انسان حیوانی اجتماعی است. برای قرنها، مغز ما برای انطباق با اعمال گروه بزرگتر طراحی شده است. این به این دلیل است که در زمانهای قدیم، اگر در یک گروه نبود، احتمال زنده ماندن افراد تأثیر منفی میگذاشت. این طرز فکر گلهداری ممکن است به نیاکان ما کمک کرده باشد که در بیابان زنده بمانند. با این حال، وقتی صحبت از بازارهای مالی می شود، کاربرد آن محدود است. در این مقاله، نگاهی دقیقتر به این خواهیم داشت که سوگیری ذهنیت گله چیست و چگونه بر منافع سرمایهگذاران در بازار سهام تأثیر منفی میگذارد.
سوگیری ذهنی گله چیست؟
رفتار گله را می توان به عنوان تمایل به تأیید اقدامات گروه بزرگتر تعریف کرد . این تمایل به انطباق ممکن است ناشی از دلایل زیادی باشد که بعداً مورد بحث قرار خواهد گرفت. با این حال، نتیجه نهایی ذهنیت رفتار گله ای این است که تعداد زیادی از افراد در یک زمان به شیوه مشابهی عمل می کنند. در بازارهای سهام، ذهنیت گله ای به شکل نوسانات ظاهر می شود. قیمت ها به طور ناگهانی افزایش یا کاهش می یابد زیرا تعداد زیادی از مردم به طور همزمان سعی می کنند وارد یا خارج شوند.
انگیزه های متعددی وجود دارد که باعث رفتار گله داری می شود. بارزترین آنها کمبود اطلاعات است. در بسیاری از بازارهای در حال توسعه، سرمایه گذاران از این واقعیت آگاه هستند که اطلاعات اغلب به شیوه ای نامتقارن توزیع می شود. از این رو، همیشه این احتمال وجود دارد که شخصی با اطلاعات بهتر از آنها معامله کند. این کمبود اطلاعات باعث ایجاد عدم اعتماد در بین سرمایه گذاران می شود که به طور غیرمستقیم یک اثر گله ای ایجاد می کند. توضیحات دیگری نیز برای رفتار گله داری وجود دارد. بسیاری از این توضیحات سرمایه گذار را عامل منطقی فرض نمی کنند. برای مثال، رفتار گلهداری ممکن است نتیجه فعالیتهای سوداگرانه باشد. از آنجایی که سرمایه گذار هیچ ایده ای در مورد ارزش ذاتی سهام ندارد، فقط سعی می کند بازار را زمان بندی کند. این منجر به رفتار گله نیز می شود. در بعضی موارد،
وقتی صحبت از سرمایه گذاران نهادی می شود، آنها نیز می خواهند با گله تایید کنند. این به این دلیل است که شهرت شخصی مدیر صندوق اغلب در خطر است. آنها نمی خواهند به عنوان فردی دیده شوند که کاری خطرناک یا بی پروا انجام داده و در این فرآیند پول از دست داده است. به همین دلیل است که آنها شکست معمولی را به موفقیت غیرمتعارف ترجیح می دهند.
انواع گله داری
سوگیری ذهنیت گله موضوع مهمی برای بحث در محافل مالی بوده است. به همین دلیل است که ادبیات زیادی در مورد این موضوع تولید شده است. این نیز دلیلی است که اکنون می دانیم که همه انواع رفتار گله یکسان نیستند. تفاوت در رفتار گله در زیر نوشته شده است.
گله داری می تواند کارآمد یا ناکارآمد باشد. در مورد گله داری کارآمد، همه سرمایه گذاران به یک تصمیم می رسند. با این حال، همان تصمیم از نقطه نظر ارزیابی ریاضی نیز تصمیم درستی است. از این رو، چنین گلهداری تشویق میشود و حتی بخشی از فرضیه بازار کارآمد را تشکیل میدهد.
از طرفی گله داری ناکارآمد داریم. گله داری ناکارآمد زمانی است که بسیاری از سرمایه گذاران روی یک تصمیم توافق می کنند. با این حال، در آینده، این تصمیم نادرست یا حتی پوچ به نظر می رسد. این نوع گله داری مسئول بلایای مالی است.
گلهداری چگونه بر رفتار سرمایهگذاران تأثیر میگذارد؟
هیچ سوگیری رفتاری دیگری وجود ندارد که به اندازه سوگیری ذهنیت گله به سرمایه گذاران در سراسر جهان ضرر وارد کرده باشد. در این مقاله توضیح خواهیم داد که گلهداری چگونه بر تصمیمگیریها تأثیر میگذارد .
- ایجاد حباب: نتیجه نهایی ذهنیت گله یک حباب دارایی است. حباب دارایی چیزی نیست جز انتشار یک روند کاذب توسط کل بازار. مشکل ذهنیت گله این است که هیچ کس حقایق را برای خودش بررسی نمی کند. در عوض، همه فرض میکنند که کل گروه حقایق را میدانند. تا زمانی که جمعیت به دلیل ذهنیت گله ای رفتار غیرمنطقی نداشته باشند، افزایش قیمت ها و افت فاجعه بار امکان پذیر نیست.
- ایجاد نوسانات: در بیشتر مواقع، گله ها تا زمانی که اقدامات آنها کاملاً با واقعیت هماهنگ نباشد، به تصمیم گیری غیرمنطقی ادامه نمی دهند. در بیشتر موارد تصمیمات غیرمنطقی زودتر اصلاح می شوند. با این حال، بازار شاهد یک سری واکنشهای کم و زیاد است که در یک بازه زمانی پخش میشوند. این ذهنیت گله ای دلیل ایجاد نوسان در بازارهای دارایی است. از قضا، این نوسانات همان چیزی است که رفتار گله را تقویت می کند. رفتار گله مانند یک پیشگویی خودشکوفایی می شود.
چگونه می توان از گله داری جلوگیری کرد؟
سرمایه گذاران موفق با پیروی از گله موفق نشده اند. در عوض، آنها با بهره برداری از شکاف هایی که در نتیجه ذهنیت گله ایجاد می شود، موفق شده اند. نظریه زیربنایی سرمایه گذاری ارزشی این است که باید مراقب سهام هایی بود که در نتیجه ذهنیت گله ای قیمت کمتری دارند! سرمایه گذاران باید به جای تصمیم گیری احساسی بر اساس تمایل به تایید، تصمیمات منطقی بر اساس حقایق بگیرند. بسیاری از سرمایه گذاران ترجیح می دهند برای اجتناب از ذهنیت گله ای منفعلانه سرمایه گذاری کنند. آنها فاصله بین خود و بازار را حفظ می کنند زیرا به آنها کمک می کند آرامش خود را حفظ کنند و تصمیمات منطقی بگیرند.
نکته پایانی این است که سوگیری ذهنیت گله واقعاً بدترین در بین انواع سوگیری های رفتاری است. سرمایه گذاران باید این تعصب را مدیریت کنند، در غیر این صورت می تواند تأثیر منفی جدی بر ارزش خالص آنها داشته باشد.
بدون نظر