نقاط قوت و ضعف پلتفرم های اصلی بازاریابی دیجیتال: تبلیغات گوگل، تبلیغات فیس بوک و سئوی ارگانیک
هر کسب و کاری با چالش سختی روبرو است که تعیین می کند به بهترین نحو هزینه های بازاریابی دیجیتال خود را به کجا هدایت کند. تشخیص اینکه کدام پلتفرم برای کسب و کار شما سودآورتر خواهد بود به مخاطبان هدف، بودجه شما و اینکه مردم چگونه محصولات و خدماتی مانند شما را پیدا می کنند بستگی دارد.
اما برخی از نقاط قوت و ضعف کلی برای هر یک از پلتفرمهای اصلی بازاریابی دیجیتال وجود دارد، و برند شما باید قبل از تعیین چگونگی و محل تخصیص بودجه بازاریابی دیجیتال خود، آنها را در نظر بگیرد.
پلتفرمهای تبلیغاتی اصلی مانند گوگل ادز و فیسبوک میتوانند به شما در راهاندازی ترافیک و دستیابی به مخاطبان بزرگتر کمک کنند، در حالی که سئوی ارگانیک میتواند تبدیل و درآمد را برای درازمدت افزایش دهد. در حالت ایده آل، یک استراتژی دیجیتال هوشمند از نقاط قوت هر پلتفرم استفاده می کند و در عین حال از کمبودهای رایج جلوگیری می کند.
برای هر تبلیغکنندهای، هدف نهایی این است که هزینه بازگشت به آگهی (ROAS) را تا جایی بهبود بخشد که بازاریابی دیجیتال شما سودآور و مقیاسپذیر باشد. هنگامی که این سه پلتفرم بازاریابی دیجیتال به طور موثر ترکیب شوند، می توانند به کسب و کار شما در رسیدن به آن هدف کمک کنند.
نقاط قوت و ضعف پلتفرم های اصلی بازاریابی دیجیتال
تبلیغات گوگل: از قدرت هدف جستجو (اما با قیمت) استفاده کنید
برخلاف سایر اشکال تبلیغات دیجیتال، Google Ads به تبلیغ کنندگان این امکان را می دهد که دقیقاً در لحظه ای که آنها قصد خود را برای چیزی ابراز می کنند به کاربران دسترسی پیدا کنند. این بزرگترین ارزش پیشنهادی تبلیغات موتور جستجو است و هیچ پلتفرم بازاریابی دیجیتال دیگری نمی تواند با آن برابری کند. قدرت هدف گیری هدف جستجو به این دلیل است که به طور متوسط یک کسب و کار کوچک تا متوسط حدود 10000 دلار در ماه روی تبلیغات گوگل سرمایه گذاری می کند.
هنگام مقایسه PPC با SEO ، واضح ترین تمایز این است که تبلیغ کنندگان به جای اینکه به صورت ارگانیک کلیک کنند، برای کلیک ها هزینه می پردازند. اگر تبلیغکنندگان از تنظیمات کمپین Google Ads بیشترین استفاده را ببرند و کار بهینهسازی تبلیغات و PPC Landers خود را برای تبدیل انجام دهند، Google Ads میتواند یک موتور بازاریابی سودآور باشد که کلیکهای باکیفیتی را با هزینه به ازای هر خرید (CPA) متناسب با آنها ایجاد میکند. بودجه.
بنابراین، نقاط قوت اصلی پلت فرم گوگل ادز چیست؟
- دقیقاً در لحظه ای که کاربران تمایل خود را برای چیزی ابراز می کنند، به آنها دسترسی پیدا کنید
- هنگامی که انجام این کار به صورت ارگانیک غیرواقعی است، بلافاصله بالاتر از رقبا قرار بگیرید
- از تنظیمات کمپین قدرتمند گوگل برای بهینه سازی تبلیغات و پیشنهاد قیمت استفاده کنید
از طرف دیگر، درآمد تبلیغات گوگل در دهه گذشته هر سال افزایش یافته است. چرا اینطور است؟ مدل تبلیغات گوگل به گوگل این امکان را می دهد که رقابتی تر شود زیرا تبلیغ کنندگان بیشتری وارد بازار می شوند و می خواهند سهم و سلطه بازار را به دست آورند. در نتیجه، هر کسبوکاری باید بداند که اگر کمپینهای تبلیغاتی گوگل آنها به درستی بهینه نشده باشند، میتوانند واقعاً گران شوند.
به این دلایل، ضعف های اولیه پلت فرم گوگل ادز را می توان به صورت زیر خلاصه کرد:
- هزینه بالای هر کلیک در هر صنعت (و همچنین تقلب کلیک)
- برندهای بزرگی که کمپینهای بیسود راهاندازی میکنند تا از رقابت خود جلوگیری کنند
- وقتی بودجه تبلیغاتی شما تمام می شود، کل ترافیک وب سایت شما نیز تمام می شود
یکی از چیزهایی که من می بینم شرکت های دیجیتال به طور مداوم اشتباه می کنند این است که آنها در نهایت پول زیادی را برای تبلیغات گوگل خرج می کنند زیرا به شدت به توصیه های Google Ads متکی هستند و تنظیمات کمپین و پیشنهادات خود را به درستی بهینه نمی کنند. به همین دلیل بسیار مهم است که با یک مدیر PPC ماهر کار کنید تا در نهایت به ازای هر کلیک بیشتر از آنچه لازم است پرداخت نکنید (به یاد داشته باشید، گوگل میخواهد از سرمایهگذاری شما درآمد کسب کند!).
یکی دیگر از اشتباهات رایج این است که برخی از کسب و کارها تمام تخم های خود را در سبد تبلیغاتی گوگل قرار می دهند. اگر درآمد شرکت شما از جستجوی پولی بیشتر از جستجوی ارگانیک است، لحظه ای که پرداخت برای تبلیغات جستجو را متوقف می کنید، لحظه ای است که ترافیک شما کاهش می یابد.
کمپینهای تبلیغاتی گوگل که به درستی بهینهسازی شدهاند میتوانند راهی عالی برای ایجاد کلیک، ترافیک کلیدواژه احتمالی و درک قصد خریدار باشند. اما برای تقویت تاثیر بلندمدت سرمایهگذاری در تبلیغات گوگل، مطمئن شوید که تلاشهای خود را با دیگر پلتفرمهای دیجیتال قدرتمند همراه کردهاید.
تبلیغات فیس بوک: مخاطبان را با جزئیات بیشتر (و رقابت بیشتر) هدف قرار دهید
برخلاف گوگل ادز، کاربران فیس بوک برای جستجوی محصولات و خدمات در پلتفرم نیستند، بلکه برای ارتباط با دوستان و خانواده هستند. این بدان معناست که قصد خریدار به میزان قابل توجهی کمتر است. با این حال، کاربران اطلاعات شخصی زیادی را به فیسبوک میدهند و به تبلیغکنندگان دیجیتال این فرصت را میدهند تا مخاطبان را با جزئیات بسیار بیشتر از هر پلتفرم تبلیغات دیجیتال دیگری هدف قرار دهند.
فیسبوک همچنین از کاربران میخواهد که برای استفاده از این پلتفرم ایمیل و ورود به سیستم داشته باشند، در حالی که هر کسی که یک مرورگر وب دارد میتواند از موتور جستجوی رایگانی مانند گوگل استفاده کند. در بیشتر موارد، این ناشناس بودن را که باعث تقلب کلیک و کلیکهای با کیفیت پایین در تبلیغات گوگل میشود، از بین میبرد.
با وجود اینکه تعداد بیشتری از کسب و کارها هزینه های دیجیتال را به سمت فیس بوک هدایت می کنند، میانگین CPC با تبلیغات فیس بوک هنوز کمتر از تبلیغات گوگل است. از آنجا که فیس بوک هدف جستجو را هدف قرار نمی دهد، نرخ تبدیل نیز پایین تر است. با این حال، با CPC بسیار کمتر، اکثر تبلیغکنندگان در نهایت هزینه کمتری برای هر تبدیل با تبلیغات فیسبوک خود نسبت به تبلیغات Google خود میپردازند.
نقاط قوت اصلی تبلیغات فیس بوک را می توان به شرح زیر خلاصه کرد:
- CPC در فیس بوک کمتر از پلتفرم تبلیغات گوگل است
- پلتفرم فیس بوک ناشناس بودن را از بین می برد، به این معنی که کلاهبرداری کمتر از کلیک
- تبلیغ کنندگان این فرصت را دارند که خلاقیت ارائه دهند، در حالی که تبلیغات موتورهای جستجو فقط مبتنی بر متن هستند
- تبلیغکنندگان میتوانند کاربران را با جزئیات بسیار بیشتر هدف قرار دهند (مثلاً بر اساس جمعیت، موقعیت جغرافیایی، علایق، آدرسهای ایمیل، دادههای پیکسل و موارد دیگر)
تبلیغات فیس بوک دارای نقاط ضعفی است که بازاریابان دیجیتال باید به آنها توجه کنند. آنها عبارتند از:
- نرخ تبدیل پایین در نتیجه قصد خرید پایین تر
- برندها با همه تبلیغکنندگان روی پلتفرم رقابت میکنند، نه فقط با آنهایی که در صنعت خود هستند
- دورههای زمانی خاصی افزایش CPMها را ایجاد میکنند، مانند فصل خرید تعطیلات، انتخابات سیاسی، و راهاندازی بازیهای ویدیویی یا موبایلی
- فیس بوک از داده های پیکسل استفاده می کند تا به رقبای شما کمک کند تا مخاطبان شما را با جزئیات بیشتر هدف قرار دهند (نکته حرفه ای: هرگز فیس بوک پیکسل را در وب سایت خود رها نکنید، مگر اینکه به طور فعال از آن استفاده کنید!)
یکی از بهترین مزیت های تبلیغات فیس بوک این است که مانند تبلیغات گوگل، به کسب و کار شما اجازه می دهد تا به مخاطبان بیشتری دست یابد – اما به نظر من، اجرای کمپین های سودآور در پلت فرم فیس بوک کمی آسان تر است. اشتباه رایجی که من می بینم که برندها با بودجه بازاریابی دیجیتال خود مرتکب می شوند این است که به اندازه کافی برای تبلیغات فیس بوک هزینه نمی کنند.
مارکهای B2B و B2C بهویژه با پایه قوی از سرنخهای باکیفیت میتوانند از طریق هدفگیری مخاطبان سفارشی، سرنخهای موجود خود را در پلتفرم فیسبوک دوباره جذب کنند. آنها همچنین می توانند از طریق مخاطبان مشابه، سرنخ های مشابهی ایجاد کنند .
برای هر برندی که بودجه بازاریابی محدودتری دارد و میخواهد ROAS خود را کاهش دهد، فیسبوک یک پلتفرم عالی برای انجام این کار است.
سئوی ارگانیک: کسب ترافیک تا ابد (با کمی صبر و تلاش)
با پلتفرمهای PPC مانند تبلیغات گوگل و فیسبوک، تبلیغکنندگان اساساً ترافیک وبسایت را «اجاره» میکنند. اما با رتبه بندی کلمات کلیدی ارگانیک، برندها تا ابد دارای ترافیک وب سایت هستند. کار بر روی سئو و ایجاد یک نام تجاری از طریق کلیک های ارگانیک ارزان تر از پرداخت برای بازی است، و مزیت اصلی سئو این است که شما ترافیک وب سایت را دریافت می کنید، اما بدون برچسب قیمت.
سایر نقاط قوت سئوی ارگانیک عبارتند از:
- مارکها میتوانند در درازمدت کلیکها و تبدیلها را افزایش دهند ، نه فقط تا زمانی که بودجه تبلیغاتی آنها تمام شود
- سئوی ارگانیک مقرون به صرفه است و فضای بیشتری برای خطا فراهم می کند
- رتبه بندی ارگانیک نه تنها باعث کلیک و درآمد می شود، بلکه اعتبار و تخصص برند شما را در حوزه صنعت شما افزایش می دهد.
بنابراین نقاط ضعف سئوی ارگانیک چیست؟
- بیشتر از PPC زمان می برد
- شما نمی توانید بلافاصله از رقبای خود پیشی بگیرید
- یک استراتژی سئو موفق به زمان و منابع بیشتری نیاز دارد
اما سئو همیشه نباید کند باشد. سئوی ارگانیک بر آنچه موتورهای جستجو و کاربران در درازمدت ارزش قائل هستند تمرکز دارد. این بدان معنی است که حتی اگر الگوریتم ها یا CPC ها تغییر کنند، هدف نهایی تغییر نمی کند. در برخی از صنایع، می توانید ببینید که کلیک ها تنها در چند هفته کوتاه شروع می شوند.
جعبه ابزار دیجیتال مارکتینگ کسب و کارهای کوچک نهایی
برای هر کسب و کاری، داشتن ترکیبی از تبلیغات گوگل، تبلیغات فیس بوک و سئو بهترین ابزار دیجیتال مارکتینگ است. ادغام جستجوی ارگانیک و پولی یک استراتژی عالی است و من اغلب دوست دارم از PPC برای آزمایش سریع فرضیه بازار قبل از بهینه سازی محتوای با کیفیت بالا برای کلمات کلیدی استفاده کنم که بهترین کلیک ها را در کمپین های PPC من به ارمغان آوردند.
به طور کلی، هر سه این پلت فرم های دیجیتال فرصت های شگفت انگیزی را برای برندها فراهم می کنند تا سهم و درآمد خود را در بازار افزایش دهند. کلید این است که رسانه های پولی را با یک پایه محکم از استراتژی SEO ارگانیک جفت کنید. با استفاده از نقاط قوت هر پلتفرم، کسب و کار شما می تواند کلیک ها و تبدیل ها را در کوتاه مدت و بلند مدت حفظ کند.
بدون نظر