تغییر تصاعدی و معنای آن برای مشاغل و کارگران
چه کسی این شرکت ها را به خاطر می آورد؟
کسبوکارها، کارگران و دولتها در سرتاسر جهان اثرات تغییرات سرگیجهآوری را احساس میکنند که در آن روندهایی که در حال حاضر آشکار هستند، دیگر در آینده یکسان نیستند، حتی زمانی که آینده صحبت میشود چند سال آینده یا حتی یک سال یا بیشتر باشد. به عنوان مثال، بازاری را در نظر بگیرید که در آن کسب و کارهایی که زمانی در یک دهه پیش غالب بودند، دیگر در حال محاسبه نیستند و بدتر از آن، برخی از آنها حتی به طور کلی از رقابت خارج شده اند.
به عنوان مثال، بلک بری تلفن هوشمند اولیه ای بود که با رویکرد نوآورانه خود در کل تجربه تلفن همراه و محاسبات، توجه میلیون ها مشتری در سراسر جهان را به خود جلب کرد. اکنون، آیا کسی خارج از پایگاه مشتریان کوچک و رو به کاهش حتی از تلفن های هوشمند بلک بری استفاده می کند؟ این همان کاری است که استیو جابز افسانهای فقید اپل در بازار گوشیهای هوشمند با تغییر اساسی آنچه که میتوان با یک گوشی هوشمند انجام داد، انجام داد.
به طور مشابه، یک دهه پیش، نوکیا که پیشگام در بازار گوشی های تلفن همراه بود، به دلیل انقلاب در محاسبات تلفن همراه و همچنین ظهور انقلاب تلفن های هوشمند که در آن تلفن همراه فقط یک تلفن نیست بلکه چیزی است، دیگر در هیچ کجا دیده نمی شود. که یک ماشین محاسباتی قابل حمل و مینی، دستیار شخصی، مجرای اخبار و ارائه دهنده سرگرمی است که همه در یک قرار گرفته اند.
علاوه بر دنیای رسانه های اجتماعی، نمونه های دیگری از دنیای آنلاین و موبایل نیز وجود دارد. مثال Orkut را در نظر بگیرید که سایت اصلی رسانه های اجتماعی بود و پیشگام نسلی از کاربران رسانه های اجتماعی و اینترنت بود. با تبدیل شدن فیس بوک با بازسازی بنیادی معنای اجتماعی شدن و شبکه سازی در فضای سایبر، تقریباً شبیه به یک توسعه یافته است، این پارادایم تغییر کرده و بازی تغییر کرده است.
تغییر نمایی چیست؟
بنابراین، چه چیزی باعث این همه تحولات در بازاری می شود که در آن فناوری به سرعت در حال پیشرفت است تا جایی که مشاوران تحقیقاتی بزرگ هشدار می دهند که مشاغلی که از کارگر مغازه شروع می شود تا حتی مشاغل یقه سفید مانند پزشکان و وکلا به زودی با نرم افزارهای خودکار جایگزین می شوند. و روبات ها؟ تنها نیروی محرکه پشت همه این روندها چیزی است که به عنوان تغییر تصاعدی شناخته می شود، به این معنی که تغییر دیگر خطی نیست، بلکه به صورت تصاعدی پیش می رود که منجر به اختلالات همه جانبه و تخریب خلاقانه می شود .
برای توضیح تغییرات نمایی، بسیاری از کارشناسان از قانون قدرت پردازش مور به عنوان نظریه پشت این تغییر عظیم و گیج کننده استفاده می کنند. قانون مور می گوید که قدرت پردازش هر دو سال دو برابر می شود. یعنی اگر الان یک پردازنده 1 گیگاهرتزی داشته باشید، در عرض دو سال، 2 گیگاهرتز و چهار سال دیگر به 4 گیگاهرتز تبدیل می شود. فقط یک لحظه مکث کنید و فکر کنید که قدرت پردازش 10 سال و 20 سال آینده چقدر خواهد بود. در واقع، ما حتی ممکن است در یک یا دو دهه به سرعت ترابایت برسیم زیرا دیگر خطی نیست بلکه نمایی است.
نگاهی دقیق تر به تغییر نمایی با مثال
دلیل تاکید ما بر کلمه تصاعدی این است که وقتی توان پردازش و در نتیجه توانایی فناوری هر دو سال دو برابر میشود، چیزی که به دست میآوریم مضربی است و تغییر قدرت به این معنی است که آنچه اکنون داریم در مقایسه با آنچه که میخواهیم بسیار ناچیز است. در آینده داشته باشند. در واقع، اکنون یک گوشی هوشمند معمولی (حتی در مورد iPhone 6s یا هیچ یک از مدلهای پیشرفته صحبت نمیکنیم) قدرت محاسباتی بیشتری نسبت به قدرت محاسباتی فضانوردانی که روی ماه فرود آمدند در فضاپیمای خود دارند.
پیامدها برای انسان
بنابراین، پیامدها برای انسانها خیرهکننده است زیرا به زودی در سناریویی قرار میگیریم که ماشینها بیشتر کار را انجام میدهند و فقط تصمیمگیری در سطح بالاتر و هدایت و برنامهنویسی رباتها و ماشینها توسط مردم انجام میشود. بسیاری از تکنوکرات ها هستند که به این واقعیت اشاره می کنند که تغییرات تصاعدی برای جامعه مفید است زیرا فناوری می تواند بسیاری از مشکلات جامعه را حل کند و همچنین افراد را توانمند کند.
با این حال، این جنبه دیگری نیز دارد که در آن کسبوکارها دیگر نمیتوانند به اجرای همان استراتژیهایی که حتی چند سال پیش دنبال میکردند امیدوار باشند. علاوه بر این، دولتها دیگر نمیتوانند به راههای آهسته و بوروکراتیک خود فکر کنند که در آن سالها و دههها طول میکشد تا تغییر آشکار شود. در واقع، روند تغییرات نمایی خیرهکننده به زودی کسانی را که نمیتوانند با زمان تغییر کنند، نفس میکشد.
اختلال، آینده است
برگردیم به مقدمه، این سرعت سرگیجهآور تغییر به این معنی است که اختلال به امر روز تبدیل میشود و هر نهادی، خواه در مورد کارگران صحبت میکنیم، کسبوکار یا دولتها باید به سرعت، به شیوهای چابک تغییر جهت دهند و در راس قرار گیرند. اگر آنها مجبور به زنده ماندن باشند، تغییرات نمایی باعث فناوری و جهانی شدن شده است.
از آینده نترسید، در عوض، یاد بگیرید که تغییرات را در آغوش بگیرید
در نهایت، هدف در اینجا ترساندن خوانندگان یا مخالفت با تغییرات مبتنی بر فناوری نیست. به هر حال، زمانی که انقلاب صنعتی شروع شد، بسیاری از کسانی بودند که چنین افکاری داشتند و اعتراضات و اعتصاباتی را علیه انقلاب اصلی در فناوری سازماندهی کردند. با نگاهی به گذشته، اکنون میتوانیم ببینیم که انقلاب صنعتی باعث رفاه و ثروت بیسابقهای برای بسیاری از افراد از جمله بسیاری از کسانی شد که هم در کشورهای توسعهیافته و هم در کشورهای در حال توسعه از فقر رهایی یافتند.
بنابراین، نکته پایانی ما این است که نباید از آینده ترسید، بلکه باید به بهترین شکل ممکن برای پیش بینی، تطبیق و سازگاری با تغییرات آماده شود. گزینه جایگزین این است که کسانی که نمی توانند خود را با تغییر وفق دهند، مانند دودو یا دایناسور هستند که منقرض شده اند.
بدون نظر