در سالهای اخیر، CSR یا مسئولیت اجتماعی شرکت به جدیدترین کلمه در میان شرکتها تبدیل شده است. این به عملکرد شرکت ها در “بازپرداخت” به جامعه در قالب برنامه هایی اشاره دارد که به نفع اعضای کم برخوردار جامعه است. آنها میتوانند به شکل برنامههای توسعهای باشند که مدارس را پذیرفتهاند. جوامع و غیره و تامین بودجه برای نگهداری آنها و همچنین ترویج شیوه های تجاری آگاهانه اجتماعی که منجر به بهبود جامعه می شود. این مقاله این بیانیه را تجزیه و تحلیل میکند، “این ایده که منابع شرکت باید به دلیلی غیر از کسب سود اختصاص داده شود، ظالمانه است”.
یک بحث مداوم در مورد اینکه آیا یک شرکت باید صرفاً برای کسب سود وجود داشته باشد یا اینکه آیا باید به نگرانی های اجتماعی و زیست محیطی که همراه با عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت یا CSR است توجه کند وجود دارد. طرفداران این دیدگاه که یک شرکت صرفاً برای کسب سود وجود دارد، درباره اینکه بازار داور نهایی تخصیص منابع است، بحث میکنند و به بازار به عنوان مکانی که در آن انگیزههایی برای تخصیص منابع برای اهداف اجتماعی و محیطی یافت میشود، اشاره میکنند. مخالفان این دیدگاه بر این باورند که نمی توان همه چیز را به بازار واگذار کرد و باید سازوکاری وجود داشته باشد که در آن به علل زیست محیطی و اجتماعی رسیدگی شود.
اگر هر دو طرف بحث را بررسی کنیم و همچنین تلاشهای سطحی کسبوکارها برای پرداختن به CSR را در نظر بگیریم، اولین رشته فکری که به ذهن میرسد در مورد نیاز کسبوکارها به سرمایهگذاری در CSR به عنوان راهی برای کاهش CSR است. اثرات مخرب پارادایم صنعتی بر محیط زیست اجرای CSR توسط شرکت های صنعتی این روزها به دلیل اینکه در آلودگی محیط زیست نقش داشته اند رواج یافته است. همانطور که مارتا نوسبام می گوید: «اگر قرار است این جهان در آینده دنیای شایسته ای باشد، «ما باید همین الان اذعان کنیم که شهروندان یک دنیای متقابل وابسته به یکدیگر هستیم که با مشارکت متقابل و همچنین به دنبال سود متقابل، با شفقت، کنار هم قرار گرفته ایم. و همچنین منفعت شخصی، با عشق به کرامت انسانی در همه مردم، حتی زمانی که ما از همکاری با آنها چیزی به دست آوریم.»
از این رو، در این دنیای به هم پیوسته و مسطح نیاز به اقدام هماهنگ از سوی کسب و کارها برای برداشتن گام هایی وجود دارد که مسائل مبرم روز را کاهش دهد. با این حال، مخالفان این دیدگاه، برخی از خود شرکتهای چندملیتی هستند، همانطور که از گزیده زیر میتوان دریافت: «بنابراین، سؤال اصلی نظری و عملی در بحث مسئولیت اجتماعی شرکتها این است که آیا این یک انتخاب داوطلبانه از تجارت باقی میماند یا باید باشد. از طریق کنترل رسمی تضمین می شود.
نکته اینجاست که CSR به جای پذیرش داوطلبانه اجرا می شود. این واقعیت به تنهایی روشن می کند که کسب و کارها به خودی خود در CSR نقشی ندارند و برای انجام این کار باید تحت نظارت باشند .
بدون نظر