مشکل تئوری های مالی سنتی این است که آنها تمایل دارند در یک دنیای ایده آل عمل کنند! مفروضات اساسی این است که اطلاعات موجود کامل است، سرمایه گذاران قادر به تفسیر اطلاعات هستند. فرض دیگر این است که یک پاسخ درست وجود دارد که می توان آن را به صورت ریاضی کار کرد. با این حال، زمانی که سرمایه گذاران از این نظریه استفاده می کنند و در دنیای واقعی معامله می کنند، با شکست مواجه می شوند. واقعیت این است که بازارهای سرمایه گذاری بیشتر به احساسات مربوط می شوند تا عقلانیت. اینجاست که علم مالی رفتاری وارد عمل می شود. مطالعات متعددی وجود دارد که نشان میدهد تفاوت سرمایهگذاران موفق و ناموفق در تواناییهای شناختی آنها نیست، بلکه در تواناییهای رفتاری آنهاست.
در این مقاله نگاهی دقیقتر به امور مالی رفتاری و همچنین مزایایی که به دلیل استفاده از این فلسفه برای تصمیمگیری سرمایهگذاری به وجود میآید خواهیم داشت.
ثروت را به عنوان یک وظیفه تصمیم گیری توضیح می دهد: بسیاری از سرمایه گذاران بر این باورند که نمی توانند در بازار سهام ثروت جمع کنند زیرا از صلاحیت بالایی برخوردار نیستند. بسیاری از این افراد پزشک، مهندس هستند و چیزهای زیادی در مورد حرفه خود می دانند، اما تمایل دارند در مورد امور مالی کمتر بدانند. در نتیجه از تصمیم گیری برای سرمایه گذاری اجتناب می کنند. امور مالی رفتاری توضیح می دهد که موفقیت در بازار سهام به جای اینکه یک متخصص مالی باشد، از مدیریت احساسات ناشی می شود. این توضیح می دهد که چرا بسیاری از کارشناسان مالی برای به دست آوردن پول در بازارها تلاش می کنند، در حالی که بسیاری از سرمایه گذاران نسبتاً غیر ماهر در نهایت پول بیشتری به دست می آورند.
تئوری در مقابل کاربرد: امور مالی سنتی دیدگاهی نظری از نحوه عملکرد بازار سهام اتخاذ می کند. افراد با دانش تئوری مالی سنتی، مدلهای ریاضی را میدانند که بر اساس آن بازار قرار است عمل کند. با این حال، در واقعیت، بازارها تمایل دارند به عنوان یک ماشین رای گیری کار کنند. از این رو، اگر اکثر شرکت کنندگان برای مدت کوتاهی غیرمنطقی رفتار کنند، کل بازار غیرمنطقی خواهد بود. دانش مالی رفتاری به سرمایه گذار کمک می کند تا نقایصی را در تفکر سرمایه گذاران دیگر ببیند و خود از آن معایب اجتناب کند.
حباب دارایی ها را توضیح می دهد: نظریه های مالی سنتی قادر به توضیح مفهوم حباب دارایی نبوده اند. اگر همه فعالان بازار منطقی هستند، پس چرا بازارها برای مدت طولانی غیرمنطقی رفتار می کنند؟ چگونه است که گاهی اوقات مردم در نهایت به شرکت هایی با ارزشی بالاتر از کل صنعت ارائه می دهند! امور مالی رفتاری این واقعیت را تصدیق می کند که برخی از سرمایه گذاران هیچ سرنخی از کاری که انجام می دهند ندارند. گاهی اوقات آنها فقط از رفتار گله پیروی می کنند و این همان چیزی است که حباب های دارایی را ایجاد می کند. نظریه مالی سنتی نمی تواند وجود حباب دارایی را توضیح دهد، اما مالی رفتاری می تواند. از آنجایی که حبابهای دارایی وجود دارند و هر از گاهی تکرار میشوند، و مالی رفتاری تنها نظریهای است که میتواند آنها را توضیح دهد، اطلاعات بیشتری در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد.
فرصتهای خرید و فروش ایجاد میکند: اگر سرمایهگذار جنبههای رفتاری امور مالی را درک نکرده باشد، احتمالاً کورکورانه روند را دنبال میکند. این بدان معنی است که آنها احتمالاً زمانی که بازارها در حال سقوط هستند می فروشند و زمانی که رونق دارند خرید می کنند. سرمایه گذاران با دانش مالی رفتاری می توانند رویدادهای واقعا فاجعه بار را از واکنش های بیش از حد در بازار جدا کنند. در نتیجه، دانش مالی رفتاری به سرمایه گذاران کمک می کند تا فرصت های خرید و فروش را در بازار شناسایی کنند. آگاهی از این سوگیری ها به آنها کمک می کند تا احساسات خود را مدیریت کنند و به وضوح فکر کنند، که در نهایت منجر به ایجاد ثروت بیشتر می شود.
الگوهای قابل پیش بینی ایجاد می کند: افرادی که امور مالی رفتاری را مطالعه می کنند می دانند که افراد در الگوهای قابل پیش بینی خاصی رفتار می کنند. این به این دلیل است که آنها توسط احساسات هدایت می شوند. به عنوان مثال، اگر احساسات حاکم در بازار ترس باشد، احتمالاً افراد بیشتری سهام خود را می فروشند. به طور مشابه، هنگامی که قیمت به یک آستانه خاص رسید، تا حدودی بازگشتی وجود دارد. سرمایه گذاران رفتاری اغلب از تکنیک های ترسیم نمودار استفاده می کنند و برای شناسایی الگوها یک تحلیل فنی انجام می دهند. هنگامی که الگوها را تکرار می کنند، می توانند از آنها سرمایه گذاری کنند و پول بیشتری کسب کنند.
به درک مفهوم افق زمانی کمک میکند: دانشجویان رشته مالی رفتاری میدانند که سرمایهگذاران بر اساس مرحلهای از زندگی که در آن هستند، رفتار متفاوتی دارند. جوانی که چندین سال از سرمایهگذاری باقی مانده است، احتمالاً ریسکهای بیشتری را متحمل میشود. از سوی دیگر، افراد مسن به محض مشاهده کاهش قیمت، تمایل بیشتری به فروش دارند. از این رو، مشخصات جمعیتی سرمایه گذاران نیز تأثیر زیادی بر رفتار آنها دارد. متخصصان امور مالی رفتاری اغلب نمایه های جمعیتی را مطالعه می کنند زیرا به آنها امکان می دهد پیش بینی های دقیق تری انجام دهند.
واقعیت امر این است که تئوری های مالی سنتی کافی نیستند و نمی توانند بسیاری از پدیده های موجود در بازارها را توضیح دهند. بنابراین، نیاز است که سرمایه گذاران به جنبه های رفتاری که بر تصمیم گیری تأثیر می گذارد نیز توجه کنند. در پایان روز، بازارها توسط رفتار انسان هدایت می شوند، حتی اگر رفتار غیرمنطقی باشد! انکار حقایق و تمرکز تنها بر روی دنیای ساختگی تئوری های مالی که دانش کاملی وجود دارد و همه هزینه های سرمایه یکسانی دارند، سرمایه گذاران را به تصمیم گیری اشتباه ترغیب می کند.
بدون نظر