در سال های اخیر، تعداد دانشجویان با سابقه کار در مدارس بازرگانی در سراسر جهان افزایش یافته است. در حالی که مدارس بازرگانی در ایالات متحده و اروپا همیشه سابقه کار را به عنوان پیش نیاز برای ثبت نام داشته اند، مدارس کسب و کار آسیایی تمایل دارند دانشجویان بیشتری را تازه از دوره های تحصیلات تکمیلی بپذیرند.. در حالی که دلایل این امر از فقدان مجموعه کافی از متخصصان مایل به ثبت نام در مدارس بازرگانی تا این واقعیت است که بسیاری از مدارس بازرگانی آسیایی بر اساس مفاهیم آموزشی تربیت فارغ التحصیلان تازه تاسیس شده اند. در حالی که نظر ما این است که مدارس بازرگانی ترجیحاً باید دانشآموزانی را با تجربه کاری ثبت نام کنند، زیرا استفاده از تئوری در تجربه دنیای واقعی میتواند آموزش واقعی مدیریت را تحقق بخشد، ما با ثبت نام فارغالتحصیلان جدید مخالف نیستیم. با این زمینه، اکنون زمان آن فرا رسیده است که در مورد اینکه چگونه افراد جانبی یا دانشجویان مدیریت با تجربه کاری می توانند موقعیت های برتر را در مدارس کسب و کار هدف قرار دهند، بحث شود.
برای شروع، آنها باید بدانند که بسیاری از مشاوران و بانک های سرمایه گذاری تجربه کاری را ترجیح می دهند، اما فقط در صورتی که چهار سال یا کمتر باشد. استدلال آنها این است که دانش آموزان با بیش از سه سال سابقه را نمی توان مطابق با نیازهای آنها قالب ریزی کرد زیرا بیش از چهار سال تجربه کاری آنها را خسته و مستعد یک خط فکری می کند. بنابراین، شرکتهای جانبی با تجربه بیشتر باید نوع شرکتی را که میخواهند به صورت زیرکانه انتخاب کنند. آنها میتوانند این کار را با انتخاب شرکتهایی انجام دهند که شبیه به بانکهای مشاوره و سرمایهگذاری هستند، اما از نظر تأکید بر تجربه کاری با آنها تفاوت دارند. نمونه هایی از این شرکت ها می تواند شامل شرکت های مدیریت استراتژیک و مشاوران فناوری باشد که علاقه خاصی به دانش آموزان با تجربه فناوری و مدرک مدیریت دارند. به علاوه، طرفهایی که تجربه بیشتری دارند میتوانند جدا از بانکهای تجاری و بازوهای تجاری بانکهای سرمایهگذاری، به شرکتهای تخصصی مانند مؤسسات وامدهی زیرساختها و آژانسهای رتبهبندی اعتباری بپیوندند. نکته اینجاست که اکثر این شرکت ها به دانش تخصصی حوزه و تجربه تخصصی نیاز دارند و از این رو، جانبی با الزامات و مشخصات مورد نیاز این شرکت ها مطابقت دارد.
جنبه دیگر در مورد جابجایی جانبی این است که در مدارس بازرگانی که فقط کسانی را با سابقه کار ثبت نام می کنند، این افراد جانبی شانس بیشتری نسبت به همتایان خود در دانشکده های بازرگانی دارند که دارای ترکیبی از دانش آموزان از همه زمینه ها هستند.. به عنوان مثال، ISB یا مدرسه بازرگانی هند، دانش آموزان را تنها در صورتی می پذیرد که تجربه کاری داشته باشند و فقط در موارد نادر استثنا قائل شوند. این مورد در مورد بسیاری از مدارس تجاری ایالات متحده و اروپا نیز صادق است. در این آموزشگاهها، لترالها بهتر است متخصص باشند تا عمومیتر به جای اینکه سرآمد و استاد هیچکدام نباشند. به عبارت دیگر، طرفین باید از تجربه کاری خود تا حد ممکن استفاده کنند تا بتوان بین تجربه کاری و تحصیلات آنها هم افزایی ایجاد کرد. این همچنین فرصت خوبی برای آنها است تا از تجربه تخصصی خود که معمولاً در امور مالی است، یا فناوری که آنها را نسبت به همتایان خود با تجربه کاری عمومی در مزیت قرار می دهد، سرمایه گذاری کنند. البته در سالهای اخیر اکثر جانبی ها در مدارس کسب و کار تجربه تخصصی دارند به این معنی که رقابت برای جایگاه های برتر سخت تر شده است. این بیشتر دلیلی است که جانبی ها روی آنچه می خواهند تمرکز کنند و برای هر چیزی که سر راهشان قرار می گیرد تلاش نکنند.
به طور خلاصه، بهتر است افراد جانبی تخصص خود را از قبل انتخاب کنند و انرژی خود را بر روی قرار گرفتن در شغل مورد نظر خود متمرکز کنند تا اینکه بیش از حد هدف گیری کنند و در این فرآیند سقوط کنند. اگرچه این بدان معنا نیست که ما از جاه طلبی جلوگیری می کنیم، اما نکته باقی می ماند که شرکت های جانبی می توانند مشاغل ممتاز را حتی در این مورد ایجاد کنند. در واقع، همانطور که تجارب بسیاری از کارشناسان مدیریت با سابقه نشان می دهد، افراد جانبی که متمرکز هستند شانس بیشتری برای مشاغل ممتاز نسبت به کسانی که در اولویت های خود منحرف هستند، دارند.
بدون نظر