است. در این مقاله، خواهیم فهمید که نادیده گرفتن حجم نمونه چیست و چگونه بر تصمیم گیری سرمایه گذاران تأثیر می گذارد.
نادیده گرفتن اندازه نمونه چیست؟
مطالعات علمی از نمونه ها برای نتیجه گیری استفاده می کنند. این کار به این دلیل انجام می شود که امکان مطالعه کل جمعیت وجود ندارد. بنابراین، حجم نمونه باید ترسیم شود. با این حال، این وظیفه محقق است که اطمینان حاصل کند که نمونه واقعاً جامعه را نشان می دهد. اگر اینطور نباشد، نتیجه گیری از نمونه اساساً باطل است.
این دقیقاً همان روشی است که نادیده گرفتن اندازه نمونه در زندگی واقعی کار می کند. سرمایه گذارانی که از اندازه نمونه غفلت می کنند معتقدند که روند علمی را دنبال می کنند. با این حال، در واقعیت، آنها فقط از انگیزه پیروی می کنند. بیایید این را با کمک مثال های واقعی بهتر درک کنیم.
نمونههای نادیده گرفتن اندازه نمونه واقعی
شخص الف با نرخ موفقیت 50 درصد سرمایه گذاری کرده است. این بدان معنی است که یکی از دو سهمی که آنها انتخاب می کنند موفقیت آمیز است. با این حال، شخص A با شخص B ملاقات می کند، که ادعا می کند 80٪ درصد موفقیت دارد. باور شخص A برایش سخت است و از این رو از شخص B میخواهد تا در ماه آینده سه سهم برای آنها انتخاب کند. در کمال تعجب، شخص B هر سه سهام موفق را انتخاب می کند. این امر شخص A را متقاعد می کند که تکنیک سرمایه گذاری خود را کنار بگذارد و شروع به دنبال کردن شخص B کند.
حال، در اینجا باید توجه داشت که شخص الف مستقیماً به فلسفه شخص ب اعتقاد نداشت. تا حدودی تست کردند. با این حال، آزمایش ناقص بود زیرا حجم نمونه بسیار کوچک بود. سه سرمایه گذاری در یک ماه می توانست یک شانس باشد! ممکن است به این دلیل باشد که شخص B در حال ردیابی شرکت ها یا صنایع خاصی است که در حال حاضر در مد هستند، و از این رو سهام آنها در گذشته اخیر افزایش یافته است. اگر زمانی در آینده، این صنعت یا شرکت رشد خود را متوقف کند، پیشبینیها نیز شروع به شکست خواهند کرد.
واقعیت این است که فرآیندی که شخص A دنبال می کند آنقدر ناقص است که بی معنا شده است. برای اینکه آزمایش اعتبار داشته باشد، حجم نمونه باید بزرگ باشد. به جای سه سهم، شخص B باید سی سهم را انتخاب می کرد. به همین ترتیب، به جای یک ماه، دوره در نظر گرفته شده باید یک سال یا بیشتر باشد. همچنین، در حالت ایده آل، این آزمایش باید در انواع مختلف بازارهای کلان مانند بازار گاوی و بازار نزولی انجام شود. تنها در صورتی که سابقه شخص B در دوره های زمانی مختلف و در شرایط خارجی متفاوت ثابت باشد، شخص A می تواند با اطمینان بیان کند که سابقه شخص B واقعا بهتر است و بنابراین باید فلسفه سرمایه گذاری خود را تغییر دهد.
با این حال، این چیزی نیست که در زندگی واقعی اتفاق می افتد. همه ما افراد زیادی را می شناسیم که پس از چند بار به سمت راست شدن، شروع به اعتماد کورکورانه به یک مشاور و سرمایه گذاری بر اساس توصیه او می کنند.
تنوع زمانی: تنوع زمانی مفهوم مهمی است که با نادیده گرفتن حجم نمونه نیز مرتبط است. اگر یک سرمایه گذار معتقد است که یک سرمایه گذاری خاص خوب است، نباید بی جهت با داده های قیمت ورودی حواس او پرت شود. انتخاب یک حجم نمونه کوچک از مجموعه دادهای که طی چند ماه پخش میشود و فروش یک سرمایهگذاری خوب اساسی، بدیهی است که تصمیم بدی خواهد بود. اینجاست که باید مفهوم تنوع زمانی را دنبال کرد. تنوع زمانی بیان می کند که اگر سرمایه گذاری در دارایی های پرخطر برای مدت زمان طولانی تری انجام شود، برخی از ریسک ها به طور خودکار در بازه زمانی طولانی لغو می شوند. از این رو، سرمایه گذاران نباید بر اساس حجم نمونه کوچک تصمیم بگیرند.
مغالطه قمارباز : مغالطه قمارباز یکی دیگر از مفاهیم مرتبط است. مغالطه قمار به این باور نادرست اشاره دارد که نتایج رویدادهای احتمالی در درازمدت به طور قابل پیش بینی رفتار می کنند. به عنوان مثال، اگر بخواهیم یک میلیون سکه پرتاب کنیم، نتیجه به احتمال زیاد 50٪ سر و 50٪ دم خواهد بود. با این حال، نسبت 50-50 روی نمونه های کوچک داده نمی ماند. به عنوان مثال، اگر فقط ده سکه پرتاب شود، به احتمال زیاد هر ده تای آنها سر هستند! اشتباه قمارباز این است که در کوتاه مدت انتظار پنج دم بعد از پنج سر را داشته باشد. احتمالات در بلند مدت وجود دارند اما در کوتاه مدت نه. بسیاری از سرمایه گذاران از همین فلسفه برای شرط بندی روی سهامی استفاده می کنند که در گذشته اخیر چکش خورده اند. زیرا آنها به اشتباه معتقدند که این سهام پتانسیل رشد بالایی دارند.
پیروی از روش علمی در مورد امور مالی دشوار است زیرا نیاز به داده های چندین سال برای استفاده در این فرآیند دارد. با این حال، این در واقع روند درستی است که باید دنبال شود. ناتوانی در انجام این کار باعث بی توجهی به حجم نمونه و توهم دقت لازم در زمانی که در واقع تصمیمات به صورت تکانشی گرفته می شود، ایجاد می کند.
بدون نظر