سومین شایستگی هسته بیرونی: تفکر استراتژیک
تفکر استراتژیک کلید موفقیت سازمانی است
توانایی تفکر استراتژیک یکی از ویژگی های رهبری است که کارکنان و مدیران بیشتر از آن قدردانی می کنند. تفکر استراتژیک به سازمان جهت و تمرکز می دهد و در عین حال تعداد راه هایی را که ممکن است به پیش برود محدود می کند. وضوح را ارائه می دهد و یک مسیر عمل بهینه را تعریف می کند.
تفکر استراتژیک یک جهت را مشخص می کند و تمرکز را ایجاد می کند.
بدون تفکر استراتژیک، هدف کلی یک سازمان چیزی بیشتر از تفکر آرزویی نیست. هر شرکتی باید یک چشم انداز/هدف ایجاد کند و برای دستیابی به آن اقدام کند. در دنیای امروزی که به طور پویا در حال تغییر است، سازمان هایی که از تکامل امتناع می ورزند، محکوم به شکست هستند.
گسترش به بازارهای جدید و در عین حال عرضه محصولات جدید بدون وضوح استراتژیک ، دستور آشفتگی و شکست است. برای جلوگیری از رهبری هرج و مرج، رهبران باید تجارت سازمان خود و همچنین جایگاه آن را در بازارها به طور کامل درک کنند.
در کتاب خود “رهبری هوشمند”، من تفکر استراتژیک را به 11 جزء فرعی تقسیم کرده ام، بنابراین نقشه دقیقی از مهارت ها و شایستگی های رهبری که برای رشد به یک متفکر استراتژیک بهتر نیاز دارید، ترسیم می کنم.
درک سازمان شما
شما نمی توانید تصمیمات استراتژیک را در خدمت سازمان خود بگیرید اگر از درون به بیرون آن را به طور کامل درک نکنید.
- افراد سنگ بنای اساسی هر سازمانی هستند. شرکت ها از سیستم های مختلفی برای تجمیع استعدادهای کارکنان خود استفاده می کنند و این منبع گرانبها را به گونه ای مدیریت می کنند که به بهترین نحو منافع سازمان را تامین کند. یک ساختار سازمانی فراگیر زیربنای این سیستم ها است و همسویی و جهت را برای آنها فراهم می کند.
- هدف هر شرکتی ارائه محصولات و خدمات مختلف به مشتریان خود با استفاده از فناوری است. متفکران استراتژیک باید این فناوری ها و همچنین محصولات و خدمات را با ایده روشنی در مورد چگونگی تکامل آنها در آینده درک کنند.
- درک عملکرد مالی سازمان نیز برای تفکر استراتژیک ضروری است.
محیط کسب و کار که سازمان به آن تعلق دارد، رویکرد استراتژیک رهبران آن به رشد را نیز شکل می دهد.
- صنعت روندها و عوامل محیطی را تعیین می کند که متفکران استراتژیک باید در نظر بگیرند.
- بازار نقاط قوت و ضعف سازمان شما و همچنین رقابتی را که باید به آن رسیدگی کنید را مشخص می کند.
- مشتریان انتظارات و الزاماتی را که سازمانها برای عملکرد باید برآورده کنند تعیین می کنند. مشتریان نیز مانند صنعت و بازار تابع روندها هستند.
درک سازمان و محیطی که در آن فعالیت می کند، اساس «مادی» تفکر استراتژیک را تشکیل می دهد. شروع با این دانش به شما این امکان را می دهد که به طور استراتژیک در راستای منافع شرکت خود فکر و عمل کنید.
برای تفکر استراتژیک، باید چشم اندازی قانع کننده از آینده داشته باشید.
- تفکر استراتژیک با ایجاد یک چشم انداز قانع کننده شروع می شود . چشم انداز شما باید دست یافتنی، عملی، ریشه دار ارزش ها و الهام بخش باشد.
- هنگام تعریف ماموریت برای تیم یا سازمان خود، باید نقاط قوت، ضعف، محدودیت ها و انتظارات آن از پایگاه مشتری هدف خود را در نظر بگیرید.
- استراتژی هایی که برای ماموریت خود ایجاد می کنید باید در یک ساختار فراگیر ادغام شوند، از یکدیگر استفاده کنند و از نقاط قوت تیم خود استفاده کنند.
- برای اینکه استراتژیهای خود را بسط دهید، باید مجموعهای از اهداف واقعی و قابل اندازهگیری را تعریف کنید که به افراد شما اهداف و جهتگیری فوری بدهد.
- تاکتیک هایی را برای دستیابی به اهداف خود طراحی کنید، بنابراین به کارمندان خود نقشه راه روشنی برای موفقیت ارائه دهید. این تاکتیک ها را از طریق برنامه های موثر اجرا کنید.
هدف تفکر استراتژیک ایجاد هم افزایی و حذف پیچیدگی در عین اجتناب از هرج و مرج است. از شفافیت استراتژیک برای هموار کردن راه موفقیت سازمان خود استفاده کنید.
اگر برای توسعه تفکر استراتژیک خود به کمک نیاز دارید، خدمات مربیگری رهبری من را بررسی کنید .
بدون نظر