اهمیت انتشار
هنگامی که سازمانها سیستمهای مدیریت دانش را به فعلیت میرسانند، باید راهها و ابزارهایی را در نظر بگیرند که از طریق آن نوآوریهای پیشگام در بازارها و جهان گستردهتر منتشر میشوند. این بدان معناست که سازمان ها نه تنها باید نوآوری کنند، بلکه باید نحوه انتقال، اجرا و پذیرش این نوآوری ها توسط مصرف کنندگان و جامعه را نیز در نظر بگیرند. انتشار از این نظر به انتقال نوآوری از طریق بازارهایی اشاره دارد که در نظر گرفته شده است.. برای اینکه انتشار اتفاق بیفتد باید یک برنامه خوب اندیشیده شده برای هدف قرار دادن مصرف کنندگان اولیه (معروف به پذیرندگان اولیه) که محصول یا خدمات را امتحان می کنند وجود داشته باشد و با این مصرف به انتشار اولیه کمک کند. به همین دلیل است که بسیاری از برندهای بزرگ مانند اپل، نایک، گپ، سامسونگ و یونیلور نوآوری های خود را در بازارهای آزمایشی که در آن پذیرندگان اولیه حضور دارند، امتحان می کنند و با جمع آوری بازخورد از پذیرندگان اولیه اطمینان حاصل می کنند که برند یا محصول فرآیند را آغاز می کند. از انتشار انتشار نوآوری ها را می توان فرآیند انتقالی دانست که از طریق آن بازاریابان و مبتکران از استراتژی «فشار» و «کشش» برای دستیابی به بازارهای مورد نظر استفاده می کنند. به عنوان مثال، بازاریابان باید محصول را به بازار گستردهتر «هل» کنند و به محض ایجاد تقاضا، عامل «کشش» اثر میگذارد.
نظریه انتشار راجرز و کاربرد آن
یک چارچوب نظری مفید که اغلب توسط بازاریابان استفاده میشود، نظریه انتشار نوآوریهای راجرز است که بر این باور است که انتشار در یک منحنی بل یا S شکل صورت میگیرد.. پذیرندگان اولیه یا پذیرندگان اولیه جای خود را به اکثریت اولیه می دهند که بیشترین تعداد مصرف کنندگان را نسبت به دسته های دیگر تشکیل می دهند. هنگامی که نوآوری وارد بازار شد، پذیرندگان اولیه و اکثریت اولیه، اخبار مربوط به محصول را به مخاطبان گستردهتری پخش میکنند، به طوری که اکثریت متأخر یا کسانی که پس از مدتی محصول را انتخاب میکنند، اکنون وادار به آزمایش محصول میشوند. جدای از این، راجرز یک دسته بندی بسیار اولیه به نام نوآوران را نیز تعریف کرد که جزو اولین مصرف کنندگانی هستند که محصول را امتحان کردند. البته، بیشتر بازاریابان، نوآوران را یا به این دلیل که محصول را بر اساس حضور آنها در بازار آزمایشی آزمایش میکنند، یا به هر حال کسانی هستند که اولین کسانی هستند که همه محصولات را امتحان میکنند، نقش دارند. به همین دلیل است که اپل در ابتدا عرضه گوشی هوشمند (iPhone) خود را به چند بازار آزمایشی محدود کرد تا بتواند واکنش های مصرف کنندگان را بسنجد. در مرحله بعد، شرکت به سمت یک استراتژی بازاریابی بازتر رفت که در آن پذیرندگان اولیه قرار داشتند. اکنون که این شرکت حضور خود را در سراسر جهان تثبیت کرده است، به طور همزمان آخرین نسخه را منتشر می کند.
برخی از سناریوهای دنیای واقعی
در واقع، این انتشار نوآوریها توسط صنعت سینما نیز دنبال میشود که فیلمهای جدید خود را در سالنهای منتخب عرضه میکند و بر اساس استقبال مخاطبان، وارد اکرانهای بزرگ میشود. نکته در اینجا این است که انتشار نوآوری ها در تناسب اتفاق می افتد و شروع می شود و به فلاتی می رسد که از آنجا شروع به افول می کند. به عنوان مثال، رایانه شخصی نمونه ای است که در آن نوآوری در حال حاضر تا آنجا که به فروش مربوط می شود در حال کاهش است. به همین دلیل است که بسیاری از شرکتهای موفق اغلب درگیر نوآوریهای مستمر میشوند، به طوری که وقتی یک محصول وارد فاز نزولی منحنی زنگ میشود، میتوانند ویژگیهای بیشتری را اضافه کنند یا با تغییر کامل محصول، جهش تکاملی روی محصول داشته باشند. به علاوه،
اندیشه های پایانی
چشم انداز کسب و کار قرن بیست و یکم شبیه فرآیند انتشار است که به شدت فشرده شده است. دیگر اینطور نیست که چرخه عمر محصول سال ها یا دهه ها طول بکشد و اکنون انتشار و کاهش آن برای اکثر نوآوری ها در عرض چند ماه اتفاق می افتد. به همین دلیل است که شرکت ها باید دست به بهبود مستمر و نوآوری مستمر بزنند.
بدون نظر