تفاوت اساسی در نوع نگاه به پرتفوی در تئوری های مالی سنتی و نوع نگاه به آنها در امور مالی رفتاری وجود دارد. در سطح فنی، پرتفوی چیزی نیست جز مجموعه ای از ابزارهای سرمایه گذاری مانند سهام، اوراق قرضه، املاک و غیره. اما خرید این ابزارها و روش انتخاب از میان آنها بر اساس یک فلسفه انجام می شود. وقتی سرمایه گذاری رفتاری را در مقابل سرمایه گذاری سنتی در نظر می گیریم، این فلسفه است که بسیار متفاوت است. در این مقاله، نگاه دقیق‌تری به نحوه نگاه این نظریه‌های جایگزین به پورتفولیو خواهیم داشت.

نمونه کارها چگونه متفاوت مشاهده می شوند؟

تئوری مالی سنتی مربوط به مدیریت پورتفولیو توسط هری مارکویتز ارائه شد. هری مارکوویتز معتقد بود که پرتفوی ها مجموعه ای از ابزارهای مالی هستند که باید به گونه ای ترکیب شوند که ویژگی های ریسک-بازده آنها بازده مورد نظر را برای سرمایه گذار فراهم کند. ریسک به عنوان انحراف از بازده ثابت تعریف شد. فرض بر این بود که ریسک بالاتر بازده بالاتری را ایجاد می کند. نتیجه یک مرز کارآمد بود. این منحنی بود که انواع مختلفی از ترکیب ابزارهای مالی را ترکیب می کرد. به عنوان مثال، یک نقطه در منحنی نشان دهنده 80٪ حقوق صاحبان سهام و 20٪ بدهی است، در حالی که نقطه دیگر می تواند نشان دهنده 50٪ حقوق صاحبان سهام و 50٪ بدهی باشد. هر نقطه در مرز همان بازده تعدیل شده با ریسک را برای سرمایه گذار فراهم می کند.

نظریه مالی رفتاری برداشت متفاوتی از پرتفوی دارد. به پرتفوی ها به عنوان مجموعه ای از ابزارهای مالی نگاه نمی کند. در عوض، به پرتفوی ها به عنوان وسیله ای برای رسیدن به هدف نگاه می کند. این بدان معناست که آن سرمایه گذاران تنها به این دلیل که می خواهند به اهداف واقعی خاصی مانند بازنشستگی، تحصیل کودکان، ازدواج کودکان و غیره برسند، در پرتفوی سرمایه گذاری می کنند. هر لایه نماد یک هدف واحد است و هر مجموعه سرمایه گذاری برای امکان پذیر ساختن هدف مورد نظر انجام می شود. در پورتفولیوهای رفتاری، ریسک به عنوان انحراف از میانگین تعریف نمی شود. در عوض، به عنوان شکست در دستیابی به یک هدف از پیش تعریف شده تعریف می شود.

دیدگاه مالی رفتاری پورتفولیو دارای مزایای خاصی است که در ادامه مقاله توضیح داده شده است.

مزایای پورتفولیوهای رفتاری

مجموعه‌های رفتاری تمایل دارند ترجیحات فرهنگی را در نظر بگیرند. این توضیح می دهد که چرا افراد مختلف در نقاط مختلف جهان سرمایه گذاری متفاوتی دارند. اهداف زندگی یک فرد مستقیماً برگرفته از فرهنگ محلی است. فقط پول را در نظر نمی گیرد. در عوض، زمان، آمادگی جسمانی و همچنین دانش را زیر سوال می برد. در برخی از فرهنگ‌ها، پرهیز از نیازهای روزمره شما بت می‌شود، در حالی که در فرهنگ‌های دیگر، احمقانه تلقی می‌شود. به همین دلیل است که اهداف و پورتفولیوهای مبتنی بر هدف در سراسر جهان بسیار متفاوت است.

پورتفولیوی رفتاری مبتنی بر پارامترهای انتزاعی نیست. به عنوان مثال، در بیشتر تئوری های مالی، فرض بر این است که سرمایه گذاران می توانند بین احتمال 70 درصد دستیابی به یک هدف و احتمال 50 درصد دستیابی به یک هدف تمایز قائل شوند. با این حال، در واقعیت، این مورد نیست. از سوی دیگر، مفروضات نظریه پورتفولیو رفتاری عمیقاً در رفتار انسان ریشه دارد. این به این دلیل است که همه ما می دانیم که اگر انسان ها با خود صادقانه فکر کنند، می توانند نیازی را که دارند از خواسته یا خواسته جدا کنند. همچنین، آنها کاملاً قادر به ترتیب دادن این خواسته ها و تشکیل هرمی هستند که می خواهند سرمایه خود را به آن اختصاص دهند. از این رو، نظریه مالی رفتاری بیشتر در واقعیت استوار است.

تئوری مالی سنتی موفقیت را به صورت انتزاعی اندازه گیری می کند. سرمایه گذاران موفق کسانی هستند که بیشترین سود را از اقدامات خود به دست آورده اند. یک واحد اندازه گیری انتزاعی به نام “Utils” نیز برای اندازه گیری مطلوبیت استفاده می شود. بار دیگر، این چیزی نیست که یک سرمایه گذار معمولی بتواند با آن ارتباط برقرار کند. از سوی دیگر، سرمایه گذاران در واقع برای دستیابی به اهداف معینی مانند موقعیت اجتماعی، توانایی تأمین خانواده و غیره سخت کار می کنند.

هرم رفتاری از طرز تفکر یک انسان واقعی تقلید می کند. به عنوان مثال، لایه پایین در این اهرام نمادی از اقداماتی است که انسان باید انجام دهد تا از فقر مطلق و تباهی مالی جلوگیری کند. هنگامی که این اهداف تضمین شدند، پول به مجموعه اهداف بعدی، مانند آموزش، اختصاص می یابد. پس از آن، پول به سرمایه‌گذاری‌ها و سپس به نمادهای وضعیت و غیره تخصیص می‌یابد. یک برنامه عملی در مورد نحوه تخصیص پول خود بر اساس وضعیت مالی فعلی در اختیار انسان‌ها قرار می‌دهد. منحنی انتزاعی با ترکیب های مختلف ارزش ریسک-بازده ارائه نمی دهد. از آنجایی که این نظریه رفتار انسان را در زندگی واقعی تقلید می کند، تصویر دقیق تری از نحوه تصمیم گیری در واقع ارائه می دهد. این بینش بیشتری را ارائه می دهد و به سرمایه گذاران کمک می کند تا تصمیمات بهتری بگیرند.

رفتار از تئوری مالی روش بهتری برای تخصیص دارایی ارائه می دهد. به عنوان مثال، پولی که برای محافظت از فقر ذخیره می شود به اوراق قرضه اختصاص می یابد. از سوی دیگر، پولی که برای نمادهای وضعیت پس انداز می شود، می تواند به دارایی های پرخطر مانند سهام اختصاص یابد. این برخلاف نظریه مالی سنتی است که در آن تخصیص دارایی صرفاً بر اساس بازده از بازار انجام می شود. به عنوان مثال، اگر سهام بازدهی بالاتری داشته باشد، پولی که برای ایمنی پس انداز می شود نیز می تواند به آنجا منتقل شود!

نکته پایانی این است که مدیریت پورتفولیو رفتاری جایگزینی برای مدیریت سبد سنتی است. مانند همه نظریه‌های مالی رفتاری، این تئوری مرتبط‌تر است و از این رو بیشتر توسط سرمایه‌گذاران اعمال می‌شود.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *